بهار را بگو
دختران قبیلهٔ من
از ساقههای شکستن، شکفتن میآغازند
آنان مادران شجاعت توفاناند
با لهجهای از قصیل سادهٔ شبنم
فردا را آواز میدهند
قیام ۱۴۰۱ برگهای زرین بسیار دارد. ورقزدن این برگها، چشم را از غرور و اشک میآکند. نگاه از دیدن آن همه حماسه و شگفتی سیر نمیشود. هنوز وقتی به فیلمهای وایرالشده از آن قیام مراجعه میکنیم دیدن صحنههای انگیزاننده از زنان و دختران شجاع ایرانی ما را بر جا میخکوب میکند. آنها با قاطعترین لحن ممکن و تکان دادن خشمگینانهٔ دستهایشان پلیس سراپا مسلح و کبودپوش ضدشورش را به چالش میطلبند. آوازهٔ پایداری آنان در خارج ایران نیز پیچید تا جایی که بشریت شگفتزده از این همه حماسه، هر گاه از زن ایرانی نام میبرد، بیدرنگ آن را با صفتهای «شجاع» یا «فوقالعاده شجاع» همراه میکند.
زنان و دختران قهرمان ایرانی بنا به اعتراف دوست و دشمن، پیشتاز و نقشآفرین اصلی آن قیام عظیم بودند.
باطلشدن انگارههای بورژوایی از زن ایرانی
بهرغم بنبستشکنی و میدانداری اثرگذارانهٔ زنان در قیام ۱۴۰۱، آلترناتیوهای قارچوار و بورژوازی همدست ارتجاع، انگارههای بورژوایی خود را از زن ایرانی ارائه کردند. چنان وانمود کردند که گویا مشکل مردم ایران با فاشیسم دینی، فقط در پوشش زنان خلاصه میشود. انگار اگر این حکومت دیگر نتواند گشتهای وحشی ارشاد خود را روانهٔ خیابانها کند، میتوان بر دیگر مسائل ریشهیی مانند فقدان آزادیهای دموکراتیک، کشتار زندانیان سیاسی، گسترش زندانها، اختناق افسارگسیخته، سرکوب اقلیتها، توتالیتاریسم، فاشیسم و استبداد ناشی از سلطنت مطلقهٔ فقیه، صدور تروریسم، چپاول و ویرانی اقتصاد ایران، فقر مطلق، تورم و گرانی، سقوط فرهنگی و اجتماعی، نابرابری حقوقی و اجتماعی زنان، زنستیزی، نقض فاحش حقوقبشر و هزاران معضل و بحران دیگر چشم پوشید.
ایستادگی زنان و دختران شجاع ایرانی و رهبری قیام سراسری از سوی آنان، تصویر جدیدی را خلق نمود و ثابت کرد، آزادی و رهبری زنان، مفهومی فراتر از مدلها و انگارههای بورژوایی دارد.
البته بهای این ایستادگی و رهبری کردن قیام، سخت و خونین بود. برخی از این زنان و دختران شجاع در جریان این قیام جانهای پاک خود را فدیهٔ آزادی مردم ایران کردند. بسیاری جزو ۳۰هزار بازداشتی بودند که تحت غیرانسانیترین شرایط در زندانهای متراکم این رژیم محبوس شدند و در معرض شکنجههای وحشیانه و تحقیرآمیز قرار گرفتند. کمیسیون زنان شورای ملی مقاومت، در ۴آذر ۱۴۰۱، لیستی از زنان و دختران شهید قیام ۱۴۰۱ را تا روز صد و چهلم منتشر کرده است. در این لیست نام ۸۰ نفر از بهترین فرزندان خلق ایران از مقابل دیدگان رژه میروند و جان هر کسی که آن را مینگرد به آتش میکشند.
کهکشان نامهای ماندگار
نامهایی مانند مهسا امینی (ژینا)، نیکا شاکرمی، غزاله چلاوی، حنانه کیا، مهسا موگویی، حدیث نجفی، شیرین علیزاده، اسراء پناهی، آرنیکا قائممقامی، فرشته احمدی، یلدا آقافضلی، آیلار حقی، آیدا رستمی از آنجا که با فرازی از قیام گره خورده یا با واقعهیی عجین بودهاند، بیشتر به ذهن خطور میکنند اما هر یک از این قهرمانان سرگذشت شکوهمند خود را دارند و جامعه و تاریخ معاصر ایران به یکایک آنان مدیون است.
شیده، سپیده، کیمیا، سها، فاطمه، مریم، دنیا، سمیرا، آریانا، زهرا، فرانک، غزال، عاطفه، مائده، ناهید، آرام، نگین، هانیه، سمانه، اشرف، دریا، ماریا، پگاه، مژگان، نسرین، پرستو، نسیم، دیانا، پریسا، کبری، بهناز، سارینا، مرضیه، مونا، صدف، پریسا، هلن، فرزانه، سمیه، نادیا، آیناز، غزاله، زلیخا، لینا، هدیه، بهار، شیرین، ستاره، روشنا، مینو و... کهکشانی از نامهای ماندگار، هر یک مانند ستارهای در آسمان ظلمانی میهن میدرخشند و بر ما نور میافشانند. ارادههایمان را از جرأت و جسارت لبریز میکنند و به ادامهٔ این مسیر تا پیروزی فرامیخوانند.
گلدادن خونهای پاک
صدای چکیدن خون این قهرمانان بر کف خیابانهای ملتهب ایران، در ایران و جهان طنین انداخت. یکی از دستآوردهای آن بیانیهٔ بیش از هزار تن از زنان برجسته جهان در آستانهٔ اولین سالگرد قیام ۱۴۰۱ بود. آنان در همبستگی با زنان ایران نوشتند:
«در مقابل سبعیت و وحشیگری رژیم آخوندی، جهان شجاعت و جسارت زنان و دختران ایران را در جریان قیام مشاهده کرد که با دستان خالی و با بهخطر انداختن جان خود در مقابل نیروهای سرکوب رژیم، بهویژه نیروهای سپاه پاسداران و بسیج ایستادند و فریاد زدند: «چه باحجاب، چه بیحجاب پیش بهسوی انقلاب».
این شجاعت و نقش پیشتاز زنان در این مبارزه، یک پدیده خلقالساعه نبود، بلکه قویاً در ۱۰۰سال مقاومت زنان ایران با دو دیکتاتوری سلطنتی و دینی ریشه دارد. زنستیزی خصیصهٔ برجستهٔ نظام ولایت فقیه و یکی از پایههای حاکمیت آخوندها است. مردم و جوانان و بهویژه زنان ایران مصمماند که بهاین دیکتاتوری قرونوسطایی پایان بدهند».
نیروی فشردهٔ تغییر در ایران
مریم رجوی سالیان پیش در مورد این زنان و دختران گفته بود:
«به خواهرانم در سراسر ایران باید بگویم که هر چند درد نابرابری و تحقیر و اهانت، همهٔ وجودتان را در هم میفشارد، هر چند که آخوندها حقوق و آزادیهای فردی و خانوادگی و اجتماعی و سیاسیتان را زیر پا گذاشته و میخواهند از هویت انسانی ما چیزی باقی نگذارند، اما در شما چنان قدرتی نهفته است که زن ایرانی را نیروی سرنگونکنندهٔ رژیم آخوندی کرده است.
وقتی در قلب تهران قیام میکنید... خواسته مردم ایران را ارادههای شما محقق میکند و این شمایید که آینده ایرانید.
دشمنیها و جنایتهای رژیم آخوندی علیه شما، به این دلیل است که از شما وحشت دارند. جامعهٔ ایران آکنده از نوخواهی و عطش سوزان برای تغییر است. نیروی فشرده شدهٔ تغییر در ایران، در شما بهعنوان پیشتازان این مبارزه است. شکست قطعی بنیادگرایی از شما ساخته است» (کتاب زنان نیروی تغییر. صص ۱۴ـ۱۳)
***
آری زنان و دختران شورشی، آینده ایرانند. پیشتازان و به پیشبرندگان این قیام و سرنگونی هستند و شکست قطعی بنیادگرایی از آنان ساخته است. به نام قهرمانان جانباخته در قیام سراسری سوگند میخوریم که راهشان را تا شکفتن لبخندهای پیروزی در میدان آزادی ادامه دهیم و حرمت نامشان را تا جاودان پاس داریم، دوره کنیم و بهخاطر بسپاریم.