روز ۱۸مرداد رژیم آخوندی بسته اقتصادی که روحانی و رئیس جدید بانک مرکزی از چند روز پیش وعده آن را داده بودند، رونمایی کردند. در مورد واقعیت این بسته میتوانید مقالات زیر در سایت مجاهد را بخوانید:
اهداف و پیامدهای ارائه بسته اقتصادی
بسته جدید اقتصادی؛ تورم، فساد و فقر بیشتر
اما در این یادداشت صحبت از یک حرکت اقتصادی قبل از این حرکت است و آن تعویض رئیس پیشین بانک مرکزی یعنی ولیالله سیف و جایگزین آن با کسی است که اکنون بهعنوان اولین اقدامش بسته ارزی کذایی را روی میز گذاشته است.
دولت آخوند حسن روحانی برای جلوگیری هر چه بیشتر از فروپاشی اقتصادی از یک طرف و از طرف دیگر بهدلیل فشارهای باند رقیب و برای اینکه دهان عناصر آن را ببندد، در روز سوم مرداد ولیالله سیف را از ریاست بانک مرکزی برکنار کرد.
آخوند روحانی با اینگونه تغییرات که در آینده نیز ممکن است سناریوی آن باز تکرار شود، میخواهد این گمان واهی را دامن بزند که «خانه از پای بست ویران» نیست و میخواهد این سراب را پراکنده کند که گویا میتوان با تغییر چند مهره حکومتی و یا چند وزیر مشکلات را حل کرد.
لذا پس از مدتها کشوقوس و حرف و حدیث در مورد رئیس بانک مرکزی بالاخره آخوند روحانی او را برکنار کرد و فردی به نام عبدالناصر همتی را به جای او گماشت و بهدنبال این تغییر فرد مزبور بسته ارزی را رو کرد که همان روز توسط خود رسانههای حکومتی به عنوان «دامن زدن به یک امید واهی» توصیف شد.
البته برکناری ولیالله سیف بعد از مجموعه فضاحتهایی که بهبار آورد صورت گرفت. افتضاحات او آنچنان بود که عناصر حکومتی او را مورد حمله قرار میدادند و در رابطه با او میگویند سیف کسی است که دلار ۳۷۰۰تومانی تحویل گرفت و دلار ۹۰۰۰تومانی تحویل داد.
وضعیت سیف در درون حاکمیت آخوندی به جایی رسید که در یکی از جلسات مجلس ارتجاع آنچنان مورد هجوم نمایندگان باند مقابل قرار گرفت که حتی احتمال درگیری فیزیکی با او میرفت.
داستانهای مؤسسات غارتگر حکومتی هم که سیف از بانک مرکزی بهعنوان پشتوانه مالی آنها استفاده میکرد، او را در بین مردم به یکی از منفورترین مهرههای حکومتی تبدیل کرده بود.
با این سوابق و عملکردها تمام شواهد نشان میداد که سیف مهره سوختهای بود که دیگر کارآیی برای نظام نداشت و علاوه بر همه اینها در هنگام برکناری فقط ۲هفته به پایان انقضای دورهاش باقی مانده بود. از این به مصداق «روغن ریخته را نذر امامزاده کردن» روحانی این روغن «سوخته» را نذر امامزاده یعنی باند مقابل کرد.
روحانی طی حکمی عبدالناصر همتی را به سمت رئیس بانک مرکزی گماشت. اما روحانی از زحمات سیف هم در نابودی اقتصاد ایران که وظیفه اول تیم اقتصادی روحانی بود ،تشکر کرد و اعلام کرد که تعویض او یک کار روتین اداری بوده زیرا در مردادماه مهلت ریاست تمام میشده و او باید عوض میشد.
بسیار واضح است که تعویض این یا آن مهره در حاکمیت آخوندها یا دمیدن در بوق تبلیغاتی این یا آن طرح اقتصادی یا محصول جنگ باندی است، یا برای تعویض ویترین در مقابله با فضای انفجاری جامعه است. این چیزی است که ارتباط برکناری ولیالله سیف را با بسته ارزی مشخص میکند. همه مانورهای پوشالی هستند که هیچ دردی از بحران سرنگونی حکومت آخوندی نمیتوانند دوا کنند.
در این سالیان بهخوبی اثبات شده است، اگر کسی لایق و کاردان و اهل فن باشد و کارش جنایت و دزدی نباشد در کسری از ثانیه هم نمیتواند بودن خود را در چنین کلکسیونی از غارتگران و جانیان حرفهای بهعنوان مقامات کشور تحمل کند.
بنابراین نکبت حاکمیت شوم آخوندی بسیار فراتر از آن است که رفتن مهرهای همچون سیف، که البته جای دوری هم نرفته و آمدن مهرهای چون همتی که البته جای دوری نبوده است و بعد آوردن بسته ارزی پیشنهادی که آن هم جای دوری نبوده و در آرشیو طرحهای اقتصادی دولتهای ولیفقیه مشابه آن بسیار بر روی کاغذ آورد شده است، تأثیری داشته باشد.
همچنانکه ولیالله سیف نتوانست دردی از دردهای بیدرمان اقتصادی نظام را دوا کند و بهقول معروف «شفا که نداد کور هم کرد»، قطعا عبدالناصر همتی و بستههای او که اهدافشان تماماً هموار کردن راه چپاول بیشتر مردم محروم ما خواهد بود، سرانجامی مانند ولیالله سیف خواهد داشت.
همچنین واضح است که با این مانورهای پوشالی، حاکمیت آخوندی که حتی همانند روزهای آخر رژیم شاه حاضر به قیمت دادن هم نیست، به هیچ جایی نخواهد رسید و سرنوشت محتوم آن سرنگونی به دست مردم و مقاومت ایران خواهد بود.
آخوند روحانی نیز باید بداند همچنانکه خودش گفت راه پیش روی او، تسلیم یا مقاومت (بخوانیدخودکشی از ترس مرگ) است و هیچ کسی در این نظام نیست که چوب جادویی در دستش باشد که بتواند مانع مجازات تاریخی این حاکمیت ضدمردمی توسط مردم شود. در کوتاه سخن اینکه «دیگر تمام شد ماجرا» و این رژیم در تمامیتش باید به گورستان تاریخ سپرده شود.