جنبش دادخواهی که از سرچشمهٔ بهجای آوردن حق خون آزادی جوشیده و جویبارهای آن در سراسر ایران جاری شدهاند، ندایی به وسعت ایران است که دیکتاتوری ولایت فقیهی هیچ گریزی از آن نخواهد داشت. این جنبش قدرتمند در دشت به دشت، جنگل به جنگل، شهر به شهر، کوچه به کوچه و خانه به خانهٔ ایرانزمین شاهد و ناظر دارد.
جنبش دادخواهی تبدیل به وجدان بیدار و ناظر در میان اقشار مردم ایران در داخل و خارج کشور شده است؛ از این رو رژیم آخوندی را تا آخرین روز عمر این رژیم، از جنبش دادخواهی مفری و گریزگاهی نیست.
جنبش دادخواهی بذرافشان آگاهی پیرامون نسل فرزندان آفتاب از دههٔ ۶۰ تاکنون است.
جنبش دادخواهی برافراشتن رایت شرف نسلی بالنده، خجسته، پرچمدار و پیشتاز آزادی در برابر میرایی و شقاوت ضدآزادیِ خمینی و خامنهای و ارتجاع آخوندی است.
جنبش دادخواهی را سر خاموشی و سکوت در ایران و جهان نیست؛ بلکه پنجرهٔ وجدان بشری را میکوبد تا رایت داد فرزندان آفتاب را در هر عرصه و عرشهیی در ایران و جهان برافرازد.
جنبش دادخواهی پرتو روشناگستر بر ویرانههای ظلام شبترین تاریخ ایران است.
جنبش دادخواهی دارد جزئیات جنایت بیمثال از خمینی تا خامنهای را ثبت میکند و پردههای استتار جنایتکاران و جلادان را برمیاندازد.
پس از اجرایی شدن سیاست ضدبشری اتاق فکر نظام آخوندی برای نابودی خاوران که از اوایل اردیبهشت امسال شروع شده است، جنبش دادخواهی بهطور خاص اقدام به فراخوان داخلی و بینالمللی برای جلوگیری از تخریب سند ملی خاوران نموده است.
طی هفتهٔ جاری دو رخداد مهم داخلی و بینالمللی با همت و پرچمداری جنبش دادخواهی روی داد. ۱۱۱۲تن از بازماندگان و خانوادههای قتلعام شدگان تابستان ۶۷ [اعضا و هواداران مجاهدین خلق ایران] نامهیی خطاب به دبیرکل ملل متحد، رهبران اتحادیه اروپا و رئیسجمهور و مقامات مسئول در آمریکا نوشتهاند که رسید وصول آن، روز ۱۶اردیبهشت از جانب سازمان ملل اعلام شد. این نامه تصریح و تأکید میکند:
«در حالیکه سازمانها و مراجع بینالمللی مدافع حقوقبشر و کارشناسان ملل متحد، قتلعام زندانیان سیاسی را در سال۱۳۶۷ جنایت علیه بشریت توصیف کردهاند، رژیم آخوندی برای مخفی کردن آثار این جنایت بزرگ، به طرق مختلف تلاش میکند مزار این شهیدان را تخریب کند. این اقدامات بهمنزلهٔ شکنجهٔ دستهجمعی هزاران هزار بازماندگان شهیدان و جنایت مضاعف علیه بشریت است».
به موازات این نامه، ۱۵۲تن از مسؤلان و مقامات سابق سازمان ملل متحد، کارشناسان بینالمللی و سازمانهای معتبر غیردولتی در نامهیی به دبیرکل ملل متحد، دادستان دادگاه بینالمللی جنایی، کمیسر عالی حقوقبشر، رئیس شورای حقوقبشر، کشورهای عضو شورای حقوقبشر، کمیته سوم مجمع عمومی و گزارشگران ملل متحد خواهان تشکیل کمیسیون بینالمللی تحقیق درباره قتلعام زندانیان سیاسی در سال۱۳۶۷ شدند.
در همبستگی با این نامه سرگشاده، ۲۴ ارگان بینالمللی این نامه را امضا کرده و بر تشکیل کمیسیون بینالمللی تحقیق تأکید نمودهاند.
اینک این خون همیشه بیدار و ناظر خاورانیان است که دامن جلادان، آمران و عاملان قتلعام تابستان ۶۷ را میگیرد. این خون دادخواه ایران است که بیهیچ تردیدی جلادان را در دادگاههای داخلی و بینالمللی بهصف خواهد کرد. اینک این مادراناند که شب سکوتهای خونیندل بیخبری از لالهها و شقایقهایشان را به میدان داد بلندآوازهٔ ایرانزمین و عرصههای جهان میآورند.
چشمان این دادخواهی هرگز نخسبد. آبشار چشمان مادران ایران هرگز نشانی وادیهای تفته خاوران را که خون لاله و شقایق بر آن شتک زده، گم نکرده است. جنبش دادخواهی این نگین و لعل سرخفام را تا فلق دمیدن آزادی، بر پیشانی آسمان ایران نگاه خواهند داشت.