جلادان در یک جلسه عریض و طویل، برای چارهجویی!
اژهای، سردژخیم قضاییة؛ شمخانی، دبیر شورای عالی امنیت رژیم؛ همراه با ۵وزیر دولت: امیر عبداللهیان، وزیر خارجه؛ خطیب، وزیر اطلاعات؛ وحیدی، وزیر کشور؛ اسماعیلی، وزیر سانسور و ارشاد؛ رحیمی، وزیر دادگستری؛ و شماری از بالاترین مقامات قضاییه خامنهای، شامل مرتضوی مقدم، رئیس دیوان عالی نظام؛ منتظری، دادستان کل رژیم؛ غریبآبادی، دبیر ستاد بهاصطلاح حقوق بشر!
مسألهٔ روی میز، ابرچالشی بهنام «حقوق بشر» است. کارد به استخوان نظام رسیده است. اژهای از «هجمهها و تحمیلهای حقوق بشری» میگوید که «بر نظام ما وارد میشود» و اینکه دشمنان «برای نظام در زمینهٔ حقوقبشر اتخاذ تصمیم» میکنند و نظام را هر چه بیشتر زیر فشار قرار میدهند؛ سردژخیم آنگاه به «رویکرد منفعلانه» رژیم اشاره میکند و مینالد که «نباید در زمینه حقوقبشر رویکرد انفعالی داشته باشیم» و با اذعان بهاینکه «نیل به این هدف با ساختار موجود (نظام) میسر نیست»، از ضرورت «حالتی فعال و آفندی» در «زمینهٔ مسائل حقوق بشری» توسط نظام، سخن میگوید.
شمخانی هم با اشاره به این هجمههای حقوقبشری، از ضرورت تقویت «ستاد» بهاصطلاح «حقوق بشر» نظام حرف میزند. وحیدی هم تأکید میکند باید «از موضع انفعالی گذشتهٔ» نظام در زمینهٔ حقوق بشر» فاصله بگیریم!»؛ و اسماعیلی هم میگوید در زمینهٔ حقوقبشر باید «از حالت پدافندی بهحالت آفندی» تغییر روش دهیم.
اما این هجمههای سنگین کدام است؟
-دادگاه دژخیم حمید نوری و مطرح شدن هر چه بیشتر جنایت قتلعام۶۷ و انتقال این دادگاه به دورس برای استماع شهود و شاکیان مستقر در اشرف۳
-دادگاه آنتورپ و محکومیت دیپلمات-تروریست رژیم، همراه با ۳همدستش، بهجرم توطئه برای بمبگذاری در گردهمایی مجاهدین
-شصت و هشتمین محکومیت رژیم بهخاطر نقض حقوقبشر توسط مجمع عمومی ملل متحد
-قعطنامهٔ ۱۱۸ کنگرهٔ آمریکا با امضای اکثریت نمایندگان که از دولت آمریکا خواستند «در هر تحقیقات بینالمللی در مورد قتلعام ۶۷ شرکت کند»
-نامهٔ بیش از ۱۵۰تن از مسئولان پیشین سازمان ملل، کارشناسان بینالمللی و سازمانهای معتبر غیردولتی به دبیرکل ملل متحد و درخواست تشکیل کمیسیون بینالمللی تحقیق دربارهٔ قتلعام زندانیان سیاسی سال۱۳۶۷
-نامهٔ ۷ گزارشگر ویژهٔ ملل متحد به رژیم آخوندی و هشدار در مورد قتلعام ۶۷ که این اقدام زمینه را برای برپایی دادگاههای بینالمللی، برای خامنهای، رئیسی و دیگر جانیان قتلعام ۶۷ آماده میکند
-دهها تظاهرات بزرگ در شهرهای مختلف جهان و هزاران آکسیون، ملاقات و فعالیت برای افشای جنایات رژیم، بهویژه جنایت قتلعام ۶۷
-حرکت دادخواهی مادران شهیدان قیام آبان در داخل کشور و تبدیل آن به یک جنبش تأثیرگذار اجتماعی
اینها همان «هجمههای حقوق بشری» دشمنان نظام در چارچوب جنبش بزرگ دادخواهی شهیدان است. جنبشی که مرحله جدید آن از سال۱۳۹۵ با فراخوان خانم مریم رجوی آغاز شد و با پشتوانهٔ خونهای پاک شهیدان قتلعام ۶۷، بهمنوار جامعهٔ ایران را درنوردید و آنقدر گسترده شد که امروز مجمع جلادان در بالاترین سطح، برای چارهجویی و «تغییر ساختار نظام» برای مقابله با آن، مجبور به تشکیل جلسهٔ ویژه میشود.
سؤال این است، منظور جلادان از تغییر رویکرد انفعالی به آفندی چیست؟
از آنجا که تمامی این هجمههای سنگین، چه مستقیم و چه غیرمستقیم، توسط مجاهدین و مقاومت ایران برانگیخته شده، هدف رژیم تدارک حملات جدید تبلیغاتی و شیطانسازی علیه مجاهدین است. اما رژیم در این زمینه هیچ برگ جدیدی در آستین ندارد؛ بهطور عملی نیز رژیم برآمده از قتلعام، هیچ راهکار دیگری جز تشدید سرکوب و افزایش اعدامها، برای مقابله با بحرانهایش، از جمله بحران حقوقبشر نمیشناسد.
متقابلا با روند تشدید فعالیتهای جنبش دادخواهی جلادان باید باز هم منتظر ضربات و هجمههای سنگین بعدی این جنبش باشند که بیتردید «جامزهر حقوقبشر را به کام رژیم خواهد ریخت!» (خانم مریم رجوی-۳۱تیر۱۴۰۰).