پس از سخنان خامنهای در روز ۱۶بهمن، که در آن بیشکاف از شورای نگهبان دفاع کرد و به این ترتیب نشان داد که برای جراحی باند رقیب تصمیمش قطعی است، چنان که پیشبینی میشد بحران درونی رژیم مسیر تشدید را طی میکند.
اولین واکنش از جانب روحانی بود که تنها چند ساعت بعد از حرفهای خامنهای در مراسمی جواب خامنهای را داد و از جمله دوباره این بحث که این مردمند که باید انتخاب کنند را مطرح کرد. آخوند شیاد روحانی با اشاره به آیهای از قرآن گفت: «ولایت خداوند برای این است که مردم را از تاریکیها برهاند و نور و روشنایی را در مسیر راه مردم قرار دهد»، سپس با طعنهٔ آشکار به خامنهای اضافه کرد: «یکی از مشکلات جامعه امروز ما هم این است که برخی فکر میکنند بالاتر از نور وظیفه دیگری هم برعهده ماست!».
رویارویی روحانی با خامنهای
روحانی در این سخنرانی ۲۵بار کلمهٔ نقد و انتقاد را بهکار برد و تلویحا با اشاره به خامنهای میگفت که او هم باید مشمول نقد و انتقاد شود.
روحانی در یک رویارویی دیگر طی نامهای به جهانگیری، معاون اول خود، «خواستار تهیه و ارائه لایحهای برای اصلاح بخش نظارت بر انتخابات شد». روحانی این نامه را در پاسخ به یکی از باندهای اصلاحطلب نوشت که باند مزبور از وی خواسته بود «در مسائل بسیار مهم اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی و همچنین در مقابل تفاسیر افراطی از اصل ۹۹ قانون اساسی از... همهپرسی و مراجعه به آراء عمومی استفاده کند».
اصل ۹۹ راجع به وظیفهٔ شورای نگهبان ارتجاع مبنی بر نظارت بر انتخاباتها و همهپرسیها است. معنی این اقدام آن است که روحانی در ادامهٔ تهدید خود مبنی بر بکارگیری وزارت کشور در جلوگیری از آمارسازی در اتاق تجمیع، پیشاپیش دست خامنهای را در استفاده از شورای نگهبان و دخالت دادن آن در اجرای انتخابات ببندد و نقش شورای نگهبان را منحصر به نظارت کند. این نامه جنگوجدال دو باند بر سر نمایش انتخابات را بیشازپیش اوج میدهد.
تیغ قضاییه بالا میرود
در پی حرف خامنهای که با حمله به روحانی گفت بعضیها با انتخابات سر کار آمدهاند، اما حالا انتخابات را زیر سؤال میبرند، کیهان خامنهای(۱۷بهمن) هم با اشاره به همین حرف، باند روحانی را «نابالغان سیاسی» نامید و نوشت آنها «حاضرند برای آن که هیزمی برای زیر دیگ خود تهیه کنند، ستون خیمه را اره کنند». کیهان سپس موضع روحانی را نوعی «ریاکاری سیاسی» نامید چرا که با همین سازوکار روی کار آمده و به جایگاه و اسم و رسمی رسیده و حالا آن را زیر سؤال میبرد.
در مقابل روزنامههای باند روحانی، به حملات خود به باند خامنهای و شورای نگهبان ادامه دادهاند. روزنامهٔ حکومتی آرمان(۱۷بهمن) تحت عنوان «تکصدایی به صلاح کشور نیست» و با بیان اینکه «در جامعه نشانی از شرایط و حال و هوای انتخاباتی نیست» علت آن را از یکسو مشکلات معیشتی و اقتصادی مردم و از سوی دیگر ناشی از قیامهای دی و آبان دانسته است.
سعید حجاریان که از او با عنوان تئوریسین باند اصلاحطلب نام میبرند، گفت «تیغ استصواب» بهقدری برنده شده که امکان هر گونه «سیاستورزی انتخاباتی» از اصلاحطلبان... سلب و بحث شرکت در انتخابات از دستورکار بسیاری از افراد خارج شده است».
به این ترتیب خامنهای که خیز برداشته با تشکیل مجلس یکدست و تماماً مطیع، شکاف نظام را برای مقابله با قیام ببندد، اکنون با این تناقض و پارادوکس مواجه است که همین جراحی، شکافی را در رأس نظام باز میکند که میتواند منجر به شعلهور شدن اعتراضات اجتماعی و فوران قیام شود.
از همین روست که رئیسی جلاد، سردژخیم قضاییه خامنهای، به اشارهٔ ولیفقیه به میدان آمده و تهدید میکند: «هر کس با هر انگیزهای انتخابات را زیر سؤال ببرد، در جبهه دشمن قرار میگیرد». خانم مریم رجوی، رئیسجمهور برگزیدهٔ مقاومت، با اشاره به این تهدید گفت: «درست میگوید عموم مردم دشمن آخوندهای حاکم هستند. تحریم انتخابات فریضهٔ ملی و پیمان ملت ایران با کهکشان شهیدان است».