همزمان با اعتلای جنبش مردم علیه سرکوب و چپاول حاکمیت پلید آخوندی، مبارزه کارگران نیز وارد مدار جدیدی شده و شکل تازهیی به خود گرفته است.
این در شرایطی است که همواره از جانب کارفرمایان حکومتی و نیروهای سرکوب رژیم، تهدید به اخراج میشوند.
مبارزات کارگران در سال گذشته و بهخصوص مبارزات آنها پس از قیام دی ماه، آنچنان نظام را هراسان کرده است که ناگزیر شد جلسهیی با شرکت خامنهای و تعدادی از عوامل وابسته به خود در تاریخ 16بهمن 96 ترتیب بدهد.
در این جلسه که تحت عنوان دیدار خامنهای با «دست دستاندرکاران کنگره 14هزار شهید جامعه کارگری کشور» برگزار شد، علی خامنهای نسبت به مبارزات کارگران سوزوگداز کرد و گفت: «یکی از کارهای اساسیِ دشمنان ما این است که شاید بتوانند در کارخانههای ما، در مجموعههای کارگری ما، بهخصوص مجموعههای بزرگ، یک رکودی، لنگی از سوی کارگران به وجود بیاورند؛ کارگرها را [به این کار] وادار کنند».(روزنامه حکومتی خراسان 8 اسفند 96)
واقعیت این است آنچنان که در زمینه مخالفت و مبارزه عموم مردم ایران با این حاکمیت پلید برگ جدیدی در قیام دیماه رقم خورد و مردم خواهان سرنگونی نظام شدند، کارگران که خود از مهمترین اقشار تشکیل دهنده این قیام بودند از آن به بعد اعتراضها و ا عتصابهایشان هم بهلحاظ کمی یعنی گستردگی آن و هم از نظر کیفی یعنی ارتقای سطح مطالبات و شعارهای آنان علیه سرکوب و چپاول، در قیاس با سالهای گذشته در مداری بسیار بالاتر ارتقا داشته است.
شعارهایی نظیر مرگ بر ظالم، مرگ بر دیکتاتور، زیربار ستم نمیکنیم زندگی، ذلت نمیپذیریم و دهّها شعار سیاسی دیگر نمود این ارتقا است.
از نظر کمی هم ظرف ماهّهای گذشته شاهد اعتراضات بزرگ کارگری نظیر اعتراض کارگران گروه ملی صنعنتی فولا اهواز، اعتصاب و اعتراض کارگران شرکت نیشکر هفتتپه، اعتصاب کارگران کارخانه سیمان کارون، اعتراض کارگران آذر آب اراک، اعتراض و اعتصاب کارگران هپکوی اراک و دهها اعتراض و اعتصاب دیگر نمایانگر تغییر توازن قوا بین کارگران زحمتکش و حکومت ضد کارگری است.
اعتراض و اعتصاب کارگران گروه ملی صنعتی فولاد ایران در اهواز نمونه برجستهیی از مبارزات کارگران و بیانگر این تغییر کیفی است.
دور جدید اعتراضات این کارگران از ساعت 9صبح چهارشنبه 2اسفند 96 با برپایی تجمع آنان در مقابل استانداری خوزستان شروع و تا کنون بهطور پیگیر ادامه دارد.
تغییر تعادل بین کارگران و حکومت آخوندی آنچنان است که تیغ سرکوب و اخراج آنها نسبت به گذشته، کارایی آنچنانی ندارد و نمیتواند آنها را از خواستههای بر حقشان عقب بنشاند. ضمن اینکه رژیم بهشدت از اینکه با کارگران درگیر شود ترس دارد تا مبادا جرقه به چاشنی جامعه آماده انفجار زده شود که در این صورت این رژیم است که تماما بازنده صحنه خواهد بود.
بنابراین عملاً رژیم در سرکوب هم از جمله سرکوب کارگران به یک بنبست رسیده است.
ضمنا ارتقای سطح مبارزه کارگران مانع از این میشود که حاکمیت آخوندی بتواند بدون پرداخت هیچ هزینهیی و در سکوت مطلق به سرکوب غارت حقوق کارگران ادامه بدهد. کارگران که چیزی برای از دست دادن ندارند مانع تحقق این خواست رژیم خواهند شد و با ایستادگی خود، جنبش مردم ایران را به هدف نهاییاش که همانا زدودن رجس حاکمیت ولایت فقیه از دامان پاک ایرانزمین است نزدیکتر خواهند کرد.