واژهٔ «آبان» در فرهنگ گفتار و نوشتار ایرانیان از بار تقویمی و یک ماه در گاهشمار سال فراتر رفته است.
«آبان» با خواستاران آزادی و عدالت اجتماعی در مرز پرگهر ایران عجین و یگانه شده است.
«آبان» طنین سرفرازی و خروش نسل شورشی علیه استبداد سلطنت مطلقهٔ فقیه شده است.
«آبان» تبلور ارادهٔ به میدان آمدن برای «نه» گفتن به تمامیت نظام آخوندی بهمثابه دشمنترین دشمن آزادی و استقلال ایران است.
«آبان» یعنی بنبستشکنی و از ارتفاع حصار ناگزیر به برون جستن؛ درست در شومیِ تباهسازیِ اهریمن آخوندی که احساس میکند جامعه و مردم را با فقر و گرانی و تباهی زندگی به محاق برده است، دومینوی درفش شورش در سراسر ایران برافراشته و تکثیر میشود.
«آبان» یعنی «میتوان و باید» که شورهزار یأس ساخت و پرداخت نظام آخوندی و همسویان سیاسی و لابیهایش را درنوردید و نظمش را برهم زد و صدای حقیقیِ ایران را نمایندگی کرد.
«آبان» از گاهشمار یک ماه در تقویم سال بیرون آمده است و به تمام سال و سالیان پس از ۹۸ تا سرنگونی محتوم نظام ملایان تعمیم یافته است.
«آبان» یک درفش همواره در اهتزاز شده است.
«آبان» رهایش پیکان آرشِ نسل شورش و فدا و عاشق، تا مرز آزادی و ضدآزادی است.
«آبان»، مادر دلیر و مادران شیردل شده است. چشمه و جوشش و فزایندگی شده است. فراخوان به ایستادگی مردم ایران و «نه» سراسری به استبداد نعلینیِ ضدبشر میدهد.
«آبان» یعنی برافراشتن درفش ضدطبقاتی علیه الیگارشی چپاولگر خامنهای و سپاه پاسداران و بنیاد ضدمستضعفین و کارتلهای مکندهٔ سرمایهٔ علیه برای حفظ نظام ملایان.
«آبان» مرز میان شهرها و اقشار مردم را با زندانهای گزمگان ولایی برهم زده و پیوند صداها و پیامها را همگانی و دهها میلیونی کرده است.
«آبان» واژه و اسمی که با دْر و گوهر مرز پرگهرش، خاطرههای گلهای سرخ و رازقیهای آرزومند راهیان کاشفانی شورآفرین را تداعی میکند.
«آبان» زخمی باز در پیکر نظام ملایان و پروندهیی همیشه گشوده در شهرها، خیابانها، میادین، خانهها، زندانها، آرامستانها و شبکههای اینترنتی و حتی مجامع بینالمللی است. طنین و بازتاب قدرت، اثر و نفوذ اجتماعیِ «آبان» را یک سال پیش روزنامه حکومتی اعتماد در شماره ۹آبان ۹۹ اینطور علیه موجودیت رژیم آخوندی هشدار داد:
«آبان تمام نمیشود. هراز چندی یکی از زخمهای آن روزهای فاجعهبار باز میشود و سوزشش جان جامعه را میخراشد».
خامنهای از پس قیام آبان ۹۸ تنها راه پیش پای نظام را دولت و مجلس حزباللهی معرفی کرد. اکنون برای نظام آخوندی بهطور خاص پس از گماشتن ناگزیر رئیسی جلاد، هیچ راهی جز تکیه دادن به زندان و «دار» باقی نمانده است. اما آثار قیام آبان ۹۸ بهمثابه زهر استراتژیک در ارکان نظام، بساط نمایش خرداد ۱۴۰۰ خامنهای را هم درهم پیچید و او را مجبور کرد حتی پارههای تن نظام مثل لاریجانی را از پیکر آن بکند و حذف و تصفیه نماید. این است آثار استراتژیک قیام آبان ۹۸ که دامنه و عمق رود آن باز هم علیه تمام ارکان نظام پیشروی خواهد کرد.
از آبان ۹۸ تا آبان ۱۴۰۰ روند شتابان رویدادها در درون و بیرون حاکمیت، علیه رژیم و گویای گشایش مداوم مسیر آینده به روی اقشار مختلف است. گشایشی که مطالبات مردم ایران را حتی نسبت به قیام آبان ۹۸ تکامل بخشیده است. با وجود چنین مختصاتی، همهٔ شواهد بالفعل داخلی و بینالمللی گواه و نشانهٔ شتاب گرفتن تعیینتکلیف نهاییِ حاکمیت ولایت فقیه هستند.