728 x 90

بمب‌های پساجنگ

فقر و سرکوب...
فقر و سرکوب...

آیا روزها و هفته‌های پساجنگ ــ حتی حین آتش‌بس موقت ــ برای حاکمیت آخوندی فرصت است یا نیست؟ پاسخ را رویکرد حاکمیت با مبرم‌ترین مسائلی که با آن‌ها دست‌وپنجه نرم می‌کند، تعیین می‌نماید. قبل از وقوع جنگ، مبرم‌ترین مسائل پیش روی ولی فقیه ارتجاع و کارگزاران سه قوه‌اش، در امر سیاسی: آزادی، در امر اجتماعی: اعتراضات مداوم اقشار، سیل مهاجرت و باز هم آزادی، و در امر اقتصادی: فاصله‌ی‌ نجومیِ طبقاتی، فقر، گرانی، تورم و معیشت و در امر بین‌المللی: صدورارتجاع بنیادگرایی و تروریسم‌پروری در معیت هلال شیعی بوده است.

 

چند روز جنگ، این «مبرم‌ترین‌»ها را تحت‌الشعاع قرار داد، ولی آتش نهفته در بطن جامعه‌یی در معرض این «مبرم‌ترین»ها، نه‌تنها خاموش نشده است، بلکه بیش از قبل از جنگ، شعله‌ور خواهد بود. در همین روزهای پساجنگ، جامعه بیشتر دریافته است که چگونه اقتصاد و معیشت زندگی‌اش تحت‌الشعاع جنگ‌افروزی‌های حاکمیت بوده است. چگونه هزینه‌های ضروری زندگی مردم خرج توسعه‌طلبی‌های نظامی و منطقه‌ییِ حاکمیت شده است.

 

خامنه‌ای البته قصد دارد هم‌چون سلف جنگ‌طلب‌اش از «نعمت» جنگ، حفظ نظام و سرپوش گذاشتن بر «مبرم‌ترین»ها را سود ببرد. به‌همین خاطر در سایه‌ی آثار جنگ، پاسداران و بسیجیان و نیروی انتظامی را به خیابان‌ها گسیل کرده تا حداکثر بگیر و ببند را بر فضای جامعه حاکم کنند و جو ارعاب بگسترانند. هدف نخست خامنه‌ای، سرکوب عریان برای جلوگیری از عصیان میلیونی است.

خامنه‌ای سال‌هاست دیگر هیچ راه کاری برای پاسخ به مطالبات جامعه، جز بگیر و ببند و شیطان‌سازی ندارد؛ چرا که مقاومت جامعه، تمام مفرهای اصلاح و تغییر ارتجاعی را بسته است. از این‌رو خامنه‌ای با سیاست انقباض حداکثری در سایه‌ی آثار جنگ، فقط خشم روی خشم تلنبار می‌کند.

 

حاکمیت ملایان آن‌قدر بحران‌های تودرتو در خانه‌ها و شهرهای ایران کاشته است که یک میهن را به جانب بمب‌های انفجاری سوق داده است. با چنین زمینه‌‌یی، از پس کمرنگ شدن دود و دم جنگ، بحران‌های اقتصادی و اجتماعی، کیفی‌تر از گذشته سر برمی‌آورند.

 

یک هدف دیگر خامنه‌ای برای استفاده از دود و دم ناشی از فضای جنگ، کنترل بحران‌های درون رژیم به‌طور خاص پس از آثار برآمده از جنگ است. نیروهایی که شاهد فرو ریختن ۴۶ سال تبلیغات دروغین در وصف اقتدار بی‌همتای نظام شده‌اند، یکی از مهم‌ترین چالش‌های ولی فقیه و قوای سه‌گانه‌ی تحت امرش هستند. از این‌رو درگیری‌های باندی بیش از قبل از جنگ دامنه می‌گسترند و عمق می‌یابند. در یک نمونه، روزنامه حکومتی جمهوری اسلامی، در ۱۰ تیر ۱۴۰۴ به موردی جدید در پساجنگ اشاره کرده است: «باید با نفری که به‌عنوان ایدئولوگ نظام، فریبکاری می‌کند، برخورد کرد.»

 

بعد از جنگ،‌ باوجود بروز بحران‌های جدید در درون و بیرون نظام، آن‌چه که موجب وحشت مداوم ولی فقیه و رؤسای سه قوه است و نسبت به بحران درون رژیم اولویت دارد، قوی‌تر شدن خصلت انفجاری جامعه است. قدرتی که خامنه‌ای با بسیج  کردن سرکوب‌گران خیابانی، قصد دارد آن را مهار کند تا به لحظه‌ی موعود ناگزیر نرسد. این وضعیت آن‌چنان ملموس و آشکار شده که تحقق ناگهانی آن، به یک «تلنگر» بند است:

سایت حکومتی دیدارنیوز، ۹ تیر ۱۴۰۴، به‌نقل از پروانه سلحشوری عضو سابق مجلس: «ایران در حال حاضر مثل یک آتشفشان خاموشه. هر تلنگری، هر اتفاق ناخوشایندی، هر جرقه‌ای ممکنه منجر به انفجار بشه.»

										
											<iframe style="border:none" width="100%" scrolling="no" src="https://www.mojahedin.org/if/8d5a1695-9f43-4438-acc1-189ead4cc910"></iframe>
										
									

گزیده ها

تازه‌ترین اخبار و مقالات