روزنامههای امروز رژیم یکشنبه ۲ آبان ۱۴۰۴، یک تصویر آشفته از اوضاع داخلی حکومت نشان میدهند؛ از بحران در کابینه «پزشکیان رئیسجمهور خامنهای» تا جنگ قدرت میان تندروها، اصلاحطلبان حکومتی و بدنه فرسوده دولت. هر رسانهیی از زاویه خودش هشدار داده که شکافها در ساختار قدرت، بیثباتی بیشتری برای نظام بههمراه دارد. در این میان، اعتراف به فساد، ناکارآمدی و اختلافات درونی، محور اکثر گزارشها و تحلیلهاست.
خلاصه گزیده رسانههای رژیم
هممیهن | عبور از پزشکیان؟
هممیهن در تحلیل اختلافات درونی رژیم و نارضایتی حامیان «پزشکیان رئیسجمهور خامنهای» نوشته است که نزدیکان دولت برای آرام کردن موج انتقادات، سناریوی «عبور از پزشکیان» را مطرح میکنند. در مقابل، تندروهای مخالف دولت نیز با داستانسرایی درباره جلسات سری «تندروهای اصلاحطلب» میکوشند دولت را تحت فشار بگذارند. برخی حتی از «استعفای دستهجمعی» بهعنوان ابزار فشار نام بردهاند.
هممیهن | شکاف نظر و عمل در دولت
در یادداشتی دیگر، این روزنامه از ناتوانی دولت در پرداختن به مسائل اساسی کشور مانند بحران انرژی انتقاد کرده است. متن تأکید میکند که پزشکیان مشکلات ساختاری انرژی و مصرف بیرویه را رها کرده و به مسائل فنی کوچک چسبیده است. نتیجهگیری یادداشت: «شکاف عمیق» میان نگاه نظری پزشکیان و عملکرد اجرایی دولت همچنان پابرجاست.
جمهوری | اعتراف به ناکارآمدی و ظلم به فرهنگ فاطمی
روزنامه جمهوری اسلامی با لحنی کمسابقه، بحرانهای اقتصادی، فسادهای ساختاری، رواج رانت، بیعدالتی و رسواییهایی مانند پرونده «چای دبش» و بانک آینده را عامل دو رشدن جامعه از «فرهنگ فاطمی» معرفی کرده است. در متن به نقش افراطیون در پیشبرد سیاستهای سرکوبگرانه مانند «حجاب اجباری» نیز اشاره شده و از مسئولان خواسته شده در سیاستها و عملکردهای خود «تجدیدنظر اساسی» کنند.
فرهیختگان | اصلاحطلبان و هشدار درباره طرح ترامپ
فرهیختگان با حمله به اصلاحطلبان، طرح اخیر ترامپ درباره اوکراین را نشانه «بیفایده بودن مذاکره بیقیدوشرط با آمریکا» دانسته است. روزنامه نتیجه گرفته که مسیر مورد حمایت اصلاحطلبان—از تعلیق غنیسازی تا مذاکره مستقیم—میتواند ایران را در موقعیتی مشابه اوکراین قرار دهد.
شرق | پروژه تندروها برای زمینگیر کردن دولت
شرق میگوید «مجلس ارتجاع» ابزار نظارتی را به سلاح سیاسی علیه دولت تبدیل کرده است؛ از صف طولانی استیضاح چهار وزیر کلیدی تا صدها تذکر و سؤال. فشارهای بیرونی و رقابتهای جناحی، دولت را در حساسترین دوره اداره کشور به سمت فرسایش کشانده است. روزنامه هشدار میدهد که این روند به «بیثباتی اجرایی» و کاهش اعتماد عمومی منجر میشود.
اعتماد | همصدایی سوپر انقلابیها با براندازان!
اعتماد مینویسد اتاق فکرهای اصولگرای تندرو و جریان پایداری تلاش دارند دولت را ناکارآمد جلوه دهند و بر بحرانسازی مداوم سوار شوند. از راهبندانسازی سیاسی تا داغکردن هشتگ استعفای معاوناول پزشکیان، هدف اصلی ایجاد بیثباتی و سهمگیری بیشتر از کابینه معرفی شده است. روزنامه این رفتار را در امتداد «هر ۹روز یک بحران» دوران اصلاحات میداند.
جوان | پتک ترامپ و حمله به اصلاحطلبان
روزنامه جوان به احمد زیدآبادی تاخته و او را متهم کرده که رفتار ترامپ و شهردار نیویورک را «رمانتیزه» کرده است. جوان تعامل پزشکیان با زاکانی را نمونه «رفتار بالغ سیاسی» دانسته و اصلاحطلبان را متهم کرده که در اعتراض به انتصاب نزدیکان دولت رئیسی، «رفتار فاشیستی» نشان دادهاند.
جوان | حمله تند به استاندار گیلان
در یادداشتی دیگر، جوان اظهارات هادی حقشناس استاندار گیلان—که گفته بود «من جای شما بودم خبرنگارها را میریختم توی آب» —را «گمراهی و باطل بودن» توصیف کرده و نوشته این نوع نگاه ضد رسانه، ریشهدارتر و گستردهتر از یک مقام محلی است.
کامل رسانههای حکومتی
هم میهن: عبور از پزشکیان؟
درباره کلیشهای قدیمی که نزدیکان رئیسجمهور و طیفی از مخالفان سراغ آن رفتهاند. طرح «عبور از پزشکیان» از کجا آب میخورد و چه مصداق معقولی دارد؟ از یک طرف، نزدیکان و حامیان دولت که زیر فشار انتقادات به واسطه اتفاقات داخلی و خارجی و عدم توفیق در تحقق وعدههای حداقلی هستند، بهمحض بالاگرفتن انتقادات بهخصوص در بدنه حامیان انتخاباتی، از طرح «عبور از پزشکیان» سخن میگویند تا لختی آب بر آتش انتقادات و عصبانیت عمومی بریزند
تندروهای مخالف دولت از جناح مقابل هم این روزها با سناریونویسی مضحک، مدعی تشکیل جلسات سری از سوی آنچه «تندروهای اصلاحطلب» میخوانند، شدهاند و میگویند آنان بهدنبال زمین زدن دولت و فشار مضاعف به آن برای پذیرش خواستههای خود، یا چینش گزینههای مطلوب آنان در دولت هستند و حتی از پروژههای «استعفای دستهجمعی» میگویند
هم میهن: شکاف نظر و عمل
مسأله اصلی دولت و شخص آقای پزشکیان آنجاست که یا موضوعات اساسی را از حوزه سیاستگذاری خود خارج میدانند یا آنها را ثابت و غیرقابل تغییر دانستهاند.
تاکنون یک بار و بهطور جدی به این پرسش نپرداختهاند که چرا وضعیت انرژی در ایران اینگونه است؟ آیا مشکل اصلی در طرف عرضه است؟ چرا باید سالانه بخش مهمی از درآمد ارزی کشور را بدهید و بنزین وارد کنید؟ چرا مصرف گاز این اندازه بالا و غیربهینه است؟ چرا آلایندگی سوخت در ایران اینچنین بالاست؟ چرا و چراهای دیگر... آقای رئیسجمهور به جای پرداختن به مسائل فنی و غرق شدن در آنها باید حل یا بهبود وضعیت چند مسأله اصلی کشور را وظیفه خود بداند و تمام وقت خود را صرف حل آنها کند… و این شکاف عمیق میان رویکرد نظری رئیسجمهور … با رویکرد عملی آنان که در ادامه دیدیم همچنان وجود خواهد داشت
جمهوری: ظلم ما به فرهنگ فاطمی
اکنون که در سالروز شهادت حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها قرار داریم، با این حسرت تاریخی دست و پنجه نرم میکنیم که چرا فرهنگ فاطمی در جامعه ما بهصورت فراگیر جریان ندارد…
نسبت دادن رواج بیحجابی و مبارزه با حجاب و عفاف به عواملی در خارج از مرزها در واقع نوعی گریز از پذیرفتن تقصیرهای خودمان است… آنچه زمینه را برای موفقیت برنامههای دشمن فراهم کرد، عملکرد نادرست ما بود. اگر ما کارنامه مقبولی به مردم ارائه میکردیم، دشمن هرگز به هیچیک از اهدافش نمیرسید. … ما عدالت را زیر پا گذاشتیم، اقتصاد را فلج کردیم، رفاه را از اکثریت مردم گرفتیم، به فاصله طبقاتی دامن زدیم، با افراد فاسد و رانتخوار برخورد نکردیم، بابک زنجانیها را از مجازات معاف کردیم، اجازه دادیم بانک آینده بقدری متورم شود که به یکی از عوامل مهم بالا رفتن تورم در کشور تبدیل شود، به مفسدین اقتصادی مجال دادیم به بهانه وارد کردن تجهیزات مربوط به چای بیش از سه میلیارد و هفتصد میلیون دلار پول این کشور را ببلعند و رسوائی بزرگ چای دبش را بهوجود بیاورند، هر سال در بودجه کل کشور ردیفهائی برای دستگاههای بیخاصیتی که مدعی خدمات فرهنگی هستند داشته باشیم و دهها هزار میلیارد تومان به آنها اختصاص دهیم ولی سالها که به آخر میرسند شاهد کمرنگتر شدن دین در جامعه، فاصله گرفتن از اخلاق و فرهنگ و رونق بیحجابی باشیم. البته بعضی از افراد روحانی هم یا در اثر غفلت و یا بهدلیل مقهور شهرت و مطرح شدن، تعبیر وارداتی و استعماری «حجاب اجباری» را در زبان و قلم تکرار و ناخودآگاه به تحقق برنامه دشمن کمک شایانی کردند.
علاوه بر این دو عامل درونی، اصرار غیرمنطقی تعدادی از افراطیون بر اجرائی کردن قانونی که به جای تحکیم حجاب، منجر به تخریب آن میشد نیز به طرح خائنانه دشمن کمک کرد و نه فقط حجاب و عفاف بلکه تمام بخشهای فرهنگ فاطمی از اخلاق و صفا و صداقت گرفته تا رعایت حقوق دیگران و سادهزیستی و ایثار را به انزوا کشاند. …
اعتراف کنیم که با عملکرد خلاف خود، به فرهنگ فاطمی ظلم کردهایم و بپذیریم که راه جبران این ظلم این است که مسئولان در تمام سطوح در سیاستها و عملکردههایشان تجدید نظر اساسی کنند.
فرهیختگان: جوابیه ترامپ به بیانیه اصلاحات / چرا اصلاحطلبان باید طرح ۲۸ بندی ترامپ را دوبار بخوانند؟
اوایل مردادماه و کمتر از یک ماه پس از جنگ …، جبهه اصلاحات بیانیهیی منتشر کرد و خواستار «مذاکره جامع و مستقیم با آمریکا» و «اعلام آمادگی تعلیق داوطلبانه غنیسازی» و پذیرش نظارت آژانس انرژی اتمی در قبال رفع کامل تحریمها شد. نویسندگان بیانیه بر این باور بودند که این اقدامات تنها راه خروج از بحران و جلوگیری از فعالسازی مکانیسم ماشه است…
اکنون همان آمریکایی که اصلاحطلبان آن را تنها اهرم خروج از بنبست میدانستند، اوکراینی را که مو به مو دستورات ترامپ را اجرا کرده بود و بارها تحقیر شده بود به ورطه نابودی کشانده است. …
همانطور که اوکراین تماماً مسیر مورد علاقه اصلاحطلبان را اجرا کرد و در نهایت با طرحی روبهرو شده که معتقد است کاملاً یکطرفه و به نفع طرف مقابل است، رمانتیستهای ایرانی هم باید توجه کنند که برخلاف تصور آنها، مذاکره بیچک و چانه با غرب آورده مثبتی برای کشور نخواهد داشت.
شرق: پروژه تندروها برای زمینگیرکردن دولت / وقتی ابزار نظارتی مجلس به سلاح سیاسی تبدیل میشود؛ از چهار وزیر در صف استیضاح تا صدها تذکر و سؤال
فضای مجلس دوازدهم بیش از آن که همراه و همدل با دولت چهاردهم باشد، به میدان رقابتهای جناحی تبدیل شده است؛ رقابتهایی که نتیجه مستقیم آن، فرسایش توان مدیریتی دولت در حساسترین دوره اداره کشور است. صف طولانی استیضاحها که مدتهاست نام چهار وزیر کلیدی دولت پزشکیان را در خود جای داده، نهتنها بخشی از کابینه را در حالت آمادهباش دائمی قرار داده، بلکه وزرا را از وظایف اصلی و تخصصیشان دور و درگیر رفتو آمدهای بیپایان به کمیسیونهای مجلس کرده است. …
تازهترین نمونه از این فضای سیاسی، استیضاح وزیر راه و شهرسازی است که با ۱۶ محور و با بیش از ۷۰ امضا به هیئترئیسه ارائه شد. زینب قیصری، نماینده تهران، تأکید کرده که مجلس برای پرهیز از استیضاح، پیشتر از همه ابزارهای نظارتی استفاده کرده است. او گفته بیش از ۴۰۰تذکر و ۳۴۰سؤال مربوط بهعملکرد مالواجرد بوده است…
در مقابل، پوردهقان از فشارهای بیرونی سخن گفته که بر روند استیضاح اثرگذار بوده است؛ اظهاراتی که تلویحا حکایت از نقش جریانهای سیاسی خارج از پارلمان دارد که از ابتدا خواستار تضعیف دولت بودهاند و اکنون از مسیر فشار بر نمایندگان، فرایند استیضاحها را پیش میبرند. …
این موج گسترده استیضاح تا چه اندازه قادر است مشکلات کشور را حل کند؟ در شرایطی که بحرانهای حیاتی، از انرژی و آب گرفته تا مسکن، حمل ونقل، کشاورزی و رفاه، ریشههایی چنددههای دارند، تغییر وزرا نهتنها این مشکلات را برطرف نمیکند، بلکه به بیثباتی اجرائی منجر میشود. … . در چنین شرایطی، وزیری که هر روز تحت تهدید استیضاح است، جرأت اتخاذ تصمیمهای سخت را از دست میدهد و ناچار است برای بقا، وارد مناسبات سیاسی شود؛ مناسباتی که انرژی او را از وظایف اصلی دور میکند. …
مجلس باید میان نظارت و سیاستورزی مرزی تعیین کند. اما آنچه امروز رخ میدهد، عبور از این مرز است. . در نهایت، تداوم این روند بیش از همه به اعتماد عمومی آسیب میزند. جامعهیی که هر چندماه شاهد برکناری یک وزیر یا آغاز فرایند استیضاح دیگری است، نسبت به ثبات مدیریتی کشور تردید پیدا میکند.
اعتماد: هم صدایی سوپر انقلابیها با براندازان
اتاق فکر براندازان خارجنشین تلاش برای بیثباتی جمهوری اسلامی را در دستور کار قرار داده است و سوپر انقلابیهای داخل کشور و برخی و اصولگرایان بهدنبال ناکارآمد جلوه دادن و بیثباتی دولت هستند. لازم است در خصوص آن روشنگری شود تا مردم بدانند در پشتپرده رخدادها در یکی از حساسترین برهههای کشور چه میگذرد…
از ۱۹وزیر کابینه (به جز وزرای دفاع و اطلاعات) … اصولگرایان ۷وزیر، اعتدالگرایان ۵وزیر و اصلاحطلبان هم ۵سهم از کلیت کابینه را در اختیار گرفتهاند. از ۵وزیر اصلاحطلب … همتی هم بهعنوان عضو کارگزاران سازندگی از قطار کابینه پیاده شد تا سهم اصلاحطلبان به ۴وزیر کاهش یابد! از ۷وزیر اصولگرا ۳وزیر از طیف نو اصولگرا و جریان نزدیک به قالیباف و ۴وزیر دیگر هم از وزرای دولت سیزدهم هستند. با یک چنین توازنی در کابینه مشخص نیست چرا جریان راست، همچنان بر طبل سهمخواهیهای بیشتر میکوبند؟ القای وجود اختلاف در کابینه بدون هیچ سند و مدرکی نشان میدهد که تندروها بخشهای اثرگذار و قدرتمند کابینه را هدف قرار میدهند تا بهزعم خود دولت را ناکارآمد و بیثبات نشان دهند. …
نو اصولگرایان معتقد بودند اگر جلیلی در دور نخست انتخابات به نفع لیدر آنها کنارهگیری میکرد، میتوانستند پزشکیان را در انتخابات پشت سر بگذارند. جلیلیون اما معتقد بودند اگر قالیباف در دوره نخست انتخابات به نفع او کنارهگیری کرده بود، آنها میتوانستند در همان دور نخست کار را یکسره سازند. اینگونه شد که این دو طیف تا مرز انشقاق در جریان اصولگرا رفتند. نو اصولگرایان و پایداریچیها اما در حاشیهسازی علیه معاون اول رئیسجمهور یکبار دیگر در کنار هم ایستادند و هشتگ استعفای عارف را داغ کردند. …
هدف دو طیف اصلی جریان راست (نو اصولگرایان و جریان پایداری) … با هم تفاوت دارد. جریان پایداری …، با تشکیل اتاق فکرهای منسجمی تلاش کرد، پروژه ناکارآمد نشاندادن دولت را پیگیری کند. این طیف …. یک روز بحث استعفای پزشکیان و عدم کفایت سیاسی او، روز دیگر استعفا و جایگزینی رئیس کل بانک مرکزی و روز سوم، بحث استعفای معاون اول رئیس جمهور را داغ کردند. نو اصولگرایان (طیفهای نزدیک به قالیباف) …اما بهدنبال کسب سهم افزونتر از کابینه هستند. مطرح کردن برخی نامها بهعنوان مهره جایگزین، ابعاد پنهان تلاش نو اصولگرایان برای کسب کرسیهای افزونتر را نمایان میکند. …
خاتمی در دوران اصلاحات، عبارت هر ۹روز یک بحران را به کار گرفت تا عمق مشکلات دولت اول اصلاحات را نمایان کند. …این روند برای دومین دولت اصلاحطلب به هر روز چند بحران برای دولت افزایش یافته است.
جوان: پتک ترامپ برازنده سر شماست
احمد زیدآبادی فعال سیاسی اصلاحطلب که اخیراً در نوشتهای از این جریان هم عبور کرده و گفته دیگر راضی به تکرار نام خود ذیل این عنوان نیست، در مطلبی از دیدار ترامپ و زهران ممدانی شهردار منتخب نیویورک که او آن را «گرم و صمیمی» تعبیر کرده، دچار نوعی ذوقزدگی مفرط شده و به اهالی سیاست در ایران توصیه کرده رفتار و عمل سیاسی را از این دو یاد بگیرند.
این فعال سیاسی که اکنون تکلیفش با خودش هم روشن نیست، بهگونهیی که روزگاری علاقه داشت ذیل جریان ملی- مذهبی تعریف شود و بعد اصلاحطلب و حالا خود را نیروی چهارم مینامد، گفته خوش و بش ترامپ و ممدانی بعد از آن همه حملات لفظی متقابل «معنایش این است که بهرغم عقاید مختلف، حل مشکلات عینی شهر نیویورک برای دو طرف بسیار مهمتر از آن است که قبلاً چه واژههایی علیه یکدیگر به کار گرفتهاند! درست معکوس رفتار بسیاری از اهل سیاست در ایران که با شنیدن یککلام گزنده از یک نفر، دیگر تا آخرین لحظه عمرشان چنان کینه و نفرتی از او به دل میگیرند که حاضرند شهری را به کثافت و کشوری را به نابودی بکشانند، اما با طرف، سلام و علیک هم نکنند!»
برای آنان که مرغ همسایه برایشان همواره غاز است، خودحقیرپنداری و خود کوچکبینی، در قیاس با بیگانه البته نکته تازهیی نیست و زیدآبادی در نوشته خود این اخلاق سیاسی را باز تولید کرده است، اما برای اینکه بدانیم آنچه از دیدار ممدانی و ترامپ در کاخسفید گذشته چقدر با برداشت او همخوانی دارد، باید گفت برخلاف ادعای زیدآبادی، این گپ و گفت چندان هم گرم و صمیمی نبود و هر دو فقط لبخندهای مصنوعی خود را به خبرنگاران نشان دادند، حال آن که در مواضع آنها خط کشیهای سیاسی در حوزه سیاست خارجی، اسراییل، منطقه خاورمیانه و عدالت اجتماعی کاملاً پررنگ بود. حالا اینکه زیدآبادی نخواسته این تفاوتها و اختلافات بنیادین را ببیند، ریشه در همان صفتی دارد که از این قماش از فعالان سیاسی سراغ داریم.
اما چون او از مواجهه رئیسجمهور آمریکا و شهردار نیویورک به نیکی یاد کرده، خوب است بدانیم که در انتخابات ریاست جمهوری، آقای دکتر پزشکیان و دکتر زاکانی دو رقیب بودند و در مناظرههای انتخاباتی گاهی حملات لفظی تندی هم به یکدیگر کردند، اما اکنون یکی رئیسجمهور و دیگری شهردار تهران است. شهرداری که عضو ثابت جلسات کابینه و هیأت دولت است و با احترام در این نشستها حضور دارد و آنگونه که از شواهد پیداست، رئیسجمهور محترم از پرکاری و رفتار مسئولانه شهردار ابراز رضایت هم دارند. این تعامل البته دوسویه است و شهردار تهران هم در اوج همآهنگی و همکاری با دولت به کار خود مشغول است
اصلاحطلبان چرا این تعامل و همکاری بینظیر را نمیبینند؟ چون برخلاف ادعایی که دارند، در رفتار حزبی و گروهی، روی فاشیسم را سفید کردهاند. یک مثال روشن در این زمینه بازمیگردد به انتصاب اخیر رئیسجمهور. زیدآبادیها که اکنون با سفیدنمایی از ترامپ، در داخل نسخه مدارا با رقیب میپیچند، باید به این پرسش پاسخ بدهند که آن همه قشقرقی که برای انتصاب سقاب اصفهانی بهعنوان رئیس سازمان بهینهسازی و مدیریت راهبردی انرژی - تنها به این دلیل که او منتسب به دولت شهید رئیسی بوده- به راه انداختند، برای چه بود
جوان: این استاندار گمراه باطل تنها نیست!
هادی حقشناس استاندار گیلان در فیلمی که از او و همراهانش منتشر شده به اعضای شورای شهر لاهیجان و شهردار میگوید: «من جای شما بودم اینها رو میریختم توی آب!» میپرسند کیا رو؟ پاسخ میدهد «خبرنگارها رو! رسمه وقتی کسی جایی میرود چیزی را میاندازد در آب!» بعد همراهان و فیلمبردار هم مثل آدمهای مقلد مزور برای استاندار ذوق میکنند.
قبل از آن که احساس خودم را پس از سه دهه کار روزنامهنگاری بیوقفه زیر سقف تحریریه روزنامهها، خبرگزاریها و رسانه ملی نسبت به این استاندار بگویم یادآور میشوم که این اولین بار نیست و آخرین هم نیست و این تنها کس نیست و چه بسیارند مانند او در میان مسئولان کشور، چه آنانی که نرمترین کارشان آن است که سعی میکنند خبرنگاران را بخرند و چه آنانی که اینگونه خود را به فرومایگی میفروشند.
با این استاندار اصلاحطلب هر چند نه هادی است و نه حقشناس و برای همراهانش بیشتر یک گمراهکننده باطل است، و از راه رفتنش هم هیچ نشانی از فروتنی دیده نمیشود، یک حرف بیشتر ندارم و میگویم رفتار یک مقام دولتی که به جای پذیرش شفافیت مقابل رسانهها دنبال پنهانکاری است و با لحنی تحقیرآمیز از «انداختن خبرنگاران در آب» سخن میگوید، فراتر از یک لغزش زبانی است. این نشانهای از یک فهم معیوب از نقش قدرت عمومی و جایگاه رسانه در جامعه است. در یک نظام مردمسالارانه، رسانهها بخشی از ساختار نظارتیاند، نه مزاحماند و نه دشمن. مسئولانی که چنین درکی از نظامهای مردمی ندارند، آدمهای حقیر باطلی هستند که حیف از کاه که برای کوبیدن به آنان بسپاریم، چه رسد به مسئولیت یک استان با فرهنگ که باید مردمش چنین مبطلان بیفرهنگی را در مقام جانشین رئیسجمهور خود ببینند.
کمترین انتظار از انجمنهای متعدد روزنامهنگاری در تهران و کشور که به دست اصلاحطلبان اداره میشود، واکنش صریح و سریع مقابل این رفتار متکبرانه یک استاندار است. همه جای دنیا چنین میشود و آن مسئول مفلوک را وادار به عذرخواهی و تغییر رفتار و حتی از کار برکنار میکنند.
شرق: هزارتوی تنش و فرصت
تحولات هستهیی ایران بار دیگر در یک نقطه جوش قرار گرفته است؛ نقطهای که همزمان با بازگشت تنش میان تهران و آژانس، از یک سو نشانههایی از باز شدن پنجرهای جدید در مسیر گفت و گوهای احتمالی با واشنگتن دیده نمیشود… صدور قطعنامه شورای حکام در پنجشنبه گذشته و واکنش تند تهران که به لغو رسمی تفاهم قاهره انجامید، یک بار دیگر چرخه تنشزا و فرسایشی «قطعنامه–واکنش» را فعال کرد؛ چرخهای که از نگاه بسیاری از تحلیلگران، بیش از هر چیز فشار سیاسی و اقتصادی را متوجه ایران خواهد کرد. …
در نگاه ریاض، یک توافق کنترلشده میان تهران و واشنگتن، بهترین مسیر برای حفظ ثبات منطقهیی و جلوگیری از یک جنگ دیگر است؛ بهویژه اکنون که بنسلمان در حال مهندسی جایگاه خود به عنوان قدرت مرکزی خاورمیانه است.
با این حال، منتقدانی در تهران مانند مهدی محمدی، مشاور محمدباقر قالیباف، معتقدند که «عربستان نمیتواند میانجی باشد» و هرگونه نقش ریاض بخشی از یک چارچوب بزرگتر آمریکایی-اسرائیلی برای مهار ایران است. این شکاف تحلیلی در تهران، نشاندهنده پیچیدگی مسیر آتی مذاکره است…
مسأله بزرگتر این است که لغو تفاهم قاهره، عملاً اهرمهای نظارتی آژانس را کم میکند، در عینحال زمینه لازم برای صدور قطعنامههای بعدی را تقویت میکند. این وضعیتی است که ساختار تنش را پایدارتر و پیچیدهتر میکند…
یکی از پیامدهای وضعیت فعلی، سختترشدن مسیر رسیدن به توافق است. هر قطعنامه تازه، هر گزارش سختگیرانه و هر واکنش تند تهران، فاصله ایران از یک توافق پایدار را بیشتر میکند…
عدم اعتماد تهران به آژانس مقوله را پیچیدهتر کرده است. این لایههای متناقض، عملاً دیپلماسی هستهیی را در نقطه بحرانی فریز کرده است. .
جریانی در داخل کشور همچنان بر این باور است که آمریکا در پی توافق پایدار نیست و هر گونه گفتگو در چارچوب فعلی میتواند به دسترسی بیشتر طرف مقابل به اطلاعات و ضعف بیشتر ایران در مواجهه بعدی منجر شود. همین دوگانگی داخلی، آینده مسیر مذاکره را پیچیده و شکننده میکند…
احتمال خطرناکتری نیز در تحلیلها دیده میشود؛ بازگشت بحران به سطحی که برخورد نظامی در آن دوباره در محاسبات طرفین جدی شود. اگر تهران برای مقابله با فشارهای آژانس اقداماتی مانند افزایش سطح غنیسازی، توسعه ظرفیتهای حساس یا محدودترکردن نظارت فنی انجام دهد و اگر واشنگتن تصور کند این روند به نقطه گریز نزدیک شده است، امکان تشدید تهدیدهای نظامی دوباره بالا میرود. …
اسراییل و بخشی از ساختار امنیتی آمریکا نیز معتقدند زمان برای توقف فعالیتهای ایران محدود است. این شرایط میتواند سطح خطر را بهگونهیی افزایش دهد که یک اشتباه محاسباتی یا یک اقدام زودهنگام، منطقه را وارد دور جدیدی از تنش کند.
خراسان: نابرابری درمانی در مشهد
نویسنده: زهرا کیوانلو: بر اساس آمار سامانه صدور پروانهها و مدیریت اطلاعات وزارت بهداشت که از سوی رئیس کمیسیون اصل ۹۰ مجلس شورای اسلامی در اختیار روزنامه خراسان قرار گرفته، سرانه تعداد بیمارستان در مشهد، معادل ۱۱بیمارستان به ازای هر ۱۰۰هزار نفر جمعیت و کمتر از میانگین کشوری یعنی ۱۳بیمارستان به ازای ۱۰۰هزار نفر جمعیت است. همچنین در مشهد ۹هزار و ۳۳۳ تخت درمانی فعال وجود دارد که سرانه تخت درمانی آن معادل ۲.۶ تخت درمانی به ازای هر هزار نفر جمعیت. در کل استان خراسان رضوی نیز شاخص تعداد تخت بیمارستانی به نسبت جمعیت معادل ۲.۱ تخت به ازای هزار نفر جمعیت است که در این زمینه جایگاه یازدهم کشور را داریم! نکته دیگر آنکه مقایسه تعداد تخت بیمارستانی شهرستان مشهد با میانگین کشورهای OECD (سازمان توسعه و همکاری اقتصادی) حاکی از کمبود بیش از ۶۲۰۰تخت درمانی در این شهر است. سرانه پزشک عمومی در خراسان رضوی، ۱۰۴پزشک به ازای ۱۰۰هزار نفر جمعیت است در حالی که میانگین کشوری در این زمینه ۱۲۰پزشک عمومی به ازای ۱۰۰هزار نفر جمعیت است. همچنین سرانه پزشک متخصص در خراسان رضوی برابر ۶۹ و میانگین کشوری برابر با ۷۶پزشک به ازای ۱۰۰هزار نفر جمعیت است. خراسان رضوی در سرانه پزشک عمومی به ازای صد هزار نفر جمعیت رتبه دوازدهم کشور و در سرانه پزشک متخصص نیز رتبه نهم کشور را دارد.
عظیم همایونی، فعال جامعه کارگری در گفتگو با ستاره صبح
ستاره صبح: فقر سطح درمان را کاهش داده است/ انحصار در اقتصاد جامعه را فقیر کرده است
فقر دیگر مسألهای پنهان در چهار دیواری حاشیهنشینان نیست یا در چهارراهها به شکل تکدی گری دیده نمیشود. امروز فقر در جامعه زیاد شده است و شاغلین نیز با آن درگیر هستند.
در حالیکه آمارها از کاهش ۶۰درصدی قدرت خرید مردم خبر میدهند و آثار و تبعات تنگناهای معیشتی همه جا به چشم میآید؛ تندروها همچنان بهدنبال به کرسی نشاندن خواستههای خود در خصوص حجاب اجباری و یا تعمیق و استمرار فیلترینگ هستند. با وجود تخریب تأسیسات اتمی کشور در جنگ ۱۲روزه و به بنبست رسیدن مذاکرات ایران و غرب، باز هم صدای تندروها شنیده میشود که خواهان احیای توان هستهیی و حتی گاهی خواستار حرکت به سمت نظامی گری میباشند. این همه مخالف خوانی توسط طیفی که عقبماندگی کشور زیر سایه زیادهخواهی آن هاست کشور را در جزیره ثروت و منابع خاورمیانه به کشوری توسعه نیافته و جا مانده از رشد اقتصادی تبدیل کرده است...
مروری بر طرح همسانسازی حقوق بازنشستگان
اعتماد: افزایش هزینهها یا کاهش نابرابریها؟
ندا جعفری
وضعیت ناترازی صندوقهای بازنشستگی به یکی از ابرچالشهای اقتصادی و اجتماعی ایران تبدیل شده است. … بر اساس گزارش مرکز پژوهشهای مجلس، حدود ۲۸.۵میلیون نفر مشترک صندوقهای بازنشستگی هستند: ۲۱میلیون نفر مستمریبگیر سازمان تأمین اجتماعی، ۲.۵میلیون نفر مشترک صندوق بازنشستگی کشوری، ۳میلیون نفر مشترک صندوق روستاییان و عشایر و حدود ۱.۳میلیون نفر مشترک صندوق تأمین اجتماعی نیروهای مسلح. بودجه سازمان تأمین اجتماعی نیروهای مسلح با رشد ۳۶درصدی به ۱۹۷.۷ هزار میلیارد تومان رسیده است. صندوق فولاد و صندوق وزارت اطلاعات نیز به ترتیب با ۳۳ و ۴۰درصد رشد، ۱۶.۴ و ۲.۸هزار میلیارد تومان از بودجه عمومی سهم میبرند. بر اساس اعلام وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی، تا افق ۱۴۰۵ کسری منابع صندوق کشوری و تأمین اجتماعی حدود ۷۵۹هزار میلیارد تومان خواهد شد... . حسین راغفر، اقتصاددان، در مورد طرح متناسبسازی حقوق بازنشستگان به «اعتماد» میگوید: این طرح یک ضرورت دیرهنگام در نظام جبران خدمات کشور است؛ ضرورتی که هم از منظر عدالت اجتماعی و هم از منظر حفظ سرمایه انسانی حائز اهمیت است.
او معتقد است: مسأله دستمزدها در ایران به یک بحران تاریخی تبدیل شده است و اکنون دیگر امکان چشمپوشی از آن وجود ندارد. اصلاح نظام پرداخت نه تنها بر زندگی بازنشستگان اثر میگذارد، بلکه آینده شغلی جوانان، روند مهاجرت نیروی کار و حتی ظرفیت کشور برای توسعه را تحت تأثیر قرار میدهد.
راغفر تأکید میکند: هر نوع بحثی درباره متناسبسازی حقوق بازنشستگان بدون نگاه به بحران عمیق دستمزدها ناقص است. نظام دستمزدی ایران طی ۳۷سال پس از جنگ ناکارآمدی خود را باز تولید کرده و «ظلم بزرگی» به شاغلان و بازنشستگان روا داشته است... .
روایت سفر به سراوان
اعتماد: زنانی با پوشیه سیاه و مدارس ناهمگون
زهرا مشتاق اینجا خیلی چیزها متوقف مانده است؛ آنقدر که سرانه هر مدرسه حدودا، فقط ۳میلیون و ۸۰۰هزار تومان است. یعنی حتی به ۴میلیون تومان هم نمیرسد و هر مدرسه باید یک سال تحصیلی را با همان مبلغ سر کند. مبلغی که حتی پول خرید کاغذ سفید برای پلیکپیکردن سؤالات امتحان هم نمیشود. مدیران مدارس، مجبور هستند با همین پولی که واقعاً هیچ است، یک مدرسه را بچرخانند. پول برق و آب بدهند و به نیازهای مدرسه هم رسیدگی کنند. مدرسهها، آنقدر کهنه و فرسوده است که دل آدم میگیرد. دیوارهای سیاه رنگ نخورده و پوسیده که تا رویش دست میکشی، میریزد و درهای چوبی یا زمخت آهنی که آدم را یاد زندان میاندازد. نیمکتهای کهنه، کلاسهای کمنور با شیشههای شکسته و پسربچههای دانشآموز که یک پایشان در مدرسه و پای دیگرشان روی پدال گاز ماشینهای سوختبر تا کجا و کی، ماشین کوبیده شود به جاده و آتش، وجودشان را خاکستر کند. به آنها میگویند سوختبر. نه اینکه اسم نداشته باشند، دارند. عبدالواحد، نعیم، عثمان، شکور، محمد، عمر. بچهاند. دانشآموزند. اما حواسشان بیش از درس، پی رفتن به مرز و سوختبری است… بچهها هنوز در مدرسهای درس میخوانند که بیش از ۸۴سال از عمر آن میگذرد و حتی توالت هم ندارد و اگر بچهای نیاز به دستشویی داشته باشد، یا باید خودش را تا آخر مدرسه نگه دارد، یا بدود و خودش را به خانه برساند. همین امسال، دانشآموزی بوده که نتوانسته خودش را نگه دارد. شلوارش را خیس کرده و با خجالت از دیوار پریده و از مدرسه رفته است... . …
بهارنیوز: قیمت پنیر در ۱۰روز سر به فلک کشید
دامنه گرانیها از سطح تورم عمومی فراتر رفته و به جنون قیمتگذاری رسیده است؛ بهطوری که پنیر تولید ۵آبان ۱۴۰۴ به قیمت ۸۸هزار و ۹۰۰تومان فروخته شده، اما تنها ۱۰روز بعد، همان محصول با قیمت ۹۹هزار و ۶۰۰تومان عرضه شد.
جهشهای قیمتی تا سه بار در دو ماه و افزایش ۱۱۲درصدی یک محصول فقط در ۱۰روز، فقط بخشی از تخلفات صنایع لبنی است که سخنگوی این انجمن، با شعار «گران میکنیم و نیاز به متولی نداریم»، مهر تأییدی بر آن زده است؛ این در حالی است که این صنایع، ضمن استفاده از شیر یارانهای، محصولات را خودسرانه گران کرده و آزادانه به بازارهای صادراتی با ارز نامشخص میفروشند
بهارنیوز: معیشت کارگران در بدترین شرایط است
در آخرین اطلاع مرکز آمار ایران از وضعیت تورم، نرخ تورم نقطه به نقطه خوراکیها به بیش از ۶۴درصد رسیده است. این در شرایطی است که تورم عمومی اقتصاد ۴۸درصد اعلام شد. به زبان دیگر، فشار تورمی در بخشهای مرتبط با معیشت بیش از میانگین تورم اقتصاد است و به این ترتیب تورم، شدت و ابعاد فقر را در کشور، بیش از پیش افزایش میدهد. در این شرایط پر واضح است که اقداماتی چون افزایش نرخ حاملهای انرژی، باز هم بر تورم خواهد افزود….
گفتنی است وظیفه اصلی کمیته مزد در شورای عالی کار، تعیین سبد معیشت حداقلی است...: بدون افزایش قیمت بنزین، قیمتها هر روز گرانتر میشوند و میتوان از همین امروز مطمئن بود که با افزایش قیمت بنزین، جهش قیمتها تشدید شود. درعینحال دولت هم در پی به دست آوردن یک درآمد برای خود است و نباید منتظر توزیع بهتر منابع به دست آمده جهت بهبود معیشت فرودستان و اقشار زیر فشار باشیم. به همین جهت نگران اصلاحات اقتصادی هستیم که دولت میخواهد انجام دهد. مشخصاً افزایش قیمت حاملهای انرژی که قطعی است و به باور من ضربه جبرانناپذیری به معیشت عمومی و طبقه کارگر میزند... . جامعه هم از این بحثهای بیسر و ته خسته شده است. در تمام این سالها همین جناحها سکان کشور را در دست داشتند و در پدید آمدن این وضعیت نقش داشتند و حالا که وقت اقدامات ضروری است، رفتارهایی از این دست در پیش گرفتهاند
آلودگی هوا، مرگ تدریجی شهروندان
بهارنیوز: کلانشهرهای ایران نفس نمیکشند
رئیس مرکز ملی پیشبینی و مدیریت بحران مخاطرات وضع هوا از جوی پایدار برای اغلب مناطق کشور خبر داد و گفت: این وضعیت در شهرهای صنعتی و پر جمعیت سبب افزایش غلظت آلایندههای جوی خواهد شد که در صورت عدم مهار منابع آلایندهها شاخص آلودگی به آستانه خطرناک خواهد رسید... ... . گذشته معاون وزیر بهداشت از آمار ۵۹هزار نفری مرگ در کشور بهدلیل آلودگی هوا خبر داد. آماری که حالا حتی از میزان مرگ و میر جنگ و تصادفات رانندگی هم پیشی گرفته است. بر اساس همین آمارهای رسمی تنها در تهران هر سال بیش از ۶هزار نفر قربانی ذرات معلقی میشوند که از مرزهای ایمنی عبور کرده و به اعماق ریهها و پس از آن به جریان خون نفوذ میکنند... .
بهارنیوز: عُرضهٔ حل بحران آلودگیهوا را که ندارید؛ لااقل جان کودکان را قربانی «حضوری بودن» نکنی
شاخص کیفیت هوا در تهران برای چندمین روز متوالی از ۱۵۰ گذشته، در برخی مناطق به بالای ۲۰۰ رسیده و در وضعیت «بسیار ناسالم» و حتی «خطرناک» قرار دارد. اما وزارت آموزش و پرورش و کمیته اضطرار آلودگی هوای استان تهران (به ریاست استاندار) همچنان فقط مهدکودکها و مراکز پیشدبستانی را تعطیل کردهاند و مدارس ابتدایی، متوسطه و حتی دانشگاهها را باز نگه داشتهاند. ادارات هم که هیچ!
استاندار تهران و بسیاری از استانداران کلانشهرها سالهاست در برابر تعطیلی مدارس و ادارات مقاومت میکنند. دلیل؟ ظاهراً «تعطیل کردن یعنی اعتراف به ناتوانی در حل مسأله آلودگی». خب اعتراف کنید! اگر عرضه حل مشکل مازوتسوزی نیروگاهها، اسقاط خودروهای فرسوده، توسعه مترو و مدیریت ترافیک را ندارید، حداقل جان مردم را نگیرید. یک هفته تعطیلی کامل مدارس و ادارات، حداقل ۳۰ تا ۴۰درصد از آلایندهها را کم میکند (آمار خود مرکز تحقیقات راه، مسکن و شهرسازی در سالهای گذشته). اما انگار غرور مدیریتی اجازه نمیدهد
بهارنیوز: سدهای تهران به حجم استراتژیک رسیدهاند
راما حبیبی، معاون حفاظت و بهرهبرداری شرکت آب منطقهیی تهران، اظهار داشت:
«در حال حاضر نمیتوانم بگویم که سدهای تهران به حجم مرده رسیدهاند یا نه»، گفت: سدهای تهران تقریباً الآن به حجمی رسیدهاند که کمتر از آن، حجم استراتژیک میشود؛ حجمی است که باید در سد باقی بماند و بیش از آن اگر بخواهیم بهرهبرداری کنیم با مباحث سازهای و فنی مواجه ایم.