در دنیایی که سیاست همسنگ تجارت شده است و معامله سیاسی بهعنوان یک تجارت پر رونق با پول رایج مماشات صورت میپذیرد، پیروزیهای دیپلماتیک سازمان مجاهدین و شورای ملی مقاومت توجه وجدان آگاه و بیدار انسانها در سراسر جهان را به سوی مصالح ملی و تاریخی ایران جلب کرده است. در همین راستا روز ۳۱خرداد ۱۳۹۸تظاهرات بزرگی از سوی شورای ملی مقاومت ایران در واشنگتن برگزار شد که انعکاس بسیاری در رسانهها داشت و خبرها و گزارشات انبوهی را به خود اختصاص داد. در قسمتی از تظاهرات بزرگ واشنگتن، شخصیتهای سیاسی خارجی حامی مقاومت به سخنرانی پرداختند. بیشک برگزاری چنین اجتماعی پرشوری از سوی یک مقاومت در خارج از وطن کار سترگی است که در موقعیت سرنوشتساز کنونی، تنها از عهده یک آلترناتیو مردمی و کثرتگرا همچون شورای ملی مقاومت ایران برمیآید.
فرماندار بیل ریچاردسون در تظاهرات واشنگتن
در این گردهمایی بزرگ شماری از مقامات سابق و فعلی آمریکا از جمله فرماندار بیل ریچاردسون سخنرانی کردند. بیل ریچاردسون مناصبی چون کاندید اسبق انتخابات ریاستجمهوری ۲۰۰۸آمریکا از حزب دموکرات، نماینده پیشین آمریکا در ملل متحد، نماینده سابق کنگره آمریکا، وزیر پیشین انرژی در دولت بیل کلینتون و فرماندار کنونی ایالت نیومکزیکو را در کارنامه سیاسی خود دارد. او در سال ۲۰۰۹قانون لغو مجازات اعدام در ایالت نیومکزیکو را قانونی کرد. ریچاردسون در جریان اجتماع بزرگ ایرانیان آزاده در واشنگتن در سخنرانی خود گفت: «سازمان مجاهدین خلق و شورای ملی مقاومت آلترناتیو و جایگزین رژیم ملاها هستند، چون قوی و دارای سازماندهی هستند. چون رهبری مثل خانم رجوی دارند که دارای برنامه مشخص برای حال و آینده ایران است و سرانجام بهدلیل اینکه بهخاطر آزادی ایران حاضرند خطر کنند و هر بها و قیمیتی را بپردازند».
به این ترتیب این شخصیت برجسته آمریکایی سه دلیل برای صلاحیت شورای ملی مقاومت بهعنوان تنها جایگزین دیکتاتوری آخوندی برشمرد. دلایلی که حقانیت خود را در طول ۴دهه رزم و مقاومت در جریان مبارزه با یک رژیم قرونوسطایی خود را نشان داده و اکنون وجدانهای آگاه بر آن صحه میگذارند.
اول؛ وجود رهبری ذیصلاح و یک تشکیلات منسجم و کارآمد با قدرت سازماندهی از دیگر مسائلی است که یک آلترناتیو مردمگرا میبایست داشته باشد. همگان میدانیم که از فردای انقلاب ضدسلطنتی، سازمان مجاهدین خلق بهدلیل برخورداری از یک رهبری ذیصلاح و با داشتن تشکیلاتی که صداقت و فدای خود را با پرداخت سنگینترین قیمتها از جمله با تیرباران و شهادت بنیانگذاران خود به دست شاه خائن؛ و با عبور از جاده شکنجه و خون نشان داده بود، توانست در مدت کوتاهی پیام آزادی و ارزشهای انسانی را به اعماق قلوب تودههای مردم ببرد و مردم نیز سازمان پیشتاز و راهبران واقعی خود را در مبارزه برای آزادی بهزودی شناختند و به حمایت از آن پرداختند. در همین رابطه بود که مجاهدین توانستند به سازماندهی بیش از ۵۰۰هزار میلیشیا دست یابند. در همین رابطه پاسدار آقامحمدی، رئیس ستاد تروریستی نصر که مسئول امور عراق در دفتر خامنهای و سپس معاون سیاسی رادیو تلویزیون رژیم در آن زمان بود گفته بود: «در اوایل انقلاب شاید حدود ۵۰۰هزار میلیشیا در کشور سامان داده بودند. (تلویزیون رژیم – ۲۵اسفند ۱۳۷۸)
وجود یک طرح و برنامه مشخص عامل کلیدی و مهمی است که یک آلترناتیو مسئول و متعهد، دارای آن میباشد.
وجود یک تشکیلات منسجم و کارآمد با قدرت سازماندهی از دیگر عواملی است که یک آلترناتیو مردمگرا میبایست داشته باشد.
پرداخت قیمت و آمادگی برای فداکاری در هر لحظه سومین مشخصه هر آلترناتیو صادق و مسئولی است.
برگزاری میتینگهای بزرگ مانند میتینگ امجدیه توسط سازمان مجاهدین و سخنرانیهای پرشور مسعود رجوی در این میتینگها، برگزاری اولین تظاهرات بزرگ اعتراضی در ۷اردیبهشت سال ۶۰معروف به تظاهرات مادران در اعتراض به کشتار مجاهدین به دست پاسداران خمینی در شهرهای مختلف میهن، برگزاری تظاهرات بزرگ از پیش اعلام نشده و نیممیلیونی ۳۰خرداد ۶۰، تأسیس ارتش آزادیبخش ملی ایران و انجام عملیاتی بزرگی مثل عملیات چلچراغ که سبب شد خمینی دجال زهر آتشبس را سر بکشد و انجام عملیات کبیر فروغ جاویدان که لرزه سرنگونی بر رژیم آخوندی انداخت، برگزاری سلسله گردهماییهای بزرگ مقاومت در ویلپنت پاریس با حضور بیش از ۱۰۰هزار نفر بنا بر گفته رسانههای بینالمللی و… سرانجام برگزاری تظاهرات بروکسل و بهدنبال آن در کمتر از چند روز، برگزاری تظاهرات بزرگ واشنگتن، همه و همه یک واقعیت درخشان را نشان میدهند؛ قدرت و انسجام یک مقاومت سراسری همراه با سازمانیافتگی دآن. قدرتی که اصالت یک آلترناتیو را نمایندگی و بارز میکند.
دوم؛ وجود یک طرح و برنامه مشخص از جمله مسائلی است که یک آلترناتیو مسئول و متعهد، دارای آن میباشد. همگان میدانیم که در مقطع انقلاب ضدسلطنتی سال ۵۷خمینی دجال با موجسواری و سوءاستفاده از اعتماد مردمی و بهدلیل زندانی بودن مجاهدینی که بار اصلی مبارزه با شاه را به دوش کشیده بودند، با کلیگویی و بدون ارائه یک برنامه مشخص برای فردای جامعه ایران، حاکمیت مردم ایران را غصب کرد. او آگاهانه هیچگاه سیاست و برنامه مشخصی برای اداره و حل تضادهای مردم ارائه نکرد تا بتواند پایههای دیکتاتوری ولایتفقیه خود را ایجاد و تحکیم کند و مردم را برای یک دوره طولانی به قربا نگاه ببرد. اما در مقابل، این سازمان مجاهدین بود که از فردای انقلاب ضدسلطنتی در مقاطع مختلف مانند انتخابات ریاستجمهوری و انتخابات مجلس شورای ملی، برنامه مشخص و مدون خود را ارائه میداد. شورای ملی مقاومت ایران از هنگام تأسیس خود در ۳۰تیر ۱۳۶۰تاکنون در مورد مسائل مهم کشور مانند حق برابری زنان، خود مختاری، رابطه دین و دولت و… سایر کلان سیاستهای کشور، برنامه روشن خود را ارائه داده است. اما در رأس همه این برنامهها، برنامه ۱۰مادهای رئیسجمهور برگزیده مقاومت، خانم مریم رجوی قرار دارد که شخصیتهای شرکتکننده در گردهماییها و تظاهرات مقاومت ایران در مقاطع مختلف بارها و بارها به آن اشاره کردهاند. بیل ریچاردسون در تظاهرات واشنگتن در همین رابطه گفت: «شما در سمت درست تاریخ هستید. من سخنانم را با طرح ده مادهیی خانم رجوی به پایان میبرم». او سپس با جزئیات تمام به برنامه ۱۰مادهای مریم رجوی پرداخت و آنرا تشریح کرد.
سوم؛ پرداخت قیمت و آمادگی برای فداکاری در هر لحظه سومین مشخصه هر آلترناتیو صادق و مسئولی است. در اینجا نیز این ویژگی را در سازمان مجاهدین خلق و در جایگزین دموکراتیک شورای ملی مقاومت بهروشنی میتوانیم ببینیم. وقتی شاه خائن به بنیانگذاران سازمان بهویژه به حنیف بنیانگذار پیشنهاد عفو داد تا او به سه خواسته شاه تن بدهد، حنیف کبیر راه وفای به آزادی و عدالت و مسیر عهد و پیمان با خلق محبوب خود را برگزید و بیدرنگ بر تیرک اعدام بوسه زد. در پرتو همین مسیر راهگشا و بنبست شکنانه بود که مقاومت ایران تاکنون ۱۲۰هزار تن از رشیدترین فرزندان خود را تقدیم آزادی مردم کرده است. ۱۹بهمن ۶۰عاشورای مجاهدین به خون پاک اشرف رجوی و موسی خیابانی همراه با دهها دلاور مجاهد دیگر مزین شد. در رود خروشان خون شهیدان، ۳۰هزار مجاهد سربهدار در قتلعام تابستان ۶۷به دژخیم «نه» گفتند و از حرمت کلمه «آزادی» نگاهبانی کردند. در دریای توفانی رنج و فدا، اشرفیان قهرمان حماسههای خود را با دست خالی در مقابل زرهی و در برابر تیر و تبر و تفنگ در ۶و ۷مرداد ۸۸، در ۱۹فروردین ۹۰و سرانجام در ۱۰شهریور ۹۲با تقدیم خون پاک عالیترین فرماندهان و جنگاوران خود، بارز کردند… و آنگاه مجاهدین اشرفی در ۱۴سال محاصره ضدانسانی با بارانی از بمب و موشک و با تقدیم خون شهدای موشکباران لیبرتی بهویژه در ۷آبان ۱۳۹۴توانستند پایداری تاریخی خود را رقم بزنند و برگی سرخ بر صفحات رزین کتاب « مقاومت به هر قیمت» در تاریخ ایران بنویسند.
آری یک آلترناتیو مردمی و قدرتمند در وجود یک رهبری ذیصلاح با تشکیلات منسجم و سازمانیافته، داشتن طرح و برنامه مشخص و با «پیشینهای از فداکاری خالصانه و آمادگی برای پرداخت سنگینترین قیمت در هر لحظه» شناخته میشود و این سه ویژگی را در شرایط کنونی تنها میتوان در سازمان مجاهدین خلق و شورای ملی مقاومت ایران مشاهده کرد.