پس از گذشت ۱۶روز از حملات موشکی و پهپادی رژیم آخوندی به تأسیسات عظیم نفتی عربستان، سرانجام مجاهدین و مقاومت ایران با برگزاری یک کنفرانس افشاگرانه این بادکنک رژیم را ترکاندند.
طی این مدت رژیم در یک رویکرد متناقض از یکسو بهخاطر این حمله باد به غبغب میانداخت و تحت عنوان «دیپلوماسی قدرت» همسایگان و جامعه بینالمللی را تهدید میکرد و از سوی دیگر با وقاحت دست داشتن خود در این اقدام جنگی را انکار میکرد و میگفت هیچ سند و مدرکی دال بر نقش مستقیم آن در این حمله وجود ندارد. اما روز دوشنبه ۸مهرماه ۹۸، مقاومت ایران به این گربهرقصانی آخوندی پایان داد و با ذکر اطلاعات و جزییات دقیق از چگونگی تصمیمگیری تا طراحی و اجرای این طرح تجاوزکارانه و از چند و چون تسلیحات بهکار رفته در این حمله تا ارگانهای دستاندرکار آن و از اماکن و پادگانها و مراکزی که صنایع موشکی و تسلیحاتی رژیم در آنها مستقر هستند تا چارت سازماندهی دستگاه عریض و طویلی که ولیفقیه ارتجاع برای صدور تروریسم و جنگافروزی و در واقع برای فرار از بنبست استراتژیک خود در برابر مردم و مقاومت ایران در منطقه شکل داده... پرده برداشتند.
در این افشاگری از جمله فاش شد موشکهایی که رژیم بهوسیلهٔ آنها فخرفروشی و تهدید میکند، با ذکر تاریخ و ایادی دستاندرکار، از کرهٔ شمالی خریداری شده یا از روی آنها کپیبرداری شده است.
پیشینهٔ درخشان صحت و دقت افشاگریهای قبلی مجاهدین و مقاومت ایران درباره وجوه مختلف سیاستها و عملکردهای جنایتکارانهٔ رژیم طی دهههای گذشته، واقعیتی است که دوست و دشمن و بهویژه خود رژیم به آن معترفند. هم این پیشینه و هم دقت خارقالعاده و ریزبافتی که در سراسر افشاگری اخیر موج میزند، کمترین تردیدی درباره صحت و اصالت آن باقی نمیگذارد و این ضربهای است که از هماکنون و با واکنشهای ناگزیر و سریع رژیم بهوضوح میتوان دید که تعادل نظام ولایت را برهمزده است.
البته رژیم بهسیاق همهٔ موارد قبلی با جنجال و عمامه بر زمین کوفتن و لجنپراکنی علیه مجاهدین، منکر صحت این افشاگری خواهد شد، اما بهتجربه بیش از یکصد رشته افشاگریهای مجاهدین درباره برنامهٔ اتمی رژیم، آخوندهای حاکم جرأت تکذیب جدی نخواهند داشت؛ چرا که لازمهٔ هر تکذیب جدی، دادن اجازه بازرسی به بازرسان و محققان بینالمللی است و این چیزی است که رژیم هرگز بهآن تن نخواهد داد.
صرفاً بهعنوان مقایسه خوب است بهیاد آوریم که رژیم طی سالهای گذشته چند بار از طریق مزدوران اطلاعاتی خود و با خریداری برخی مطبوعات بنجل تلاش کرد این توپ را به زمین مجاهدین برگرداند و ادعا نمود که دولت وقت عراق، تسلیحات و مواد شیمیایی و هستهای خود را در قرارگاههای ارتش آزادیبخش پنهان کرده است؛ اما هر بار مجاهدین و فرماندهی ارتش آزادیبخش بلادرنگ اعلام کردند که درهای همهٔ قرارگاههای ارتش آزادیبخش و مراکز مجاهدین بهروی همهٔ بازرسان بینالمللی باز است و در مواردی هم بازرسان آنسکام(کمیسیون ویژهٔ سازمان ملل در امور عراق) همین کار را کردند و هیچ چیز نیافتند و توطئهٔ رژیم برای مخدوش کردن چهرهٔ مجاهدین بر سر خودش خراب شد. به این ترتیب در همهٔ ناظران امور منطقه(بهگفتهٔ طاهر بومدرا، مسئول حقوقبشر یونامی در عراق) این باور شکل گرفت و به یقین تبدیل شد که «آنچه مجاهدین میگویند مطلقاً درست و آنچه رژیم عنوان میکند، مطلقاً کذب است». البته سیاست ننگین مماشات طی سالها کوشید بر این واقعیت سایه بیاندازد، اما اکنون آفتاب واقعیت از پس ابرها و دود و دم رژیم و حامیان استعماری آن نمایان شده و همهٔ زوایای تاریک مربوط به واقعیتهای ایران و منطقه را پیش چشم همگان روشن کرده است.
اما آنچه فراتر از دقت تکنیکی و تاکتیکی افشاگری اخیر، بهخصوص توجه و تحسین ناظران سیاسی را جلب میکند، صحت تحلیلها و نظرگاههای مجاهدین و مقاومت ایران درباره رژیم و ماهیت و عملکرد آن است. از جمله:
- رژیم آخوندی حاکم بر ایران، رژیمی است که هیچ پایه و پایگاهی در جامعه ایران ندارد و صرفاً با سرکوب و اختناق در داخل و با صدور تروریسم و جنگافروزی و بحران در خارج بر سر پا مانده است.
- لگدپرانیهای تروریستی رژیم در اینجا و آنجا و "بندبازیهای آبکی" در خلیجفارس و دریای عمان یا حملهٔ موشکی و پهپادیاش به تأسیسات نفتی آرامکو را نباید بهحساب قدرت آن گذاشت.
- همهٔ آنچه که در بادی امر ممکن است قدرت جلوه کند، واکنشهای موجود محتضری است که از یکسو تحریمها و فشارهای اقتصادی خردکننده، دچار خفگیاش کرده و از سوی دیگر، رژیم خود را در محاصرهٔ امواج مردم بهجان آمده و بهپاخاستهای میبیند که بههیچ چیز کمتر از سرنگونی و ریشهکنی تام و تمام آن راضی نیستند.
- و سرانجام اینکه رژیم وحشی ولایت، تنها و تنها زبان قاطعیت و قدرت را میفهمد و هر منطقی جز این را بهحساب ضعف میگذارد و جریتر میشود.
بر همین مبناست که مریم رجوی، رئیسجمهور برگزیدهٔ مقاومت، پیوسته تأکید کرده است: «خلاصی از خطر اتمی و تروریسم این رژیم در خلاصی از تمامیت آن است. رژیم ولایت فقیه بدون تروریسم و سرکوب و تسلیحات کشتار جمعی وجود ندارد. هرگونه سرمایهگذاری بر روی این رژیم در آینده نیز مانند گذشته نافرجام و محکوم به شکست است و همچنان که مقاومت ایران پیوسته اعلام کرده است، قرار گرفتن در کنار آخوندهای خونآشام و تقویت آمران و عاملان قتلعام فرزندان رشید مردم ایران، فاشیسم دینی را در جنگافروزی و صدور بنیادگرایی و تروریسم جریتر میکند».
و باز خانم رجوی تصریح کرده است: «همچنان که قیام سراسری دیماه گذشته نشان داد، خواست عموم مردم ایران آزادی از ستم و استبداد دینی است. تغییر دموکراتیک در ایران اجتنابناپذیر و ایران آزاد در چشمانداز است. پایان دیکتاتوری و فاشیسم دینی در ایران لازمهٔ صلح و دموکراسی و امنیت و ثبات در منطقه است. این تنها راه پایان دادن به جنگ و بحران در منطقه و جلوگیری از یک جنگ بزرگتر است».
این واقعیتها امروز پیش چشم تمام جهانیان نمودار شده و بهخصوص این واقعیت که «امروز بر سر مسألهٔ ایران ۲جبهه در برابر هم صفآرایی کردهاند: یکی، رژیمی است که به بنبست رسیده و دیگری، مردم و مقاومتی که برای آزادی مبارزه میکنند. بله، آلترناتیوی وجود دارد که میخواهد از مسیر کانونهای شورشی، شهرهای شورشی و ارتش آزادی به مقصد آزادی برسد. این آلترناتیو قادر است یک جمهوری دموکراتیک و کثرتگرا مبتنی بر جدایی دین و دولت، برابری زن و مرد و خودمختاری ملیتها و یک ایران غیراتمی برقرار کند».(از بیانیهٔ سیوهشتمین سالگرد تأسیس شورای ملی مقاومت ایران)