این روزها از پای اخبار شهرهای ملتهب ایران، یا تظاهرات مردم کازرون که بلند میشوی، مدام فکری در سرت میچرخد که قرار است چه تغییرهایی در ایران روی دهد؟ این تغییرات هر روز شتاب میگیرند. مثل آبشاریاند که بارشش بند نمیآید و تمامی ندارد.
تظاهرات کازرون ـ آگاهی تاریخی مردم و گشایش افقهای نو
قبل از هر برآورد و تحلیلی نسبت به اخبار این ماهها و هفتهها و این روزهای ایران، باید به این نکته توجه کرد که «آگاهی تاریخی» مردم ایران نسبت به تمامیت ایدئولوژی و رفتار و کردار دستگاه ولایت فقیه، از یک مرحله و فاز تعیینکننده عبور نموده است. این را در تظاهرات مردم کازرون به شکل برجستهیی شاهد بودیم.
اهمیت «آگاهی تاریخی» همان سرفصل یا کیفیتی است که از کمیتهای متراکم گذشته عبور نموده، بدل به یک شناخت شده و به یقین برگشتناپذیر بالغ شده است. این شناخت و یقین، همان سلاح مقاومت و پایداری مقابل دیکتاتور و پرداخت بهای آزادی است. از این رو، تمام خبرهای این روزهای ایران، نشان از یک «آگاهی تاریخی» دارند.
تبعات آگاهی تاریخی ملتها همیشه موجب ذخیره انرژی، ترویج و گسترش امید، گشایش افقهای نو برای آنان و از طرفی فرو ریختن هیبت و هیمنهٔ دیکتاتورها، عقبنشینی ملازمان و عروسکهای کوکی سرکوبگر در شهرها، میل کردن تعادلقوا به جانب مردم و در پیشرفت خود منجر به شکستن طلسم اختناق خواهد شد.
اکنون صداهای ایران علیه حکومت، هر روز و هر هفته بیشتر و بلندتر میشوند. تمام تقلا و فعالیتهای حکومت، زیر نظر مردم و واکنشهای متقابل واقع شده است. دیگر ضریب قاطعی از کمیت مردم، بیتفاوت و بیطرف نیستند. با قیام کازرون، شرایط بسیار با گذشته ـ حتی قیام دیماه ـ متفاوت شده است.
تظاهرات کازرون ـ یک تحول جدید، یک پیروزی مهم
یکی از شاخصهای مهمِ شتاب گرفتن تحولات علیه حاکمیت ولایت فقیه، ظهور و حضور مستمر و بیباکانهٔ مردم در تظاهرات مردم کازرون بود و میباشد. کار به آنجا کشید که اکثریت قاطع مردم در برابر عمله و اکره محلی حکومت ایستادند. وضعیت طوری شد که قیام کازرون به میدانی برای توان سرکوب حکومت بدل گشت. نیروهای سرکوبگر رژیم البته ۴شهروند مقاوم را بهشهادت رساندند؛ ولی مراسم تشییع شهیدان، خروش و شورش و اتحاد و همبستگی مردم نسبت به شهیدان قیامهای ۱۳۵۷و ۱۳۸۸را تداعی میکرد. نفس برگزاری چنین مراسم بزرگ با شرکت عموم شهروندان کازرونی و زیر سلطهٔ مأموران انتظامی و لباسشخصی نظام، یک پیروزی مهم، یک رویداد قابل تأمل و یک تحول جدید در مقابله مردم ایران با تمامیت سلطهگری دستگاه ولایت فقیه است.
خروش یکپارچه و تظاهرات مردم کازرون علیه حکومت آخوندی، توانست قیام دیماه دستههای جوانان در سراسر کشور را به جانب بلوغ اجتماعیاش بکشاند. از این رو بهجا و ضروری است که نکات قابلتوجه و برخی ویژهگیهای قیام کازرون را مد نظر قرار دهیم.
تظاهرات کازرون ـ ترک برداشتن هوای سُربی ۴دهه
پس از قیام دی ۹۶که ناگهان گرگر آن شعله و زبانه کشید و بیش از ۱۴۰شهر ایران را در بر گرفت، دستگاه سرکوبگر نظام ولایی تلاش کرد با شناسایی و دستگیریهای گسترده و نیز با خودکشی کردن زندانیان، فضای رعب و وحشت و نسق گرفتن بپراکند؛ اما از آنجا که قیام دی ۹۶، خروش سفرههای بیآب و نان بود، پیدا بود که سر خاموش شدن و تسلیم گشتن ندارد. دود و دمها و سرکوبگریهای تکراری سالیان متمادی نظام ولایت فقیه در قبال «آگاهی تاریخی» مردم که در شعار «اصلاحطلب، اصولگرا ـ دیگه تمومه ماجرا» متبلور شد، از جانب مردم و نسل نوخواه جوان ایران به هیچ انگاشته شد و هوای سربی ۴دههٔ گذشته، ترک برداشت و فرو ریخت. از اینجا بود که قیام دیماه، زایندهٔ تحولات بعدی علیه حاکمیت، شتاب گرفتن آنها و نیز تضمین بازگشتناپذیریشان گشت.
تظاهرات کازرون ـ اتحاد و همبستگی مردم، ناتوانی و شکست سرکوبگر
تظاهرات کازرون یکی از آثار شکست هوای سربی ۴دهه حاکمیت چکمه و سرنیزه میباشد. شاید اینطور بهنظر برسد که رژیم باید بعد از قیام دی ۹۶، نیروهای سرکوبگر زبدهتر به میدان میآورد؛ اما واقعیت قیام کازرون نشان داد که در این کار موفق نبوده است. حتی روز ۳۰اردیبهشت هم هر چه توانست نیرو و ماشین وارد شهر کرد، نتوانست رعب و وحشت و پشیمانی حاکم کند. مردم کازرون در همان روز با نیروهای سرکوبگر درگیر شده و پسشان زدند.
ویژهگی دیگر قیام کازرون این است که اگر چه دستگاه ولایت فقیه در قیام دی ۹۶برای اجتناب از گر گرفتن خشم و نفرت مردم، بهطور گسترده و علنی از سلاح استفاده نکرد، اما در کازرون ناچار دست به شلیک برد. این شلیک نشان از ضعف و بنبست در برابر اتحاد و همبستگی مردم و نیز ناتوانی در کنترل تظاهرات مردم دارد.
تظاهرات کازرون ـ شهیدان بر شانههای یک شهر
همانطور که اشاره شد، برگزاری مراسم تشییع شهیدان قیام کازرون یکی از نقاط کیفی و قابل تأمل در ویژهگیهای اعتراض و قیام مردم علیه حکومت میباشد. یادآوری میشود که در ۴۰سال گذشته، از اعدام زندانیان سیاسی گرفته تا قربانیان قتلهای زنجیرهیی در دهه ۷۰و نیز شهدای قیامهای سالیان پیشین، وزارت اطلاعات و دستگاه قضایی و انتظامی ولایت فقیه اجازه تشییع و برگزاری مراسم به هیچ خانوادهیی نمیداد. در شهر کازرون شاهد تشییع پیکر شهیدان بر دستان صدها تن از مردم بودیم. شاهد بودیم که مردم از زن و مرد با راه و خون شهیدان اظهار همبستگی و پیوند و میثاق مینمودند. تمام وجوه مراسم تشییع شهیدان قیام کازرون، نخست نشان از ضعف حاکمیت و دوم نشان از تعادلقوا به نفع مردم دارد. دستاندرکاران حکومتی در کازرون تمام تلاششان را کردند تا با حضور امام جمعه و گسیل کردن لباس شخصیها و بسیجیهای منفور، آیین تشییع را به کنترل خودشان درآورند؛ اما نتوانستند از مراسم با شکوه مردم جلوگیری کرده و یا آن را تحتالشعاع قرار دهند.
تظاهرات کازرون ـ ظهور دومینوی بحرانهای مهارناپذیر
نکته مهم دیگر در بررسی آثار و ویژهگیهای قیام کازرون، چشمانداز و افقی است که پیش روی تحولات آینده قیام میگذارد. تحولات آینده ایران ریشه در بحرانهای کنونی حاکمیت و نیز عزم و ارادهٔ مردم برای رقم زدن سرنوشت خودشان دارد. بحران حاکمیت در دو زمینهٔ سیاسی و اقتصادی، هر روز تشدید میشود و شاخ و برگ تازه میزند. این حکومت در فساد اداری و اقتصادی غرقه شده است. این بحران ه از شهرهای ایران تا سوریه و یمن و عراق و لبنان، حاکمیت ولایت فقیه را محاصره کرده و توان حل آنها را ندارد. بنابراین بهبود بحران سیاسی و اقتصادی جمهوری اسلامی با سرنوشت و بود و نبودش ـ بهخصوص با تحول جدید برجام و چشمانداز بلوغ سیاسی جهان ـ گره خورده است.
بازتاب این بحران لاعلاج در جامعهٔ ایران، استمرار مشکلات اداری و اقتصادی و معیشتی مردم میباشد. نارضایتیهای اقتصادی و اعتراض و فریاد علیه فساد رسمی و دولتی، هر روز شدیدتر خواهد شد. با تکثیر و انتشار آثار قیام کازرون، تظاهرات در شهرهای دیگر در چشمانداز است. حاکمیت ولایت فقیه توان پاسخگویی به نیاز اکنون جامعه ایران را ندارد و قادر به مهار این بحران بزرگ و سراسری نیست...