سوال: این هفته خامنهای به بهانه جلسه افطار خواست فیل هوا کند تا حرفهایی درباره بحرانهای گریبانگیر رژیم زده شود. با این نمایش به انکار مسئولیت خودش در قبال رادیو ـ تلویزیون و مشخصاً قضاییه آخوندی پرداخت.
آقای توحیدی! اجازه بدهید ابتدا قسمتی از حرفهای خامنهای را بشنویم و سپس من سوالم را مطرح میکنم.
تلویزیون رژیم، خامنهای: «آنچه مربوط به نیروهای مسلّح و مانند اینها است، آنجا بحث مدیریّت رهبری است؛ یعنی آنجا رهبری در زمینهٔ نیروهای مسلّح مدیریّت میکند. صدا و سیما اینجوری نیست. قوّهٔ قضائیّه اینجوری نیست. بله، رئیس قوّهٔ قضائیّه را رهبری میگذارد؛ امّا رهبری قوّهٔ قضائیّه را مدیریّت نمیکند. باید بین اینها تفاوت قائل شد. صدا و سیما را رهبری مدیریّت نمیکند. البتّه شما بدانید که من در مواجههٔ با صدا و سیما همیشه موضع انتقادی دارم؛ هم در مدیریّت فعلی، هم در مدیریّتهای قبلی، دائماًً من انتقاد دارم».
خامنهای ادعا میکند که مدیریت نمیکند ولی رد هم نمیکند که مسؤل نیست. آیا این مسأله برای افراد خودش هم که در این جلسه هستند، قابلقبول است؟
محمدعلی توحیدی: نخیر؛نمیتواند قابلقبول باشد. این حرفها هم بخشی از برنامههای مهندسی شده است که خامنهای برای مقاصد خودش ترتیب داده است. اتفاقاً برای مخاطبان خودش بیشتر نمیتواند قابل فهم باشد؛ به این خاطر که در رژیم ولایت فقیه صحبت از استقلال و مدیریت و موارد خاص قضاییه ـ و حتی دستگاههای دیگر ـ حرف خیلی مهملی است.
یادتان است که قتلعام ۳۰هزار زندانی سیاسی با حکم مستقیم خمینی صورت گرفت. همان موقع هم منتظری میگفت که پس این دستگاه قضاییه ما که به اینها قبلاً حکم داده بود، این چه بود؟ بعد خمینی هم منتظری را عزل کرد. باز هم اگر یادتان باشد بر سر اجرای احکام در شهرستانها و این طرف و آن طرف کشور که اعدام میکردند، موسوی اردبیلی ـ که آن موقع رئیس دیوان عالی رژیم بود ـ به احمد خمینی مینوشت که ما چه تعداد زندانی داریم که هنوز محاکمه نشدهاند یا حکم نگرفتهاند. از احمد خمینی میپرسید که اینها را همانجا اعدام کنیم یا بفرستیم تهران؟ احمد خمینی هم این پرسشها را برده بود پیش خمینی جلاد و او هم گفته بود به هر شکلی که سریعتر میشود، اعدام کنید. با این پرونده ـ بهخصوص در جنبش دادخواهی ـ همه آشنا هستند. اگر بهخاطر بیاورید در بالا گرفتن شعار «نه شیاد ـ نه جلاد»، آخوند رئیسی هر وقت که حرف میزد تا از موج نفرت اجتماعی کم بکند، میگفت من فقط مجری بودم و چرا این حرفها را به من میزنید؟ من حکم خمینی را اجرا کردم!
بنابراین این حرف خامنهای خیلی مهمل است که میگوید من چون در فلان ارگان مدیریت نمیکنم، کارهیی نیستم. نخیر؛ این حرف برای نیروهای خودش هم نمیتواند قابلقبول باشد.
سوال: با توجه به نکاتی که مطرح کردید، پس چرا خامنهای مشخصاً در تلویزیون رژیم که مخاطبان اجتماعی زیادی هم دارد، سر این مسائل را باز میکند؟.
محمدعلی توحیدی: به این خاطر که آن هدفی که از مهندسی این برنامه مد نظر بوده و آن کس که این را کارگردانی کرده ـ یعنی خود خامنهای ـ اصلاً منظورش همین جامعه است. میخواهد این صحنه و این نمایش از بیت خودش به صحنه برود و ملت ببینند. چرا؟ یکی به این دلیل که این دستگاه قضاییه خامنهای در یک جامعه قیامی، مرتب میشنود که غارتشدگان مرتب میگویند: «لاریجانی جانیه ـ با دزدا همبازیه». از طرفی جنایاتی که دستگاه قضاییه خامنهای میکند ـ و حتی احمدینژاد آمد بخشی از زندانها را گفت ـ این چیزها در جامعه خیلی مطرح و سر زبانهاست.
این فضا درباره صدا و سیمای رژیم هم هست. تظاهراتی نیست که شعار «ننگ ما ننگ ما ـ صدا و سیمای ما» بالا نگیرد. آخرینش هم در مراسم خاکسپاری ناصر ملک مطیعی بود که باز این شعار بالا گرفت.
بنابراین وقتی قضاییه و صدا و سیمای خامنهای ـ که خودش حسابی کنترل و مدیریتشان را در دست دارد ـ اینقدر منفور هستند، میخواهد به این موج جواب بدهد که مثلاًًً من مدیریت نمیکنم.
من فکر میکنم دلیل جدیتر این است که خامنهای یکسری برنامهها، ترفندها و مهندسیهای فراگیری دارد که بعد از شکست برجام و باتلاقی که در رابطه با پرونده اتمی برای کل نظام ـ بهخصوص برای شخص خامنهای ـ ایجاد شده، از موج حسابرسی اجتماعی از شخص خودش فرار بکند. در نتیجه، انواع و اقسام گرد و خاکها را به راه میاندازد. یکی همین فیلی است که در همین جلسه افطاری خواست هوا کند. یکی هم پرونده فساد اخلاقی در یک مدرسه است که خامنهای حکم داده باید به اشد مجازات برسد. معلوم است میخواهد از فساد و فضیحتی که از زیر دست دستگاه خودش درآمده، در برود و اینطوری گرد و خاک راه میاندازد.
از این جدیتر، یادم است که وقتی خروج آمریکا از برجام اتفاق افتاد و سر خامنهای آوار شد، خبرگان رژیم یک بیانیه دادند که وقتی خود خامنهای دو هفته بعد همه سران رژیم را جمع کرده بود، نکته به نکته آن بیانیه را بهعنوان جمعبندی خودش از این موضوع اعلام میکرد. جالب اینکه اول و آخر بیانیه خبرگان این بود که برجام اتفاق افتاد، ولی خط قرمزهای ولیفقیه را رعایت نکردند و اینطوری شد! این بیانیه که خیلی سر و صدا ایجاد کرد، اول به اسم خبرگان دادند و بعد گفتند خود جنتی داده است. واضح بود که نکته به نکتهاش دیکته شخص خامنهای بود. در آنجا هم ده ـ دوازده تجربه ردیف کرد و گفت که من گفته بودم و ولی اجرا نشد. معلوم بود از وقتی که این اتفاق افتاده، یک چیزی روی میزش است و میخواهد جلو این موج حسابرسی از خودش را در پرونده اتمی بگیرد. به این خاطر هر فیلی را هوا میکند. بهنظر من به این دلایل این کارها را میکند.
سوال: این موضوع اتمی در نماز جمعه امروز هم مطرح شد. مثل اینکه در جامعه سر باز کرده است. اجازه بدهید قسمتهایی از نماز جمعه امروز را ببینیم تا من سوالی در همین رابطه مطرح کنم.
تلویزیون رژیم، نماز جمعه: «من در حرم امام رضا صحبت داشتم. این را حتماً باید به شما مردم بگویم. یک نفر وسط جمعیت بلند شد و گفت: حاج آقا! مگر حضرت آقا نفرمودند اگر آمریکا برجام را پاره کند، ما آتش میزنیم؟ گفتم: چرا. گفت: پس چرا آتش نزد؟...امروز اگر رهبر ما بخواهد برجام را آتش بزند، باید خواص جامعه پابهپای رهبر بیایند.
امروز بعضی از مسئولان متأسفانه میآیند صحبت از بنبست سیاسی و بنبست اقتصادی و بنبست فرهنگی در مملکت میکنند».
آیا میشود گفت که اینها از دست خامنهای درمیرود که یکی از ایادی خودش میآید در نماز جمعه این موضوع را مطرح میکند، یا طرح و برنامهیی برای خارج شدن از برجام است؟
محمدعلی توحیدی: این میتواند باشد که یک کسی حرف حساب نشدهیی بزند؛ اما من فکر میکنم که این هم حساب شده است. یکی از جاهایی که خامنهای کنترل دقیق میکند، همین نماز جمعهها است؛ از اینکه سخنرانش کی باشد تا امام جمعهاش این هفته و هفته بعد و...کی باشد. من فکر میکنم این مسأله را هم حتماً خودش ارائه کرده است.
ممکن است در یک جایی چیزی مطرح شود که خامنهای نخواسته مطرح شود؛ اما اگر اینجا را دقت کنید، اولاً که روغن ریخته است؛ به این خاطر که آنقدر آتش زدن و آتش نزدن برجام توسط خامنهای بالا گرفته بود که همان روزها در شبکههای اجتماعی همه میگفتند که الآن خامنهای دنبال کبریت میگردد و هنوز چند روز است که پیدا نکرده است! یک مشت بسیجی هم توی مجلس راه انداخته بودند که پرچم آتش بزنند. با این حال همه میدانند که هر چه از برجام دنبال میشود ـ مثل دست به دامن اروپا شدن ـ همه و همه دیکته شدة شخص خامنهای است. حالا با همین نماز جمعهها، میخواهد طوری جلوه بدهد که «خواص» با آقا همراهی نمیکنند! بنابراین حرفی که از زبان این و آن میزند، حساب شده است. در همین سیاستی هم که دارد پیش میبرد، میخواهد قیمت را از جیب خودش ندهد و به گردن عدهیی دیگر بیاندازد.
خامنهای میخواهد بحث را به وادی دیگری بکشاند که مسأله جدی بر سر برجام را پیش نکشد. با این حرفها و جلسهها روی موضوع اصلی خاک میپاشد. موضوع برایش خیلی حساس است؛ از هر دری وارد میشود، بهنحوی که حسابرسی اصلی از جانب مردم بالا نگیرد.
سوال: در همین رابطه موضوع دیگری که مطرح است، چرخشمداری ولایتی است که گفته «برجام از ترکمنچای بدتر است». ولی باند مقابل مچش را گرفت که خودت سلسلهجنبان برجام بودی و میخواهی خودت را درببری.
آیا واقعاً این مسأله شخصی است یا باید موضع ولایتی را سیاست خامنهای بدانیم؟
محمدعلی توحیدی: مطمئناً که این هم بیحساب و کتاب نیست. باند رقیب درست میگوید؛ چون در سال ۹۲که انتخابات داشتند، خود ولایتی هم کاندید بود، خامنهای دنبال سعید جلیلی بود و رفسنجانی از روحانی حمایت کرد. روحانی هم انتخاب شد، آنجا ولایتی در آخرین مناظره، به مذاکراتی که سعید جلیلی کرده بود، خیلی حمله میکرد که «تو چه مذاکراتی میکنی؟ اینها که به جایی نمیرسد!». قالیباف هم خیلی از دست ولایتی ناراحت شده بود و میگفت شماها پاس میدهید و روحانی گل میزند!
بنابراین ولایتی چنین سابقه شخصی هم دارد که خودش را از این ماجرا در ببرد. با این حال بهنظر من باز هم دامن زدن به این بحثها به شکلی است که موضوع به زیر سطح خامنهای برود. حالا بین ولایتی و بقیه و یا روحانی و ظریف شده است کی بود کی نبود و این بازیها. یعنی این جاها بحث بچرخد که یقة خامنهای که مسؤل اصلی این ماجرا است، گرفته نشود. این هم بخشی از مهندسی است.
سوال: چرا خامنهای این همه سناریوسازی میکند؟ مگر موضوع اتمی چه ویژهگیهایی دارد که اینقدر به آن میپردازند؟
محمدعلی توحیدی: اتفاقاً این خیلی هم مهم است. جا دارد بعداً هم بیشتر بحث کنیم.
موضوع اتمی بهنظر من چیزی در عداد جنگ ضدمیهنی است. خمینی جنگ ضدمیهنی را زمینهسازی کرد، ۸سال ادامه داد، در مقاطع و زمانهای مشخصی ـ بهخصوص وقتی عراق آماده خارج شدن از خاک ایران بود و شورای ملی مقاومت طرح صلح را ارئه داد ـ خمینی اصرار بر جنگ کرد. جنگ را با شعارهایی مثل برویم اسراییل را بگیریم و فتح قدس از طریق کربلا ادامهدار و چقدر از دو طرف قربانی بر جای گذاشت. خودشان همان موقع آمار ۱۰۰۰میلیارد خسارت، ۱میلیون کشته و ۲میلیون مجروح و... را دادند. وقتی که این جنگ به نقطه شکست رسید، همه اینها دنبال این بودند که کی این کار را کرد؟ منتظری قائممقام خمینی بود و اعتراض داشت به ادامه جنگ و میگفت باید توبه کنیم. موسوی اردبیلی گفت چرا ما بعد از خرمشهر ادامه دادیم؟ موضوع این شد که کی بود کی بود من نبودم. تا اینکه خمینی وارد شد و گفت من از جانب اینها عذرخواهی میکنم و اینها بیخود این حرفها را میزنند. اینطوری دهانها را بست.
اگر بخواهیم این حساسیت را خلاصه کنیم:
۱ـ از اول تا آخر این پرونده، دنبال آن رفتن، هزینههایی که شده و با این ابعاد خساراتی که برای ایران بار آورده ـ که تازه قبل و بعد برجام بخشی از آن است ـ باید حسابرسی شود که چه کسی مسؤل آن است؟ در این پرونده چه کسی باعث این همه خسارت به ایران شده است؟ درست عین جنگ ضدمیهنی.
در دعواهای داخلی رژیم کسی جرأت نزدیک شدن به این موضوع را ندارد. چون صاحب عله و پرچمدار مبارزه با این برنامهٔ ضدایرانی و ضدانسانی با همه خساراتش، شورای ملی مقاومت ایران و مجاهدین بودهاند.
۲ـ الآن رژیم در نقطة شکست و خوردن زهر است. بخشی از زهر را هم خورده است. این نقطه بسیار حساس است. همانطور که اشاره کردید، در خود رژیم هم سر و صداها دارد بلند میشود.
۳ـ مطالبهگر این موضوع مردم ایران هستند. آن که خسارت دیده، همین کامیوندارانی هستند که در خیابان و در اعتصاباند. همین مردماند که در تظاهراتها هستند. همین غارتشدگانی هستند که هر روز دم در مؤسسههای غارتگر رژیم فریاد میزنند که پول ما را بدهید. همین محرومانی که در جامعه زیر این فشارها هستند. جامعه بر سر این موضوع حرف دارد که چه بود این برنامه که شما درست کردید، بعد گل گرفتید و بتن ریختید و آخر هم برجامتان این شد؟ این همه خسارت برای چه بود؟
این پروژه مثل جنگ ضدمیهنی، هیچ مصرفی نداشت و ادامهاش برای حفظ حیات رژیم بود. این برنامه و سیاستهایی که الآن خامنهای سر آن دیکته میکند، هیچ هدف ایرانی درش نیست. خوب، در این پرونده، کی مسؤل است؟ ملتی که مدام در خیزش و قیام است، یقه خامنهای را اینجا میتواند بگیرد و خواهد گرفت. این فریادها در خیابانها بلند خواهد شد.
بنابراین خامنهای به این دلایل، این گرد و خاکها را راه میاندازد؛ چون موضوع برایش بسیار حساس و مهم است. او میخواهد از فوران چنین خشم و اعتراضی و دادخواهی که ملت ایران مطالبهگرش هستند جلوگیری کند. مسؤلش هم شخص خامنهای است. معلوم است که روحانی و بقیه هم در این زمینه کلی خیانت کردهاند؛ ولی تحت فرمان و تدارکاتچی دستگاه خامنهای بودهاند.