هر روز بر دامنهٔ انزوای سیاسی رژیم ولایت فقیه در عرصهٔ منطقهای و بینالمللی افزودهتر میشود و متقابلا دستگاه دیپلماسی دست و پا میزند که بتواند به هر طریق که شده از این مخصمه خفه کننده حتی اندکی بیرون بیاید. اما از آنجا که نظام در بنبست قرار دارد، همین دست و پا زدنها بهمثابهٔ تیغ دولبه باعث جنگوجدال جدیدی در درون دستگاه حکومتی میشود. آخرین نمونهٔ آن مصاحبهٔ ظریف با هفتهنامهٔ اشپیگل است که سر و صدای زیادی ایجاد کرد و باعث گردید که حتی علناً او را بهخاطر موضعگیریهایش در رابطه با سلیمانی، «بیغیرت»، «بیشرم» و... بنامند. واقعیت این است که رژیم حداقل از ۴طرف در مخصمه و محاصره انزوا بهدام افتاده است. بهعبارتی در یک مربع برای خروج از انزوا دست و پا میزند.
ضلع اول؛ فعال شدن مکانیزم ماشه
بعد از فعال شدن مکانیزم ماشه بهوسیله ۳کشور اروپایی، رژیم آخوندی دست بهکار شد که بتواند با تهدید و تطمیع، اروپا را وادار به عقبنشینی از مواضع جدیدش بنماید و حتی تهدید نمود که اگر پرونده اتمی رژیم مجدداً به شورای امنیت احاله شود، از معاهدهٔ NPT خارج خواهد شد و هر چند که علناً نمیگوید که در صورت خارج شدن از معاهده بهسراغ بمب اتمی میرود، اما از سویی دیگر در رسانههای خود از سابقهٔ امر این معاهده صحبت میکند که کره شمالی بعد از خروج از NPT توانست بهسلاح اتمی دست پیدا کند.
ظریف در این مصاحبه «سران چشمآبی اروپا!» را نوکران آمریکا خطاب کرد و گفت که آنها (اروپا) در ترس از بسته شدن تعرفههای جدید گمرکی بر روی ماشینهای اروپایی، تسلیم خواسته ترامپ در منزوی کردن رژیم ایران شده و استفاده از مکانیزم ماشه را فعال نمودند.
وزیر امور خارجهٔ ارتجاع گفت: «اروپاییها هیچ مبنای قانونی برای فعال کردن مکانیسم حل اختلافات ندارند. آنها تنها بهاین دلیل موضوعی را به شورای امنیت ارجاع میدهند که اروپایی هستند و چشمان آبی دارند... این یک فاجعه برای اروپاییهاست که نوکر آمریکا باشند. هر کسی که یکجانبهگرایی را بپذیرد در حال کمک به آنها (آمریکا) است».(اشپیگل ۴بهمن ۹۸)
با اینحال ظریف در همین مصاحبه چندین بار در باغ سبز مذاکرات را به ترامپ نشان داد و برای آن بیتابی کرد. او حتی حاضر شد که چشمانش را بر روی کشته شدن قاسم سلیمانی ببندد و زمانی که خبرنگار پرسید: «آیا مذاکره با آمریکا پس از ترور سردار سلیمانی را غیرمحتمل میدانید؟ جواب میدهد: خیر... دولت ترامپ میتواند گذشتهاش را جبران کند؛ تحریمها را بردارد و به میز مذاکره بازگردد. ما کماکان بر سر میز مذاکره هستیم. آنها میز را ترک کردند. آمریکا آسیب بزرگی بهمردم ایران زده است. روزی که آنها برای جبران کاری بکنند، خواهد آمد. ما صبر زیادی داریم».(روزنامه ثروت ۶بهمن ۹۸)
در جواب همین عقبنشینیهای سیاسی تهوعآور ظریف است که باند مقابل هم عنان از کف میدهد و او را به «بیحیاگری» و «بیغیرتی» متهم میکند و «خبرگزاری فارس نیز درخواست برکناری فوری ظریف را میدهد».(انتخاب ۶بهمن ۹۸)
ضلع دوم؛ تحریمهای تشدید شونده
تحریمهای آمریکا بر روی صنایع فولاد و معادن و پتروشیمی مهمترین راه نفس رژیم ایران را در صادرات غیرنفتی میبندد. وزارت خزانهداری آمریکا سوم بهمنماه اعلام کرد که ۶شرکت چینی، هنگکنگی و اماراتی را به اتهام نقض همین تحریمها در لیست سیاه قرار داده است. این تحریمهای جدید ۱۰ماه بعد از اعمال تحریمهایی علیه مجموعهای از شرکتهای پتروشیمی ایران صورت گرفته است. کل صادرات پتروشیمی رژیم در سال ۱۳۹۷ به ارزش ۱۰میلیارد دلار بوده است. علاوه بر این، رژیم ۴میلیارد دلار نیز صادرات محصولات خامی مانند پروپان و بوتان و دیگر مواد خام خوراک پتروشیمی دارد.
در همین راستا چندی پیش وزارت خزانهداری آمریکا در ادامه فشار حداکثری بر روی رژیم، تحریمهای جدیدی علیه صادرات فلزات و معادن برقرار کرد. صادرات معادن و فلزات نیز سهمی حدود ۱۵درصدی در کل صادرات غیرنفتی ایران دارد.
بنابراین نباید مصاحبه ظریف با اشپیگل و دادن سیگنالهای مختلف به آمریکا را، خارج از فشار وضع تحریمهای جدید و یا امکان راه افتادن تحریمهای سازمان ملل از طریق اجرایی شدن مکانیزم ماشه دید، هر چند رژیم سعی میکند نشان دهد که میتواند در مقابل تحریمها مقاومت کند، اما نالههای مستمر روحانی مبنی بر وجود سختترین شرایط اقتصادی در تاریخ نظام ولایت فقیه، پنبه این ادعا را میزند.
ضلع سوم؛ استمرار قیام مردم عراق
عراق که تا یک سال پیش حیاطخلوت رژیم محسوب میشد با شورش جوانان تغییر چهره داده است و قیامی که ماهها است در این کشور شروع شده به نقطهٔ بلوغ خود رسیده است. فشار مردم عراق برای ایجاد یک دولت جدید و غیروابسته بهرژیم ولایت فقیه و درخواست مصرانه برای اخراج رژیم از عراق تا همین نقطه رژیم را بسیار وحشتزده کرده است و از جانب دیگر انقلابیون و جوانان شورشی عراق قدمبهقدم پیشروی میکنند تا بهخواستههای سیاسی خود دست پیدا کنند.
در آنسوی سکه واقعیت عراق، فاصله گرفتن این کشور از بابت تجارت با رژیم است. با تمام شدن مدت زمان معافیت دولت آمریکا بهدولت عراق در رابطه با خرید گاز و صنایع غیرنفتی از رژیم ایران، بهنظر میرسد که این دریچه هم بر روی رژیم بسته خواهد شد و رژیم دومین مشتری بزرگ خود برای صادرات غیرنفتی را از دست خواهد داد.
«بانک تجارت عراق روز یکم بهمن ۹۸ اعلام کرد در صورتیکه آمریکا ماه آینده معافیتها را تمدید نکند، این بانک انتقالات مالی میان عراق و ایران را متوقف خواهد کرد».(ایسنا ۶بهمن ۹۸)
تسنیم در ۴بهمن ۹۸ نوشت: «سفارت عراق با ارسال نامههایی بهدولت ایران اعلام کرد که صادرات ۶محصول کشاورزی شلغم، انار، عسل، چغندر، کاهو و کدو بهاین کشور ممنوع اعلام شده است».
ضلع چهارم؛ قیام مردم ایران
قیامهای دیماه ۹۶ و آبانماه ۹۸ و شورشهایی که دیگر بنای خاموشی در کشور ندارند، صورتمسأله اصلی رویارویی بین حاکمیت ولایت فقیه با مردم است که طبعاً عامل اصلی عدم مشروعیت رژیم در صحنه بینالمللی است کشتار بیش از ۱۵۰۰معترض آن هم در یک بازه زمانی ۲ تا ۳روزه، قبل از هر چیزی مؤید این رویارویی شدید و اصلی است که همه وحشت رژیم را بازتاب میکند.
اکنون جهانی که تا مدتی قبل چشمان خود را بر روی وحشیگریهای این رژیم میبست با دیدن تغییر فضای سیاسی داخل کشور رویکرد خود را عوض کرده و اکنون از رژیم مطالبهگر شده است.
گرداب بحرانهایی که رژیم درگیر آن شده است بهسمت نقطه تعیینتکلیف نهایی پیش میرود. تظاهرات دانشجویان در اعتراض به ماجرای ساقط کردن هواپیمای اکراینی و کشته شدن ۱۷۴مسافر، نشان از یک تغییر فاز در قیام مردم ایران دارد. این تظاهرات که بعد از سرکوب وحشیانه قیام آبانماه انجام گرفت، خود یک نقطهعطف محسوب شده و قبل از همه این پیام را به ولیفقیه ارتجاع و طرفحسابهای بینالمللی میدهد که قیام سر بازایستادن ندارد.
در یککلام، یکبهیک برگهای درخت بیبار رژیم در حال فروافتادن است و اکنون بهطور روزانه رژیم در انزوا و کرنر بیشتر سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و بینالمللی قرار میگیرد و گریزی از نزدیک شدن به روز تعیینتکلیف نهایی بهدست قیامآفرینان و مردم بهجان آمدهٔ ایران ندارد.