در سالگرد ربودن انقلاب ضدسلطنتی مردم ایران توسط خمینی، حکومت آخوندی تمام دستگاه تبلیغاتیاش را از هیاهوی اقتدار و بقای نظام پر کرده و میخواهد چنین جلوه بدهد که چون تاکنون سرنگون نشده، دیگر سرنگون نخواهد شد.
اما وحشت ایادی و کارگزاران هر دو باند از آینده تیره و تار حاکمیت و همچنین میزان نفرت مردم از نظام آنچنان است که رژیم نمیتواند آن را با تبلیغات و فضاسازی لاپوشانی کند. بنابراین بیآیندگی آن نقل هر دو باند حاکم است و اظهارات یاسآلود آنها تریبونها و رسانههای رژیم را پر کرده است.
هشدارهای دیرهنگام
روز ۱۳بهمن ۹۷ آخوند موسوی تبریزی، از دژخیمان قضاییه خمینی در دهه ۶۰، که برای بقای حکومت حکم اعدام بسیاری از جوانان مجاهد و مبارز این میهن را در آن سالها صادر کرده و بعداً چرخشمداری کرده و عبای «اعتدال» به دوش انداخته به بیآیندگی نظام اذعان کرد و گفت: «ما در زمینه آرمانهای انقلاب ضعف داشتیم، به همین دلیل نیز نسل جدید هنوز نتوانسته معنای دقیق انقلاب را درک کند». وی در مورد ناکارآمدی آن هم گفت: «اگر بهصورت عمیقتر و نگاهی ملی به مشکلات کشور نگاه میکردیم شرایط به این شکل نمیشد. مسئولان کشور در اغلب مقاطع بیش از آن که عمل کنند، شعار دادهاند».(روزنامه آرمان ۱۳بهمن ۹۷)
پزشکیان، نایبرئیس مجلس ارتجاع نیز روز ۱۳بهمن نسبت به پیآمد نفرت عمومی از رژیم اذعان کرد و هشدار داد: «مشکلات اصلی ما در سال ۹۸ همان انسجام، وحدت داخلی و اعتماد ملی است و اگر به همین شکل ادامه دهیم اوضاع بدتر خواهد شد».
وی به ناکارآمدی در حل مشکلات اقتصادی مردم اذعان کرد و گفت: «بحرانهای اقتصادی وجود دارد و وجود خواهد داشت و با توجه به موضعگیریهایی که ما داریم بهسادگی هم قابلحل نیست».(سایت رویداد ۲۴ - ۱۳بهمن ۹۷)
محمدرضا خباز، استاندار اسبق خراسان از باند موسوم به اصلاحطلب، با بیان اینکه «گرسنگی مردم منطبق با شعارهای انقلاب نیست» در پاسخ به این سؤال که آیا نظام در تمام ابعاد از جمله سیاسی، اقتصادی و فرهنگی نسبت به قبل از انقلاب رشد داشته است یا نه؟ گفت: «پاسخ این سؤال مشخص است. خیر». وی اذعان کرد: «اعتراضات و گلایههای مردم در ابعاد مختلف است».
مهدی مطهرنیا، یکی از عناصر باند روحانی، ضمن تصویرکردن بیآیندگی در چشماندازی نزدیک گفت: «شرایط کنونی کشور به سمت نوعی از لبریز شدن آستانه تحمل جامعه پیش میرود، در ماههای منتهی به پایان سال ۹۷ شمسی و آغاز سال ۹۸، جنبشهای اجتماعی با رویکرد اعتراضی هیچگاه منتظر رهبریت و مدیریت سیاسیون و طبقه خاص طیفها و جریانهای سیاسی نخواهد بود و مسیر خود را پی خواهند گرفت، به گونهای که احتمال دارد این جنبشهای اجتماعی از هر دو طیف سیاسی عبور کنند، چنانکه ما در دیماه سال ۹۶ بخشی از آن را بهوضوح دیدیم. بهنظر میرسد که بافتار جریانهای داخلی از هر دو طیف به تاریخ انقضای خود نزدیک شدهاند».(سایت دیپلماسی ایرانی ۱۲بهمن ۹۷)
گماشتههای خامنهای در جمعهبازارها که آتش قهر مردم را از نزدیکتر احساس میکنند، بهطور روشنتری نسبت به کینه و نفرت مردم ابراز نگرانی کرده و هشدار میدهند.
در نمایش جمعهٔ نطنز آخوند روحالله امینی با اشاره به دولت و باند روحانی و با بیان اینکه «باید مردم کاری بکنند که دست بعضی از مسئولان اشرافگر تجملپرست غربگرای کدخداباور قطع بشود» گفت: «اگر ای نکار را نکنید فردا دیر است ممکن است بعضیها بیایند مثل اذناب محمدرضا در خارج سرمایهگذاری کرده باشید که بچههایتان سرمایهگذاری کردند ممکن است فرار بکنید اگر فرار نکنید فردا دیر است جلوی ملت محاکمه میشوید به جرم خیانت به ملت».
- حکومت غرق در بحران آخوندی را گریزی از سرنگونی نیست. این سرنوشتی است که مردم قیامکننده و کانونهای شورشی به همراه مقاومت پیشتاز این مردم برای نظام ولایت رقم زدهاند. نگرانی و هشدار سردمداران رژیم نسبت به سال ۹۸ بیانگر همین واقعیت است.
بیفایده بودن هشدارها
این اعترافها بهوضوح بیانگر شکست حاکمیت آخوندی در همه پهنهها در آستانه سالگرد به قدرت رسیدنش است.
همچنین این اظهارات بیانکننده عمق ترس سردمداران و مهرههای حکومتی از شرایط انفجاری جامعه برای قیام برای انقلاب و سرنگونی است.
واقعیت این است که این هشدارهای دیرهنگام، مفید فایده نخواهد بود. ۴۰سال جنایت، غارتگری و چپاول را مردم ایران با پوست و گوشت خود لمس کردهاند. بنابراین در شرایطی که حاکمیت آخوندی در چنبره بحرانهای مختلف داخلی و خارجی بهخصوص نفرت مردم بهجان آمده گرفتار است، جبران مافات برایش غیرممکن است مضاف بر اینکه مردم قیامکننده و کانونهای شورشی که خواهان سرنگونی آن هستند چنین فرصتی را که رژیم برای ادامه بقای ننگینش به آن محتاج است به آنها نخواهند داد.
فرصتهای سوخته
واقعیت روشن این است که بهدلیل غارت و چپاول بیحدوحصر این سالیان طولانی هیچ ظرفیتی در کشور باقی نمانده است که رژیم بتواند با اتکا به آن مشکلات و بحرانهای مختلف را حل کند.
بنابراین در شرایطی که چنین ظرفیتی وجود ندارد و در شرایطی که بهقول بسیاری از مهرههای حکومتی «تحمل جامعه لبریز شده است»، آیا فرصتی هست که نسوخته باشد؟ جواب این سؤال را مردم محروم ایرانزمین در قیامها و اعتراضات گسترده و فراگیرشان با حکم به باطل بودن نظام و ضرورت سرنگونی تمامیت آن با همه دستهبندیهایش دادهاند.
سال سخت برای نظام
بیدلیل نیست که نایبرئیس مجلس آخوندی همانند خامنهای و بسیاری از سردمداران و آخوندهای خامنهای نگران قیام و اعتراض مردم و همچنین نگران سال ۸۸ هستند و آن آخوند(روحالله امینی) هم نگران دیر بودن زمان برای نجات رژیم است.
حکومت غرق در بحران آخوندی را گریزی از سرنگونی نیست. این سرنوشتی است که مردم قیامکننده و کانونهای شورشی به همراه مقاومت پیشتاز این مردم برای نظام ولایت رقم زدهاند.
نگرانی و هشدار سردمداران رژیم نسبت به سال ۹۸ بیانگر همین واقعیت است.