روزی که چمبرلین خام خیالانه شادیکنان از توافق عدم تعرض با هیتلر، برگه توافق را در فرودگاه لندن بالای سرش تکان تکان میداد، خود و همفکرانش هرگز تصورش را هم نمیکردند که اندکی بعد دولتهای غربی ناگزیر شوند با چشیدن طعم تلخ پیامدهای خونین مماشات با فاشیسم، سیاست خائنانه استمالت از دیکتاتور آلمان و سوخترسانی به ماشین جنگطلبی او را ناگزیر و از سر استیصال کنار گذاشته و مقابل جنگافروزی فاشیسم هیتلری دست به مقاومت بزنند.
آن روز هیچکس حتی به مخیلهاش هم خطور نمیکرد که سربازان متفقین ۶سال بعد ناگزیر باشند در گسترده ترین جنگ جهانی تاریخ بشر که بیش از ۱۰۰میلیون نفر از ۳۰کشور را بهصورت مستقیم درگیر کرد، میلیونها نفر کشته، مجروح، آواره و معلول شوند تا سرانجام بتوانند در ۲مه ۱۹۴۵خیابانهای برلین، پایتخت آلمان نازی را فتح کنند.
برلین فتح شد اما با قیمتی سنگین با بیش از ۷۰میلیون کشته، شمار مجروح و معلول و آواره و بیخانمانها هرگز روشن نشد....
۷۴سال بعد
روز ۶ژوئیه ۲۰۱۹برابر با ۱۵تیر ۱۳۹۸بزرگترین گردهمایی ایرانیان آزاده از سلسله تظاهرات کهکشان ۹۸در میدان براندنبورگ برلین با حضور بیش از ۱۵هزار ایرانی اشرفنشان برگزار شد. برلین بار دیگر فتح شد. اما اینبار هزاران ایرانی از دروازه براندنبورگ برلین عبور کردند تا بر ۴دهه سیاست مماشات غرب با دیکتاتوری آخوندی خط بطلان بکشند. پیام بهطرز اعجابآوری روشن بود:
«آیا تاریخ آلمان و تاریخ سایر ملتهای اروپا این آموزش را به جهان نداد که مماشات با فاشیسم چه بهای سنگین و خونینی برای تمام بشریت دارد؟ (مریم رجوی- پیام به اجتماع بزرگ ایرانیان در برلین- ۱۵تیر ۹۸)
واقعیت این است که ۴۰سال مماشات دولتهای غربی با جنگافروزی و صدور تروریسم آخوندهای حاکم بر تهران، به قیمت جان صدها هزار تن از مردم ایران تمام شده است. قیمت سنگین استمالت از آخوندها، مستقیماً از جیب مردم و مقاومت ایران پرداخت شده و میشود. بهقول رئیسجمهور برگزیده مقاومت:
«اگر از آغاز این سیاست فاجعهبار در کار نمیبود. در این صورت: قتلعام سی هزار زندانی سیاسی با سکوت مواجه نمیشد… همچنین آخوندها هرگز قادر به اشغال پنهان عراق و برقراری سلطه ویرانگر خود بر آن نمیشدند، تراژدی سوریه با نیم میلیون کشته و میلیونها آواره بهوجود نمیآمد.
اقتصاد کشور ما بهسقوط و ویرانی کشیده نمیشد…». (مریم رجوی- اشرف۳- ۲۹ژوئن ۲۰۱۹- ۸تیر ۹۸)
شایان یادآوری است که درست ۶سال پیش در همین روزها آخوند حسن روحانی، رئیسجمهور ولایتفقیه با نیرنگ و ریا و شعار دروغین اعتدال و اصلاحات توانست مهندسی انتخابات ولیفقیه ارتجاع را ناکام بگذارد و بر کرسی ریاستجمهوری رژیم تکیه بزند تا راه برای چپاول و غارت ایران برای افراد باندش هموار شود. بهدنبال این خیمه شب بازی لابیهای رنگارنگ و مماشاتگران با آخوندها، دامن از کف داده، و بهدلیل منافع اقتصادی چشم بر بسیاری از جنایات این رژیم چه در داخل و چه در کشورهای منطقه بستند. اما این بار هم این رئیسجمهور برگزیده مقاومت بود که در مقابل خط مماشات غرب با دیکتاتوری آخوندی ایستاد، هزینه سیاسی آن را پرداخت و سیاستمداران غربی را از مماشات برحذر داشت و خروشید:
«به آن دسته از دولتهای غربی و مماشاتگرانی که با تلاش بیهوده میخواهند چنین کسی [آخوند روحانی] را میانهرو معرفی کنند… هشدار میدهم که فرصتها را از دست ندهید و از کسی که بهگفته خودش در فریفتن غربیها تبحر دارد، دوباره فریب نخورید…». (مریم رجوی- ویلپنت، پاریس- کهکشان گردهمایی ۱۰۰هزار نفره ایرانیان- تیرماه ۱۳۹۲)
اگر دولتهای غربی آن روز به این هشدار مریم رجوی گوش فرا میدادند، دیگر از آخوندها رودست نمیخوردند تا ۶سال بعد رئیسجمهور برگزیده مقاومت به آنان گوشزد کند که:
«آیا نقطه امید اروپا به میانهروی در درون رژیم، یعنی آخوند روحانی، که حالا دستبوس پاسداران بهخاطر حملات موشکی شده است، مهمترین بهانه و دستاویز کنار آمدن با فاشیسم دینی را از بین نبرده است؟… صالحی رئیس انرژی اتمی رژیم اعتراف کرد که در مورد سایت اراک، کشورهای اروپایی را فریب داده است… آخوندها هر روز با وقاحت از رو آوردن بهغنیسازی اورانیوم یعنی تدارک بمب هستهیی صحبت میکنند». (مریم رجوی- تظاهرات بزرگ برلین- ۱۵تیر ۱۳۹۸)
واقعیت اینکه دولت آلمان بیش از هر کشور دیگری خطر فاشیسم را چشیده و تخریب و ویرانگری آنرا تا اعماق وجود خود لمس کرده است. اما با گذشت ۸۰سال از آن فاشیسم، اینبار این فاشیسم دینی آخوندهای حاکم بر ایران است که همچنان در کشور آلمان جولان میدهد و سفارتش به بزرگترین لانه جاسوسی برای ترور و شیطانسازی تنها آلترناتیوش در اروپا تبدیل شده است. حقیقتی که به تعبیر مریم رجوی:
«درست یک سال پیش، آلمان یک بهاصطلاح دیپلمات رژیم را دستگیر کرد. او شخصاً مواد منفجره در اختیار دو تروریست گذاشته بود تا علیه گردهمآیی مقاومت در پاریس بهکار ببرند… پلیس آلمان یک دوجین مزدور و تروریست وابسته به نیروی تروریستی قدس و وزارت اطلاعات را دستگیر کرده است. تعدادی از آنها توسط قضاییه آلمان محاکمه و زندانی شدند… دولت آلمان بهطور رسمی تأیید کرد که رژیم در حمله به نفتکشها نقش داشته است و بر نقش مخرب رژیم در منطقه تأکید کرده است… مگر در ترورهای رستوران میکونوس در برلین، عدالت آلمان رأی نداد که ولیفقیه و رئیسجمهور و وزیر خارجه و وزیر اطلاعات این رژیم تصمیمگیرندگان و آمران این جنایتاند؟… مگر چند روز پیش، اداره حراست از قانون اساسی آلمان به این واقعیت اذعان نکرده که سفارت رژیم ایران در حال جاسوسی علیه مخالفان بهویژه مجاهدین و شورای ملی مقاومت است…
پس چرا سفارتخانه [رژیم در آلمان] تعطیل نمیشود؟
پس چرا خامنهای هنوز در لیست تروریستی و مورد تحریم آلمان و اروپا قرار نگرفته است؟
پس چرا هنوز آلمان و اتحادیه اروپا سپاه پاسداران را بهعنوان یک موجودیت تروریستی اعلام نکردهاند؟… چرا چنین وقایع مهمی، در سیاست آلمان نسبت به رژیم تغییری نمیدهد؟» (مریم رجوی- تظاهرات بزرگ برلین- ۱۵تیر ۱۳۹۸)
آری پاسخ روشن است که این همان سیاست شکستخورده استمالت از آخوندهای ضدبشر است که مقاومت ایران با پرداخت سنگینترین قیمتها، آن را به سخره گرفته و از بیش از ۳دهه گذشته در برابرش قد علم کرده است.
همچنان که روزی با افتخار شعار صلح سر داد و تنور جنگطلبی ولایتفقیه را گل گرفت و پس از ۸سال ادامه جنگ ضدمیهنی، زهر آتشبس را بر حلقوم خمینی دجال ریخت.
همچنان که در برابر بمباران آمریکا و انگلیس و ۱۲دولت در اثر زد و بند ارتجاعی- استعماری با رژیم آخوندی، ایستادگی کرد و سرفراز بیرون آمد.
همچنان که در شبه کودتای ۱۷ژوئن ایستادگی کرد و شکست را به مماشاتگران تحمیل کرد.
همچنان که لیستگذاری تروریستی را به سخره گرفت، در برابرش ایستادگی کرد و سرانجام مهر باطل بر آن زد.
آری، تظاهرات و اجتماع پرشور دهها هزار ایرانی وطندوست و آزادیخواه علیه سیاست مماشات، همان قدرتنمایی و پیشروی آلترناتیو شورای ملی مقاومت ایران در فتح برلین و در دروازه براندنبورگ است که یک پیام دارد: «پیام شکست سیاست مماشات» و اینکه آلترناتیوی حقیقی و پیشتاز در صحنه حضور دارد که پردههای یاس و ناامیدی را از هم میدرد، در زیر رگبار تیرهای زهرآگین دیکتاتور هیچ سد و مانعی را در مسیر آزادی بهرسمیت نمیشناسد و چون سیل به پیش میتازد.