یکی از آثار فساد سیستماتیک حاکمیت و نابودی تولید ملی، سیر صعودی رشد دلار بهنسبت تومان است. ظرف یک روز ارزش قیمت دلار از ۵۲۰۰ به ۵۸۰۰تومان و بعد از ۲روز به ۶۳۰۰تومان رسید.
این نوسانات قیمت ارز در بازار آزاد، پیامدهای مهم اقتصادی در تولید و تجارت ایران خواهد داشت. از جمله اینکه افزایش قیمت ارز، افزایش سریع قیمتها را در پی خواهد داشت. با افزایش نرخ تورم، دولت نیز قیمت کالاهای اساسی را بالا میبرد و در پی آن قیمت مواد اولیه و کالاهایی که کارخانجات برای تولید از آن استفاده میکنند نیز بالا خواهد رفت و رکود ایجاد خواهد شد.
جالب است که بودجه سال ۹۷ روحانی بر مبنای سقف ۳۸۰۰تومان برای یک دلار محاسبه شده است.
از همینجا معلوم میشود که با این وضعیت چه جمعیتی به آمار فقر مطلق افزوده خواهد شد.
لازم به ذکر است که خط فقر برای یک خانواده ۴نفره، ۴ملیون و ۲۰۰هزار تومان اعلام شد. کسانی که درآمدشان پایینتر از این مبلغ است به آنها فقیر مطلق میگویند. جمعیت این خانوارها خیلی بیشتر از کسانی است که در فقر بهسر میبرند.
تولید، صادرات، صنعت و حمایت از تولیدات داخلی از عوامل رشد و حفظ ارزش پول داخلی کشور است.
در جمهوری آخوندی هیچکدام از اینها وجود خارجی ندارد، بهعکس تا هست اسکلههای قاچاق، فساد دولت در عرصه اقتصاد و کارخانجاتی که یکی پس از دیگری تعطیل میشوند.
میبینیم که در کالبد اقتصاد ایران، جای سالمی باقی نمانده است. کشور توسط باندهای مختلف قاچاق و فساد اشغال شده است.
باندهای مختلف حکومت هم در رقابت با دیگری به غارت اموال عمومی و چپاول سرمایهها مشغول هستند.
هیچ حساب کتابی یا حتی اهمیتی به اینکه درآمد با مخارج همخوانی داشته باشد در اندیشه این حکومت ملوکالطوایفی مافیایی وجود ندارد.
به همین دلیل اقتصاد متلاشی شده ناشی از فساد، رانتخواری و باندبازی همیشه متاثر از شرایط بیرونی و بهخصوص ارز خارجی است.
تاثیر مجموعه این سیستم با همه ساختار آن باعث میشود که در بازار ایران، همیشه وجه قاچاق، مخفیکاری، نگرانی از وضعیت ارزی و پول خارجی نمودار شود.
مردم همیشه در یک بیثباتی کاری، اقتصادی و استرس بهسر میبرند و چون به وعدههای پوشالی رژیم و مانورهای ارز ۴۲۰۰تومانی اعتماد ندارند و میدانند در مسابقه غارت اموال مردم ارزش پول روز به روز کمتر میشود، تلاش میکنند هر چه میتوانند سرمایههایشان را به ارز و پول خارجی تبدیل کنند تا خارج از حریم فساد و چپال آخوندی تباه نشود.
یک روزنامه دولتی به این امر اعتراف میکند و مینویسد:
«برخی شهروندان ایرانی تصور میکنند با عدم امضای تعلیق تحریمها از سوی ترامپ و خروج آمریکا از برجام شرایط سختی برای کشور پیش خواهد آمد که برای پیشگیری از دچار شدن به کاهش ارزش داراییها و سقوط در چاه فقر، باید داراییها را به کانالهایی که ارزششان از این وضعیت تاثیر نخواهد پذیرفت تبدیل کنند. در نتیجه بسیاری از مردم با همان پولهای سرگردان که غول سیاه اقتصاد ایران نامیده میشود به سراغ ارز و طلا میروند تا نقدینگیشان را بهصورت ارز و طلا انبار کنند». جهان صنعت ۲۲فروردین ۹۷
همچنین روزنامهیی که وابسته به باند مافیایی حکومت یعنی دار و دسته خامنهای است میگوید:
«سکه تمامطرح جدید به مرز ۲میلیون تومان رسید و نیمسکه هم به یک میلیون تومان نزدیک شد. نوسان بازار ارز از این هم بیشتر بود بهطوری که قیمت هر دلار بیش از ۶هزار تومان، یورو بیش از ۷هزار تومان و پوند حدود ۸۵۰۰تومان قیمتگذاری شد». کیهان خامنهای ۲۲فروردین
حقوق حداقلی کارگران برای سال ۹۷ معادل ۲۳۳دلار در آخرین روز کاری سال ۹۶ بود در حالی که این حقوق در ابتدای سال ۹۶، ۲۴۵دلار میشد. این رقم در یک هفته گذشته با افزایش بیسابقه قیمت دلار باز هم کاهش یافت و دستمزد حداقل کارگران در ششمین روز سال نو به ۲۱۹دلار رسید. یعنی ارزش دلاری حقوق حداقلی که کارگران برای سال ۹۷ تا پایان سال خواهند گرفت، کمتر از ارزش دلاری حقوق قانون کار در سال ۹۶ و تقریباً همسنگ حقوق قانون کار در سال ۹۵ بر مبنای دلار است.
البته برای اینکه بحرانی که توسط خودشان ایجاد شده برایشان به موضوع امنیتی تبدیل نشود طرح دارند!
نیروی سرکوبگر خود را که حافظ همین سیستم و در خدمت آن است وارد صحنه میکنند تا اوضاع از کنترل خارج نشود.
خبرگزاری مهر گزارش داد: «دیروز بازار ارز به قدری آشفته بود و دلالان مانور دادند که بالاخره پلیس وارد عمل شد و برخی دلالان را دستگیر کرد؛ حال «گارد ویژه» جورکش خلأ سیاستهای ارزی شده است». کیهان حکومتی ۲۲فروردین
این بخش بسیار کوچکی از بهاصطلاح اقتصاد رژیم ولایت فقیه است.
این بیثباتی، ناشی از باتلاق اقتصادی است که جمهوری آخوندی بهدلیل سیاستهای رانتخواری، ارتشاء و فساد سیستماتیک تمامی ارگانهای حکومتی در آن بهسر میبرد.
بحرانهای عمیق اقتصادی همچون بحران سیاسی، تظاهرات و اعتراضهای مردمی روزانه کشاورزان، کارگران، غارتشدگان و بیکاران همه زنگ پایان این حکومت را به صدا در آورده است.
برای اینکه به این حکومت با همه دستهبندیهای دزد و چپاولگر آن پایان دهیم ضروری است که همه در کنار هم و پشتیبان هم باشیم. درد کشاورز اصفهانی، بیکار اراکی، غارتشده مشهدی، اردبیلی و اهوازی، درد دانشجو و... هم باشد.
هیچ دلیلی برای پذیرش وضع موجود وجود ندارد.
وضعیت کنونی را کسی تغییر نمیدهد جز اینکه خودمان بلند شویم و بخواهیم شرایط را عوض کنیم.
سعید صداقت
مسئولیت محتوای این مطلب برعهده نویسنده است و سایت مجاهد الزاماً آن را تأیید نمیکند