خبرگزاری مهر آخوندی، یک روز پس از سالگرد۱۶آذر از طرحی خبر داد که طبق آن ۱۶تغییر اساسی در نیروی انتظامی روی خواهد داد و این نیروی سرکوبگر مانند سپاه و ارتش به فرماندهی کل تبدیل خواهد شد. به عبارت دیگر در ردهٔ سپاه پاسداران و ارتش تحتامر قرار خواهد گرفت. این طرح ارتقای کمی و کیفی نیروی انتظامی را پی میگیرد. گفته میشود خامنهای از سه هفته (یعنی در بحبوحهٔ قیام اصفهان) پیش با این طرح موافقت کرده است.
نکات کلیدی و قابل توجه
بررسی این تغییر ساختار و زمان اعلام آن ما را به نتایج زیر رهنمون میشود:
۱ـ این طرح طبق برهان خلف، اعترافی است گویا به اعتلای قیامهای مردمی، تأثیرگذاری کانونهای شورشی در جامعهٔ ایران و آماده بودن شرایط عینی برای قیام و سرنگونی.
۲ـ چنین تصمیمی در بالاترین سطح رژیم بیانگر ناکارآمدی نیروهای سرکوبگر در مواجهه با اعتلای قیامهای مردمی است و ورود رژیم به مرحله جدیدی از خط بستن در برابر شرایط انفجاری را نشان میدهد.
۳ـ قیامآبان۹۸ و در گسترهیی دیگر، قیام اصفهان و پیش از آن قیام خوزستان اثبات کردند که در نقطهٔ بهمیدان آمدن مردم و جوانان شورشی، نیروهای سرکوبگر نمیتوانند قیام را سرکوب کنند؛ بهخصوص وقتی نقاط درگیری افزایش مییابد، این گسترش و تعدد به تجزیهٔ سگان دستآموز خامنهای منجر میشود. با طول کشیدن قیام این نیروها بهشدت فرسوده شده و بعد از چند زد و خورد وامیروند. با این برآورد وقتی تمام استانهای ایران شعلهور شوند مقابله با قیام در توان و سایز نیروی انتظامی نیست. بنابراین رژیم ناچار است مثلث نیروی انتظامی، سپاه و ارتش تحتامر را به مقابله با قیامهای مردمی به میدان بفرستد.
۴ـ این تصمیم از سر قدرت و بهدست گرفتن ابتکارعمل نیست. یک واکنش تدافعی و از سر استیصال است. صحنههای مقهورشدن و وارفتن گزمههای مزدبگیر و «بیشرف»! خامنهای در برابر خیزش و نفرت مردم فراتر از یک یا چند تک نمود است. آخوند نکونام، امام جمعهٔ خامنهای در شهر کرد در تاریخ ۵ آذر۱۴۰۰ به این روحیهباختگی جریانی با کدهای مشخص اعتراف کرد:
«وقتی در کوران حوادث قرار گرفتید کم نیاورید قوی باشید. در برابر دشمن تو میدان نبرد قرار میگیرید دشمن به شما هجوم میآورد شما پشت به دشمن نکنید فرار نکنید! وقتی مواجه میشوید با دشمن مواظب باشید کم نیاورید و پشت نکنید، بر نگردید»... .
این طرح واکنشی است برای مقابله با کم آوردن، پشتکردن و وارفتگی و ریزش جریانوار در بین نیروهای سرکوبگر؛ بهخصوص وقتی این نیروها از طرف مردم شناسایی و در شبکههای اجتماعی افشا میشوند، در هراس از کیفر یافتن به دست مردم و جوانان شورشی کارآیی لازم را برای خامنهای ندارند.
مرحله جدید رویارویی مردم و استبداد دینی
با در نظر گرفتن این گزارهها، باید گفت که رویارویی مردم و استبداد دینی وارد مرحله جدیدی شده است؛ مرحلهیی که شاخص آن به میدان آمدن هر چه بیشتر عناصر اجتماعی و اعتلا و تعمیق قیام در شهرها و استانهای شورشی است. در نقطهٔ مقابل، خامنهای نیز دارد خود را برای وضعیت وخیم و اضطراری آماده میکند. بعد از تصفیهٔ حاکمیت از اصلاحطلبان قلابی و روی کارآوردن رئیسی اینک نوبت گام بعدی است.
پناه بردن به گزینهٔ پروار کردن نیروی انتظامی در حالی است که بنا به اعتراف آن دانشجوی بسیجی در مراسم حکومتی ۱۶آذر، در دانشگاه صنعتی شریف، ابراهیم رئیسی هر بخشی از دولت را به نماینده یکی از باندهای فاسد و یا ناکارآمد قدرت و ثروت بذل و بخشش کرده و امنیتیترین کابینه را با انتصاب سرکردگان سپاه در تکتک مناصب دولتی تشکیل داده است. بهعبارت دیگر یک دولت نظامی (مرکب از ۹وزیر از نظامیان فعلی و سابق) تشکیل داده؛ علاوه بر آن برخی فرماندهان سپاه را بر منصب استانداری گمارده تا در شرایط بههم ریختن جامعه و سست شدن ارکان حکومت بتواند عمامهٔ نظام را حفظ کند. با اینحال هنوز میهراسد و به این میزان قانع نیست. این وحشت از کجا ناشی میشود و تا کجا ادامه مییابد؟
مردم به چشم میبینند با این «فساد سیستماتیک، نظامیگری افسار گسیخته، فقر شدید اقتصادی، شکاف سرسامآور طبقاتی، از هم گسیختگی اجتماعی، تحریمهای بینالمللی، مسائل و کلانمشکلات زیستمحیطی» اولویت این حکومت، نه معیشت مردم که همچنان حفظ کیان خامنهای و نظام ولایت فقیه است.
حال که خامنهای و یک دوجین سرکردگان دزد و جنایتکار و فاسد او تصمیم گرفتهاند با «ضرب گلوله خود را حفظ نمایند»، مردم نیز راهی جز گزینهٔ آتش در برابر آتش و قیام و سرنگونی در برابر خود نمییابند.
در این جنگ و افزایش شعلههای آن بیگمان خامنهای و دولت آخوند ـ نظامی او بازندگان اصلی و نهایی هستند. حاشا! که شیخ در وانفسای عمر، از سرنگونی شاه ـ بهرغم برخورداری از یک دولت و حکومت نظامی و گارد جاویدان ـ عبرت نگرفته است.