اقتصاد ایران اشغالشده از سوی عمامهداران غاصب در سالهای اخیر با چالشهایی عمیق و پیچیده روبهرو بوده است: از تورمهای مزمن و کاهش شدید ارزش ریال گرفته تا رشد فزاینده نقدینگی و... این عوامل ارزش پول ملی را بهشدت تضعیف کرده و قدرت خرید مردم را کاهش داده است.
در چنین شرایطی، داعیهٔ حذف صفر از واحد پول ملی و حلوا حلوا کردن آن از جانب دولت ذوب در ولایت (۱) این سؤال را دامن میزند: آیا این سیاست میتواند راهکاری مؤثر برای خروج از بحرانهای اقتصادی باشد یا فقط اقدامی سطحی و پوشالی و تبلیغات فریبنده است؟
اهمیت پول ملی در اقتصاد
در دنیای پیچیده اقتصادهای مدرن، پول بهعنوان نماد ثبات و اعتماد در نظامهای مالی شناخته میشود. زمانی که ارزش پول ملی در مواجهه با تورمهای سرسامآور و بیثباتیهای اقتصادی کاهش مییابد، دولتها بهدنبال راهکارهایی برای بازگرداندن اعتماد و ثبات به واحد پولی خود میگردند. سیاست حذف صفر از واحد پول ملی (۲) یکی از این راهکارهاست که در طول تاریخ توسط کشورهای مختلفی به کار گرفته شده است.
چرا کشورها به حذف صفر روی میآورند؟
یکی از اصلیترین دلایل اجرای سیاست حذف صفر، کنترل تورم و بازگرداندن ثبات پولی است. تورم بالا معمولاً به افزایش غیرعادی ارقام پولی منجر میشود که مدیریت آن در معاملات و حسابداری دشوار است. این وضعیت نهتنها کارآیی اقتصادی را کاهش میدهد، بلکه هزینههای چاپ اسکناس و مدیریت آن را نیز بهشدت افزایش میدهد. حذف صفر در این شرایط، نظام پولی را سادهتر و شفافتر کرده و کارآیی مالی را بهبود میبخشد.
افزایش اعتماد عمومی و تأثیر روانشناختی مثبت نیز از دیگر انگیزههای اجرای این سیاست است. کاهش تعداد صفرها در واحد پولی میتواند حس بهبود اقتصادی را در میان مردم تقویت کند. این سیاست بیشتر بهعنوان اقدامی نمادین برای نشان دادن تعهد دولت به اصلاح اقتصادی درک میشود.
از دیگر مزایای این سیاست، ارتقای اعتبار بینالمللی واحد پولی است. در کشورهایی که با کاهش ارزش پول ملی و نوسانات شدید ارزی مواجه هستند، حذف صفر میتواند جایگاه پول ملی را در تجارت بینالمللی و سرمایهگذاری خارجی بهبود بخشد. این اقدام تصویر مثبتی از نظام اقتصادی ارائه میدهد و فرآیندهای تجاری را نیز تسهیل میکند.
در کشورهایی که تورم مداوم ارزش پول ملی را بهشدت کاهش داده است، افزایش تعداد صفرها در اسکناسها نهتنها مبادلات روزمره را پیچیدهتر میکند، بلکه اعتماد عمومی به ارز ملی را نیز کاهش میدهد. حذف صفر در چنین شرایطی میتواند بهعنوان اقدامی برای بازگرداندن ثبات و سادهسازی نظام پولی مؤثر باشد.
تجربه کشورها؛ موفقیتها و شکستها
تجربه کشورهایی مانند ترکیه، برزیل، روسیه و آرژانتین نشان میدهد که حذف صفر، تنها در صورتی موفق خواهد بود که با اصلاحات ساختاری و سیاستهای اقتصادی پایدار همراه شود. در شرایطی که تورم بالا و نوسانات ارزی کنترل نشدهاند، این سیاست میتواند بهسرعت بیاثر شود و حتی مشکلات جدیدی ایجاد کند.
آرژانتین (۱۹۸۳ و ۱۹۹۲):
آرژانتین در دهههای ۱۹۸۰ و ۱۹۹۰ با بحرانهای تورمی شدید مواجه بود. این کشور دو بار اقدام به حذف صفر کرد؛ بار اول در سال ۱۹۸۳ که سه صفر از پول ملی حذف و واحد جدیدی معرفی شد، اما بهدلیل نبود اصلاحات ساختاری، این اقدام شکست خورد. بار دوم در سال ۱۹۹۲ با حذف چهار صفر و اجرای اصلاحات گسترده اقتصادی همراه بود که توانست به کاهش تورم و بازگشت اعتماد عمومی منجر شود.
برزیل (۱۹۸۶ تا ۱۹۹۴):
برزیل طی چندین مرحله و در جریان مبارزه با ابر تورم، اقدام به حذف صفر و معرفی واحدهای پولی جدید کرد. هر چند مراحل اولیه بهدلیل ضعف اصلاحات اقتصادی ناکام ماند، اما در نهایت با معرفی رئال (Real) و اجرای اصلاحات ساختاری، موفقیت حاصل شد. این تجربه نشان میدهد که حذف صفر بدون اصلاحات عمیق، نتیجهیی نخواهد داشت.
روسیه (۱۹۹۸):
روسیه پس از فروپاشی شوروی و در مواجهه با تورم بالا، سه صفر از روبل حذف کرد. هر چند این اقدام در کوتاهمدت موفق بود، اما بهدلیل ضعف در اصلاحات ساختاری، تاثیرات بلندمدت چندانی نداشت.
ترکیه (۲۰۰۵):
یکی از موفقترین نمونههای حذف صفر، تجربه ترکیه است. این کشور شش صفر از لیر ترکیه حذف کرد و همزمان اصلاحات اقتصادی گستردهیی را به اجرا گذاشت. این سیاست نهتنها اعتماد عمومی را افزایش داد، بلکه جایگاه لیر ترکیه را در سطح بینالمللی نیز بهبود بخشید (۳).
وضعیت اقتصاد ایران و چالشهای پیشرو
مرتضی افقه، کارشناس پولی و بانکی در بارهٔ حذف صفر از پول ملی میگوید:
«با چنین اقدامات صوری و قانونی نمیشود تورم را کنترل کرد. تورم ایران ریشه در ساختارهای اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی دارد و به اندازهای عمیق است که با اقدامات اقتصادی از جمله کاهش میزان نقدینگی طی سالیان اخیر هم کنترل نشده است».
یک سایت حکومتی نیز نوشته است:
«مهمترین پیششرط موفقیت حذف صفر، کنترل پایدار نرخ تورم است. در شرایطی که قیمتها بهطور مداوم در حال افزایش هستند، حذف صفر تنها یک اثر کوتاهمدت خواهد داشت» (کبنانیوز. ۱۵دی ۱۴۰۳).
آنچه مسلم است اینکه اقتصاد ایران با نرخ تورم بالا، رشد نقدینگی مداوم و نبود ثبات اقتصادی مواجه است. چاپ بیرویهٔ اسکناس بدون پشتوانه یک خیانت به قدرت پول ملی و سرقت سیستماتیک از داراییهای مردم از طرف حکومت است.
در چنین شرایطی، حذف صفر از پول ملی میتواند و ممکن است در کوتاهمدت با بهکارگیری پروپاگاندا و سیاستهای فریبنده حکومتی اثری روانی و مسکنوار داشته باشد، اما تاثیرات واقعی و پایدار نخواهد داشت. همانطور که اشاره شد، کنترل تورم، کاهش رشد نقدینگی و ایجاد تغییر اساسی در بودجه از جمله پیشنیازهای ضروری برای موفقیت این سیاست است که در ایران اشغالشده با حاکمیتی سرکوبگر و جنگافروز چشماندازی برای آن متصور نیست؛ از قضا حذف صفر از پول ملی ایران میتواند به مشکلات جدیدی برای مردم ایران منجر شود و بیشازپیش جیب آنان را برای مقاصد چپاولگرانهٔ حکومت خالی و خالیتر کند.
پانوشت:
(۱) «موضوع اصلاح پول ملی ایران اولین بار از جانب دولت حسن روحانی مطرح شد و کلیات آن در مجلس ارتجاع تصویب گردید اما برای اجرا به تصویب شورای نگهبان نرسید. بر اساس خبر ۱دی ۱۴۰۳ خبرگزاری نیروی تروریستی قدس (تسنیم) این موضوع از جانب دولت پزشکیان بهعنوان یک لایحهٔ یک فوریتی به مجلس ارتجاع ارائه شده است.
(۲) «حذف صفر از پول ملی بهمعنای کاهش تعداد ارقامی است که روی اسکناسها درج میشود. بهعنوان مثال، اگر اسکناس ۱۰۰۰۰ ریالی پس از حذف چهار صفر به ۱ تومان (جدید) تبدیل شود، میگوییم ۴ صفر از پول ملی حذف شده است. در واقع، تغییر در ظاهر اسکناس و تعدیل واحد پول صورت میگیرد، اما ارزش نسبی کالاها و خدمات اگر تورم و ساختارهای زیرساختی اصلاح نشود، تغییری نمیکند. طبق برخی تحلیلها، دولت باید حداقل ۶ صفر از پول ملی حذف کند تا اثرات مطلوبتری بر ثبات اقتصادی و کاهش تورم داشته باشد» (دونگی. ۱۱دی ۱۴۰۳).
(۳) اقتباس از کبنانیوز (۱۵دی ۱۴۰۳). همراه با تلخیص و تصرف