در این سلسله تلاش میکنیم مختصات وضعیت اقتصادی رژیم و پیامدهای اجتماعی آن را ببینیم.
در این مسیر، با نگاهی به کتاب راهنمای اقتصادی رژیم تحت عنوان «برنامه کلی اصلاح ساختاری بودجه عمومی» برخی پردهها کنار رفت و روشن شد که برنامه کلی اصلاح ساختاری مورد نظر خامنهای سالهاست جریان دارد و اکنون فقط سرعت بیشتری یافته است.
همچنین دریافتیم اصلاح ساختاری مطلوب خامنهای، رویای وصل اقتصاد فاسد و مادون سرمایهداری آخوندها به سرمایهداری جهانی است. آرزویی که با وجود تمامی بازار پرسود ایران و منافع نفتی نهفته در آن، برای طرفحسابهای غربی چندان مطلوب نیست چرا که نظام اقتصادی جهان فعلی مطلقاً پذیرای یک اقتصاد مبتنی بر پولشویی و تروریسم افسارگسیخته آن هم در یک دیکتاتوری فاسد و فاقد پایگاه مردمی نیست، نظامی که قیامهای گسترده اجتماعی پیدرپی، آن را پیوسته متزلزل نگاه میدارد.
روشن است معضل نخستین و نهایی برای خامنهای قبل از حل معما و مکانیزم، ورود به نظام اقتصادی غرب، خنثیکردن خشم انفجاری مردم چپاول شدهای است که با قیامهای سالهای اخیرشان نشان دادهاند تشنه به خون سارقان حاکمیت و مالکیتشان هستند.
چرایی و چگونگی حذف یارانهها
حذف یارانهها یکی از دستورالعملهای صندوق جهانی پول به کشورهای وابسته و پیوسته به میثاق این صندوق است، اما در عالم واقع همین حذف یارانهها یکی دیگر از راهکارهای خامنهای برای افزایش ذخایر مالی نظام است که در دو سه سال دور دوم ریاستجمهوری روحانی به روشی برای جبران کسری بودجه و مقابله با خفگی اقتصادی تبدیل شده است.
باید یادآوری کرد حذف یارانهها بهطور واقعی در زمان احمدینژاد آغاز شد.
وی با حذف تدریجی سوبسید کالاهای اساسی و پرداخت یک وجه نقد انفردای به تکتک ایرانیان، اولین مرحله کاهش یارانهها را در آذر سال۱۳۸۹ اجرایی کرد و مردم را برای خرید ۱۶قلم کالا و خدمات، با قیمت بینالمللی روبهرو کرد؛
- حاملهای انرژی و آب و نان اولین کالاهایی بودند که یارانهشان بلافاصله حذف شد.
- شکر، برنج، روغن و شیر، برق و گاز در مرحله بعد گران شدند.
سود دولت از حذف یارانهها در مرحله اول ۲۰هزار میلیارد تومان بود که نیمی از آن بلافاصله به حساب ۲۰میلیون خانوار ایرانی واریز شد (۴۵هزار تومان هر نفر) و بقیه آن یعنی ۱۰هزار میلیارد تومان بلافاصله روانه خزانه دولت شد!
روشن است که چنین پولی در دسترس رژیم نبود که سوبسید ماههای آینده را درجا و یکجا به مردم پرداخت کند، در نتیجه برای تأمین این حجم پول، خامنهای و روحانی در کنار چاپ اسکناس بدون پشتوانه، اقدام به تخلیه صندوق شرکتهای آب و فاضلاب و گاز استانها و جاروی صندوق ذخیره ارزی کردند! (توکلی. دنیای اقتصاد.۲۵شهریور۹۲) .
البته در آن شرایط کسی از آخوندها سؤال نکرد چاپ آن اسکناسهای بیپشتوانه چقدر از ارزش همان ۴۵هزار تومان کاست؟!
شکلات تلخ و زهرآگین یارانه نقدی
توکلی همچنین گفت: «دولت الآن اجازه میخواهد ارز را گران کند و مابهالتفاوت را بهصورت نقدی بین مردم توزیع کند. اقدام تورم زایی که شیرینی موقت و تلخکامی طولانیمدت دارد» (توکلی. دنیای اقتصاد ۲مهر۹۱) .
در آغاز اجرای طرح در آذر ۸۹، قیمت دلار ۱۱۰۰تومان بود، در شهریور ۹۲ قیمت دلار به ۳۲۶۵تومان رسید! (خونیوز۲۳ اردیبهشت۹۰ – خونیوز ۹شهریور ۹۲)
اینجا هم باز کسی از رژیم سؤال نکرد با گران کردن ارز و کاستن از ارزش پول ملی، چه میزان دیگر از ارزش آن ۴۵هزار تومان کذایی کاسته شد؟ (سال ۸۹ کمتر از ۴۱دلار، سال۹۲ کمتر از ۱۴دلار و امروز کمتر از ۲دلار) یارانهای که پرداخت نشده در دو مرحله مقادیر نامشخصی از ارزشش کم شده بود.
نمدمال کردن یارانهبگیران!
آخوندها اما پرداخت همین یارانه نیمبند را تحمل نکرده و کمی بعد با دجالگریهای شبه عدالتخواهانه و تفرقه انداختن بین گروههای اجتماعی، اقدام به حذف گروه گروه یارانه بگیران کردند!
- در گام اول، در فروردین ۹۴ یارانه نقدی ۵گروه اجتماعی شامل پزشکان، مالکان خودروهای لوکس، صاحبان صرافیها، اعضای هیأتمدیره بانکها و شرکتهای خصوصی و افراد مقیم خارج کشور قطع شد (همشهری۲۳تیر۹۸)
- در گام دوم، روز ۱۶تیر ۹۸ دولت حذف یارانه ۳دهک را رسماً اعلام کرد (یعنی۲۵درصد یارانه بگیران) . (همشهری۲۳تیر۹۸) (یعنی سه دهم خانوارهای کشور، حدود ۲۰میلیون ایرانی)
- در گام سوم، در کنار حذف یارانه گروههای جمعیتی، یارانه برخی کالاهای اساسی هم قطع شد، پیآمد این اقدام باعث گران شدن نان، آب، برق، گاز مایع خانگی، گاز مصرفی خودروهای گاز سوز و برخی اقلام دیگر شد.
گران کردن رسمی و غیررسمی نان بهعلت حساسیت اجتماعیاش بهصورت استانی آغاز شد؛
- ۲۷مرداد ۹۸ نان در تهران گران شد (تجارت نیوز)
- ۱۴ آبان ۹۸ در مشهد (تابناک ۱۴ آبان۹۸) و سپس در خوزستان و دیگر استانها نان گران شد
- فروردین ۹۸ برق خانگی گران شد (مهر ۲۵فروردین۹۸)
- گاز مصرفی خودروها CNG از ۳۱اردیبهشت۹۸ گران شد (خبرگزاری فارس)
- قیمت گاز مایع مصرفی خانگی مردم در دی۹۸ سه برابر شد (پایگاه خبری تحلیلی مثلث آنلاین)
- در اردیبهشت۹۹ قیمت آب و برق مصرفی مردم هم افزایش پیدا کرد (مشرق نیوز ۱۶اردیبهشت۹۹)
- افزایش قیمت گوشت قرمز و گوشت مرغ و تخممرغ و محصولات دامی بهعلت حذف یارانه خوراک دامی، افزایش قیمت میوه و صدور این اقلام به خارج کشور وجه دیگری از حذف نامحسوس یارانههاست.
- با حذف یارانه محصولات کشاورزی، محصولات کشاورزی هم بلافاصله گران شدند
قطع یارانه مواد غذایی و گران کردن آنها در شرایطی انجام شد که صادرات مواد غذایی به خارج پیوسته رو به افزایش است!
- در گام چهارم، سرانجام با حذف یارانه بیمه درمانی، گرانی شامل دارو و درمان هم شد.
به این ترتیب خامنهای؛ ابتدا سوبسید کالاها را با مستمسک پرداخت یارانه نقدی و مستقیم به مردم حذف کرد
سپس با حذف یارانه کالاهای اساسی، همان یارانه پرداخت شده را به اضعاف از مردم پس گرفت!
- در گام پنجم با پایین آوردن قیمت ریال و چاپ اسکناس بیپشتوانه، کارآیی پولهای در دست مردم و دستمزدها را هم به شکل غیرمستقیم کاهش داد.
- و در گام ششم یارانه ۴۵هزار تومانی را که معادل۴۵دلار بود (در سال۸۹دلار آزاد هزار تومان) ، با چاپ اسکناس بیپشتوانه و ساقط کردن قیمت پول ملی به کمتر از ۲دلار تنزل داد. در نتیجه؛ قیمت تمامی اجناس مصرفی اساسی مردم افزایش یافت، بدون اینکه به یارانهها پشیزی اضافه شود.
به این ترتیب خامنهای با کمک کارچاقکنهایش (یعنی رؤسای جمهورش) در یک روند چند ساله از سال۱۳۸۹ تا سال۱۳۹۹ بهطور واقعی یارانه را از زندگی اکثریت نزدیک به اتفاق مردم ایران حذف کرد، کاری که اگر در یک نوبت انجام میداد بدون شک او و پاسدارانش را با یک قیام کوبنده سراسری روبهرو میکرد. (پاسداران سرکوبگری که زیر سایه تعاونیهای مسکن و توزیع ارزاق و یارانههای نقدی، جدای از مردم ایران، بهراحتی زندگی میکنند) .
تزریق مسکنهای نوبهای برای تخفیف درد حذف یارانهها
بهدنبال این مراحل و حذف گامبهگام یارانهها، رژیم تلاش کرد با تصویب طرحی برای پرداخت یک بسته حمایتی شامل ۴نیاز اساسی (آنهم فقط برای ۵دهک پایین) بیارزش شدن یارانه نقدی را در یک محدوده اجتماعی مشخص کنترل کند تا از بروز شورشهای گسترده اجتماعی جلوگیری کند.
حذف یارانهها بهطور خلاصه
به این ترتیب حذف یارانه دولتی و جایگزین کردن آن با یارانه نقدی که قرار بود فقط برای ۱۶قلم کالا و خدمات اساسی انجام شود، به تقریباً تمامی کالاها و خدمات عمومی تبدیل شد.
رژیم سپس چند ده میلیون ایرانی را از دریافت یارانه رسماً محروم کرد
و بعد هم یارانه تمامی مردم ایران را با موج حذف یارانههای ویژه و افزایش قیمتها بیخاصیت کرد،
و نهایتاً با چاپ اسکناس بیپشتوانه و بیارزش کردن دستمزدها، یارانههای پرداختی قبلی را هم از مردم پس گرفت!
چشماندازهایی فراسوی محاسبات اقتصادی
با چنین وضعیتی طبیعی است که فاصله شورشهای اجتماعی روزبهروز کمتر شده و شدتشان افزونتر میشود.
این همان تحولی است که (جدای از تاثیر هر تحولی در سیاستهای بینالمللی) سرانجام راه به شورشهای گسترده اجتماعی و انقلاب میبرد، چرا که؛
خامنهای نه اراده
و نه توان بازگرداندن ثروتهای ملی مردم به خودشان را دارد
و نه سیاست سرکوب در داخل
و صدور بحران و تروریسم در خارج
به او اجازه کاستن از هزینههای سرکوب و جنگافروزی و دستمزدهای کلان پاسداران و دیگر مزدورانش را نمیدهد.
این مسیر در پس شورشهای متوالی، چشمانداز یک انقلاب بزرگ را در برابر دیدگان هر ناظری قرار میدهد بهویژه که یک مقاومت سرسخت و سراسری مانند مجاهدین هم سانتیمتر به سانتیمتر رژیم را تعقیب کرده و زیر ضربات سیاسی و اجتماعی قرار میدهد.
ادامه دارد
تغییر ساختار اقتصادی یا خلع ید از مردم ایران (۱)
تغییر ساختار اقتصادی یا خلع ید از مردم ایران (۲)
تغییر ساختار اقتصادی یا خلع ید از مردم ایران (۳)
تغییر ساختار اقتصادی یا خلع ید از مردم ایران (۴)