حملهٔ پهپادی رژیم آخوندی به یک کشتی در اقیانوس هند و تشکیل یک ائتلاف علیه نیروهای نیابتیاش در دریای سرخ همراه با هشدارهای فزاینده به حکومت آخوندی، واکنشهای ترسآلود و ردگم کنی توسط کارگزاران خلیفهٔ جنگافروز را بهدنبال داشته است. امیرعبداللهیان وزیر خارجهٔ رژیم روز ۲دی گفت: «ما به صراحت به آمریکاییها گفتیم که این گروهها و یمن بر اساس تشخیص و منافع خود عمل میکنند و ما هرگز به آنها دستور ندادهایم که عمل کنند»
البته هراس و نگرانی از فرجام جنگافروزی از روزهای اول جنگ، با دود و دم و رجزخوانی سرکردگان سپاه و نمایندگان خامنهای در نمایشهای جمعه تناقض دارد. آنها بارها قدرتنمایی و تصریح کردهاند که عوامل نیابتی در کشورهای منطقه با سلاحها و امکانات و اقداماتشان دنباله نظام ولایت هستند. در مقابل، دلواپسان باند رقیب در تحلیل و تفسیرهای خود از تعادلقوا در منطقه و اوضاع اجتماعی و سیاسی ایران، نسبت به عواقب «وحشتناک» جنگافروزی برای تمامیت نظام هشدار میدهند.
پیش از این، زیدآبادی، یکی از کارشناسان باند مغلوب ضمن ابراز وحشت از پیامدهای جنگ و اجماع جهانی علیه رژیم گفت: «میخواهند شعار غزه منهای حماس را به هر قیمتی عملی کنند. خب اگر حماس از آنجا حذف شود آن موقع تازه میآیند سراغ ایران. به نظر من تا زمانی که جنگ آنجا ادامه دارد سیاست این است که جنگ فراگیر نشود و ایران وارد نشود. این فراگیر شدن جنگ هم البته عوارضش خیلی سنگین است... ولی بعد از آن یک فشار فوقالعاده دیپلماتیک ـ اقتصادی روی ایران وارد میشود» (سایت حکومتی دیدار، ۱۴آذر ۱۴۰۲).
این مهرهٔ باند مغلوب که نظرات بخشی از بدنه و دلواپسان نظام را منعکس میکند، تا همینجا معتقد است رژیم شانسی برای خروج از بحران جنگافروزی ندارد. چون بعد از حماس نوبت «سر مار» در بیتالعنکبوت است و در صورت خاتمهٔ جنگ هم (اگر سراغ رژیم نیایند) زیر «فشارهای فوقالعاده دیپلماتیک و اقتصادی» له میشوند. چون تحولات اجزای خاورمیانه را نمیشود مجرد و جدا از هم بررسی کرد. به همین علت میافزاید: «تحولات خاورمیانه مثل قطعات پازلی است که در هوا رها شده و یک دفعه در یک موقعیتی... این قطعات بهم وصل میشود. آن وقت تصویر خواهیم زد و آن تصویر برای مسئولان ایرانی تکاندهنده خواهد بود».
وی در ادامه، «تصویر تکاندهنده» را اینچنین ترسیم میکند: نتیجه این خط کار «ظهور کشور فلسطینی هست... و بعد هم اعمال فشار شدید روی حزبالله و ایران خیلی تشدید خواهد شد و با این وضعیت داخلی که ما داریم، این میزان از نارضایتی، این میزان از احساس فشار، اگر آن هم اضافه شود، وضعیت را میتواند خیلی وخیم کند».
زیدآبادی ضمن ابراز نگرانی از شرایط انفجاری جامعه و اعتراف به اینکه «در شرایط تاریخی بدی گیر کردهایم»، میگوید: «اگر سیستم واقعاً نتواند، حال چه اینکه مردم بیتاب بشوند، بهم بریزند چه سیستم ناتوانی از خودش بروز بدهد، ما با شرایط خیلی وحشتناکی روبهرو میشویم من توضیح هم دادم شاید بدترین چیزی که در تاریخ ما مثال میزنند حمله مغولهاست، شرایطی پیش میآید که حمله مغولها در مقابلش یک چیز سادهای خواهد بود، احساس امنیتی نخواهد بود، یک چیز وحشتناک و متأسفانه هیچکس جدی نمیگیرد همه میفهمند که ممکن است اتفاق بیافتد»... .