«تابو» چیست؟
جامعهٔ «تابوزده» چه توانمندیهایی را از دست میدهد؟
رابطهٔ تابوسازی با سرقت مذهبی از باورهای مردمان چیست؟
تابوشدهها چه آثاری بر اذهان یک جامعه میگذارند و با سرنوشت یک ملت و کشور چه میکنند؟
«تابو» یک آیین است که بر اساس آن وجودی انسانی یا یک شیئ، مقدس و جدای از دیگران و ورای دیگران قلمداد میشود. با تابوسازی، نخست اذهان مخاطبان و مردمان نسبت به شخص مقدس و تابوشده، قفل میشود. تابوساز، فضا را چنان با تقدسگرایی تسخیر میکند تا مردمان حتا در اذهانشان و در خصوصیترین تفکراتشان هم جرأت پرسش از فرد تابوشده را نداشته باشند و آن را گناه بدانند! گسترهٔ تابو، مردمان یک جامعه را هیپنو تیز و طلسم میکند.
تا قبل از روز ۵مهر، هیچ تصوری از چگونگیِ پایین آوردن خمینی از برج قدسیاش نبود. شبکهٔ آخوندها حتا حجره و منبر هم برای خمینی در ماه بنا کرده بودند! با این طلسمها و تابوها، حاکمیت با گسترش دامنهٔ سرکوب در لوای دین و شمشیر سیاست، سیطرهٔ «نمیتوان» را بر اذهان و قلبها و باورها مستولی کرده بود.
روز ۵مهر ۱۳۶۰آن نسل شوریده بر طلسم اجتماعیِ ناشی از تقدس خمینی، هماورد یکی از بزرگترین «تابو» ها در تاریخ ایران شد. آن شیفتهگان آزادی در کسوت مجاهدین خلق ایران، علیه فصل سرد خفقانی شوریدند که بهقول احمد شاملو «سرمایش از درون / درک صریح زیبایی را پیچیده» میکرد. کدام درون؟ درون اذهان میلیونها باورمند به قدسیمآبیِ جنایتکارترین تابو مذهبی ــ سیاسی در سدههای گذشته بهنام خمینی.
حماسهٔ شگفت روز ۵مهر، از نظر نظامی پیروز نشد. از نظر تبلیغاتی، بلندگو و تریبون فراگیر حتا در سطح کل ایران نداشت. در زیر سانسور سنگین حاکمیت، خبر آن به زندانها زودتر از شهرهای کوچک و دور ایران رسید. دهها پیشآهنگ داوطلب شکستن طلسم و تابو خمینی، روز ۵مهر، جان و هستیشان را وقف بزرگترین تابوشکنی در مبارزات آزادیخواهی طی دهههای گذشته نمودند.
بنابراین طلسمها و تابوها را جمعیت انبوه نمیشکند، بلکه پیشتاز و پیشآهنگ باید بشکند. این ستودنیترین موفقیت سیاسی و اجتماعی و تاریخیِ حماسهٔ ماندگار ۵مهر ۱۳۶۰ است.
تابوشکنی، آزادکنندهٔ فکر از قیدهای مطلقگرایی، نمیتوانها و طلسمهاست. تابوشکنی، آزادکنندهٔ انرژیها از حصار بیسروسامانیها، سرگشتگیها، انتظارها و چه باید کردهاست.
هر ایرانی که روز ۵مهر ۱۳۶۰ فریاد «مرگ بر خمینی» و «شاهسلطانولایت مرگت فرا رسیده» را در خیابانهای شهرهای ایران ــ بهخصوص خیابانهای مرکزی شهر تهران ــ شنید، قفلی در فکرش شکست و انرژییی در جانش مستعد توانستن شد. این آزاد کردن فکر و انرژی، کانون تکثیر پیام تابوشکن حماسهٔ ۵مهر به دیگران در حلقههای ارتباطی خانوادگی و محیط کاری و اجتماعی شد و مدام بال و پر گرفت.
در حماسهٔ ۵مهر، نسلی میتوانست تابو مذهبی ــ قدسی ــ سیاسیِ خمینی را بشکند که هرگز با شب ارتجاع قرونوسطایی آخوندی ــ ولایی نزیسته بود؛ همان نسلی که خمینی «در هزار احتمال هم یک احتمال نمیداد» که از هماوردیِ همهجانبه با او کوتاه بیاید.
تابوشکنیها از خانوادهٔ حماسهها هستند. حماسهها برقآسایند و کممدت. روز ۵مهر تابلویی از نسلهای پیاپیِ شقایقهای ایرانزمین در مسیر تاریخیِ وصال به محبوب آزادی ترسیم شد. در سالگرد بزرگترین تابوشکنیِ نسل شیفتهٔ آزادی در تاریخ معاصر ایران، فکر و انرژی آزاد شدهٔ مردم و میهنی را برای سرنگونیِ نهایی وارثان پلیدترین تابوی مذهبی ــ سیاسی در ایرانزمین آرزو میکنیم.