728 x 90

جان باختن تمامی کارگران درگیر در فاجعهٔ معدنجو چرا؟!

کارگران معدن؛ برگ دیگری از جنایات رژیم
کارگران معدن؛ برگ دیگری از جنایات رژیم

آخرین خبری که درباره انفجار معدن معدنجوی طبس در رسانه‌های رژیم منتشر شد کوتاه و دردناک بود: «فوت تمامی کارگران معدن معدنجو در طبس تأیید شد، همه تلاش‌ها فقط برای این بود که پیکر آنها پیدا شود»!

به این ترتیب در اولین روزهای پاییز و در روزهای بازگشایی مدارس، فرزندان معدن‌کاران زحمتکشی که همهٔ عمر خود را در آن شهر دورافتادهٔ کویر برای لقمه‌نانی گذاشته بودند، باید سال تحصیلی جدید را در غم از دست دادن پدر خود آغاز کنند. وقتی سرگذشت بازماندگان و خانواده‌های فوت‌شدگان غم‌بارتر می‌شود که بدانیم آنها برای هزینهٔ دفن و کفن عزیزانشان هم با مشکل مواجهند و چنگال‌های فقر چنان گلویشان را می‌فشرد که تنها خواستشان از خبرنگارهای حکومتی انعکاس این پیام آنهاست که «بنویس که با ما چه کردند! حتی پول حمل جنازه عزیز مان را هم خودمان باید بدهیم. از ۱۵ تا ۲۰ میلیون دادیم تا تن بی‌جانشان را به خانه ببریم. آ‌ن‌هم بدون سردخانه! فقط چند تکه یخ به ما می‌دهند تا روی آنها بگذاریم‌» (شرق، ۴ مهر ۱۳۰۴).

 

حقوق «نجومی» کارگران معدن

کار در معادن ایران به‌ویژه در معادن زغال‌سنگ و فلزات، یکی از سخت‌ترین و خطرناک‌ترین مشاغل به‌شمار می‌رود. کارگران معدن با شرایط دشوار، از جمله ریزش‌ها، انفجارها و گازهای سمی مواجه‌اند که جان آنها را تهدید می‌کند. نبود ایمنی کافی، تجهیزات فرسوده و عدم رعایت استانداردهای بهداشت و ایمنی، وضعیت کارگران را به‌شدت بحرانی کرده است.

با این وضعیت، خطر و سختی کار در معادن زغال‌سنگ ایران که «جزو عقب افتاده‌ترین معادن کشور از نظر تجهیزات، تکنولوژی استخراج معدن و البته تربیت نیروی انسانی است» بسا بیشتر از سایر معادن در ایران است، اما وقتی به حقوق این کارگران زحمتکش دقت شود، میزان استثمار وحشی کارگزاران رژیم از آنها حیرت‌انگیز است.

یکی از کانال‌های تلویزیونی حکومتی در پخش زندهٔ خود، تصاویری از فیش‌های حقوقی تعدادی از کارگران فوت‌شده در آبان سال گذشته را به نمایش گذاشت که طبق آن تصاویر حقوق کارگران چیزی بین ۷ تا ۱۰میلیون تومان بوده است. مجری و کارشناسان برنامه پیش‌بینی می‌کردند که حقوق آنها امسال شاید به ۱۰ تا ۱۱میلیون رسیده باشد. این در حالی است که خط فقر در ایران حدود ۳۰میلیون تومان است و این یعنی حقوق زحمتکش‌ترین کارگران ایران در یکی از سخت‌ترین مشاغل چیزی حدود یک‌سوم زیر خط فقر است.

اما مورد بسیار عجیب در یکی از فیش‌ها، سهم ناچیزی است که آن کارگران بابت «سختی کار» می‌گرفته‌اند. رسانهٔ آرمان امروز ۴ مهر ۱۴۰۳، ادامه دیالوگ مجری و بقیه را به‌صورت متن و با تیتر طنز «افشای فیش حقوق نجومی معدن‌کاران طبس» منتشر کرده و نوشته است: «سختی کار در یک ماه و برای کار در معدن ۶۱۳هزار تومان، یعنی روزانه ۲۰هزار تومان است و بیشتر به شوخی شباهت دارد تا واقعیت!... این فیش حقوقی در شرایطی منتشر می‌شود که برخی از مسئولان به ازای هر روز مأموریت و ”کار سخت“ در خارج از کشور (مثلاً بازدید از نمایشگاه کتاب فرانکفورت یا حضور در جلسه‌یی) به‌طور میانگین ۷۰ تا ۱۰۰یورو محاسبه می‌شود! البته این رقم بنا به مسئولیت متغیر است، چیزی حدود روزانه ۷میلیون تومان!».

رژیم غارتگر آخوندی که برای آقازاده‌ها و عناصر حکومتی و دیپلمات تروریست‌های خود از هیچ ریخت و پاشی دریغ نمی‌کند برای کار شاقی در عمق ۵۰۰متری زیر زمین، به هر کارگر روزانه چیزی در حدود یک‌سوم دلار برای «سختی کار» پرداخت می‌کرده است!

 

جوان نخبه در بین فوت‌شدگان معدن

در ایران مصیبت‌زدهٔ ما، بسیاری از فارغ‌التحصیلان دانشگاهها و دارندگان مدارک علمی با بحران بیکاری و کمبود فرصت‌های شغلی مرتبط با رشته تحصیلی خود مواجه هستند. آنها اغلب مجبور می‌شوند به کارهایی مانند کارگری و مشاغل غیرمرتبط روی بیاورند تا امرار معاش کنند.

در حادثهٔ اندوه‌ناک معدن طبس هم یکی دیگر از این موارد دیده می‌شود. فرهاد پیرزاد، یکی از جان‌باختگان حادثه معدن طبس و متولد قوچان، در سال ۱۳۹۱ با رتبه ۱۸۰ در کنکور سراسری، رشته حقوق را در دانشگاه فردوسی مشهد انتخاب کرده و از این دانشگاه فارغ‌التحصیل هم شده بود. او که متأهل و دارای یک فرزند ۴ساله بود، به‌دلیل نیاز مالی، به کار در معدن روی آورده بود. اما داغ و دریغ از مرگ وی با ادامهٔ خبر تکمیل می‌شود؛ آنجا که می‌فهمیم در این حادثه دلخراش، برادرش حسن پیرزاد هم جان خود را از دست داده است.

 

فاجعه معدن طبس و بی‌تفاوتی سرکردگان رژیم نسبت به آن، نمونه‌یی از سهل‌انگاریها و جنایات رژیم ایران در قبال جان انسان‌ها در این کشور است. این رویدادها نشان می‌دهد که منافع اقتصادی و سیاسی برای خامنه‌ای و نظامش، اولویت بیشتری دارد و جان کارگران و حقوق آنان نادیده گرفته می‌شود.

عدم شفافیت، فساد سیستماتیک و نبود سازوکارهای نظارتی مستقل از جمله عواملی است که این فجایع را تکرارپذیر می‌کند کما این‌که رئیسی جلاد هم از این معدن بازدید کرده و وعده‌های بسیار داده بود که هیچ‌کدام محقق نشدند.

فاجعه معدن طبس باعث خشم بیشتر جامعه از وضعیت وخیم ایمنی کارگران شد. هر جای دیگر دنیا بود بالاترین مسئولان و مقامات استعفا می‌دادند یا برکنار می‌شدند، ولی پزشکیان به نیویورک رفت و خامنه‌ای هم در سخنرانی ۴ مهر خود و بعد از اطلاع از «بزرگ‌ترین حادثه معدن جهان»، لام تا کام چیزی نگفت و از یک اظهار تأسف خشک و خالی هم دریغ کرد. به این وسیله او یک هیزم خشک دیگر بر دل‌های ایرانیانی گذاشت که در آتش قیام و انتقام نهایی می‌سوزد.

										
											<iframe style="border:none" width="100%" scrolling="no" src="https://www.mojahedin.org/if/5a1b630d-1270-47ec-8c14-16dcf7468fac"></iframe>
										
									

گزیده ها

تازه‌ترین اخبار و مقالات