ولایت در گل خلیدهٔ خامنهای در بحران و بنبست ناشی از جنگافروزی منطقهیی نه راه پیش دارد نه راه پس. خامنهای برای حفظ تعادل خود و روحیهدادن به نانخورهای قافیه باختهاش چارهیی جز این ندارد که دست به پروپاگاندا بزند و وانمود کند که اگر دست به حملهٔ انتقامجویانه نمیزند، ناشی از تعقل، حسابشدگی و در فضای ترس نگهداشتن طرف مقابل است (۱).
«حواستان را جمع کنید؛ هوا پس است»!
خامنهای و ژنرال - پاسدارهایش میدانند هر نوع ماجراجویی فراتر از قواره و حوزهٔ عملکرد نظامی این رژیم بهمعنای درگیر شدن در یک جنگ کلاسیک است؛ جنگی که فاشیسم دینی با توجه به انزوا و تنفر مردم ایران از این حاکمیت، نخستین بازندهٔ آن خواهد بود. بنابراین در صورتی که چارهیی جز اقدام به ماجراجویی جنگی نداشته باشند، تلاش خواهند کرد - با شیوههای شناختهشده - دامنهٔ آن را محدود نگهدارند. از طرف دیگر اگر پاسخ ندهند، به منزلهٔ شکست تلقی خواهد شد و باید منتظر ریزش و روحیهباختگی بیشتر در بین عوامل میدانیاش باشند.
برخی رسانههای داخلی به باند خامنهای هشدار میدهند که مبادا دست از پا خطا کند:
«حواستان را جمع کنید. هوا پس است. رویدادهای ماه و هفتههای گذشته را مرور کنید. درخواهید یافت که آمریکا همچنان پشت اسراییل ایستاده است... این روزها تهدیدهای آمریکا علیه ایران که در صورت جنگ زیرساختها آسیب خواهند دید و حضور ناوها و نظامیان آمریکایی در آبهای مدیترانه و خلیجفارس، پیامش این است که اگر به اسراییل حمله کنید، ما به شما حمله خواهیم کرد» (ستاره صبح. ۲۰ مرداد ۱۴۰۳).
بنابراین تعجبآور نیست که شاهد چنین پوشالبافیهای کودکترسانی از جانب پاسدار سلامی باشیم. او مدعی است که موشکهایی ساخته است که میتوانند «ناو هواپیمابر» را منهدم کنند.
«یک ناو هواپیمابر با دو تیر موشک کروز ابو مهدی عملاً غرق خواهد شد همچون ناو هواپیمابر تئودور روزولت این تصاویر همین نام هواپیمابر است چند روز پیش در تنگه هرمز یعنی ناوشکنهای همراه ناوهای هواپیمابر همچون کلاس آل لیبر که نیروی دریایی آمریکا خوراک یک فروند از موشکهای کروز ابو مهدی خواهند بود» (تلویزیون شبکهٔ ۲رژیم. ۱۹ مرداد ۱۴۰۳).
اشتباه خواهد بود اگر تصور کنیم مخاطب مستقیم این لاف در غریبیها کارشناسان کارکشتهٔ نظامی یا سران کشورها هستند، روی صحبت با بسیجیها، پاسداران و عوامل داخلی است که نترسند و بدانند نظام هنوز سرجایش ایستاده است.
انتقام سخت از مردم ایران
آری، پروپاگاندای جنگی یا شبه جنگی عوامل و کارگزاران خامنهای نه ناشی از قدرت ناداشته بلکه متأثر از بحران و هراسی است که شاکلهٔ حاکمیت را در بر گرفته است. این بحران و هراس بیش و پیش از وقوع یک جنگ گستردهٔ منطقهیی، وحشت دمافزون از وضعیت انفجاری در داخل ایران است. تمام محاسبات خامنهای را باید از این منظر دید و تحلیل کرد.
پاسدار سلامی در جای دیگر اعتراف میکند که مشکل اصلی در حفظ مرزهای ملی [بخوانید وضعیت داخل کشور] است.
«اگر نتوانیم در اعماق دریا و اقیانوسها در هر نقطه دلخواه با دشمن درگیر شویم و از دوردست دشمن را متوقف نکنیم طبیعتاً در مرزهای ملی خود دچار مشکل خواهیم بود» (شبکهٔ خبر رژیم. ۲۰ مرداد ۱۴۰۳).
این جمله کپی همان جملهٔ معروف خامنهای است که اگر در سوریه و عراق و لبنان با آنها نجنگیم باید در کرمانشاه و همدان بجنگیم.
فاشیسم دینی برای حفظ تعادل خود به سیاق ثابت به گرفتن انتقام سخت از مردم ایران روی آورده است. گمان میکند با افزودن به تعداد اعدامها میتواند از عرضاندام قیامهای آتشین مردم ایران جلوگیری نماید.
افزایش کمی و کیفی عملیات کانونهای شورشی، همگام با اعتراضهای فراگیر اجتماعی و نیز مقاومت قهرمانانه در زندانهای ایران، بیانگر ورود جامعه به فاز جدید است. چه با ماجراجوییهای بیشتر تروریستی در خارج از ایران، چه بدون آن؛ چه با جنگ منطقهیی یا اقدامات محدود تاکتیکی و چه بدون آنها، فاشیسم فرتوت دینی چارهیی جز سرنگونی ندارد؛ و سرنگون خواهد شد.
پانوشت:
(۱) «ما نظام با تدبیر هستیم یعنی اینکه کی بزنیم کجا بزنیم چگونه بزنیم این با تدبیر ماست بگذار این اضطراب و دلهره در رژیم صهیونیستی بماند؛ مدام بترسند مدام در ترس و لرزه باشند ولی بیتردید ما در زمان و مکان مناسبی که مسئولان رقم میزنند، انتقام جانانه خواهیم گرفت».
(احمد خاتمی. تلویزیون شبکه خبر رژیم. ۱۹ مرداد ۱۴۰۳)