حمید نوری (عباسی) پس از برگزاری ۹۲ جلسه دادگاه و طی شدن یک روند قضایی طولانی که از روز دستگیریاش در ۱۸آبان ۱۳۹۸ آغاز شده بود، به حبس ابد محکوم شد.
برای کسی که خودش دستاندرکار برگزاری هزاران جلسهٔ دادگاه مرگ و صدور حکم اعدام برای زندانیان در کمتر از ۱۰دقیقه بوده است، چنین پروسهٔ طولانی شاید عجیب و فراتر از آن حتی «ناعادلانه» باشد؛ اما هر چه هست، مجرم شناخته شدن حمید نوری توسط قضات سوئدی و صدور سنگینترین حکم ممکن علیه وی، موج خبری عظیمی را در جهان ایجاد کرد.
دو حس متفاوت در دو سوی جبهه
از آنجا که خبر «خاص» و بیسابقه بوده است، موج واکنشهای پس از انتشار آن هم بسیار قابل توجه بوده است؛ موجی که دایرهٔ آن البته همچنان در حال گسترش است!
در یکسوی این دادگاه خانوادههای داغ دیده و دوستان و بازماندگان این کشتار وحشیانه بودند؛ کسانی که پس از گذشت سی و چهار سال از جنایت فجیع، همچنان به امید عدالت در تلاش و تکاپو بودند. شاید که اندک حس شادی توأم با غمی سنگین، همچون مرهمی کوچک بر زخم کهنه، آنها را دلگرم کرده باشد.
ناگفته پیداست که چنین حکمی برای جبههٔ عدالتخواهان و جنبش دادخواهی، انگیزشی مضاعف برای تلاش ایجاد خواهد کرد؛ به امید آنکه سایر جنایتکاران را نیز به دادگاه عدالت بکشانند. در این جبهه، اشکهای غمی کهنه، با اشکهای شادی شسته میشود؛ اما سرها را بالا گرفته و خود را آمادهٔ چیدن میز عدالت برای دژخیم بعدی میکنند.
ولی در جبههٔ مقابل، خشم و جنون چنان دامن جنایتکاران یا مدافعان جنایت را گرفته که طیفی از واکنشهای عجیب و حتا بعضاً مفتضح و خندهدار را بهوجود آورده است!
در اولین واکنش تلویزیون خامنهای با دود دم خبر احضار کاردار سوئد گفت: «در پی صدور حکم دادگاه سوئد درباره حمید نوری شهروند ایرانی، کاردار سوئد در تهران در غیاب سفیر آن کشور به وزارت امور خارجه احضار و یادداشت رسمی اعتراض جمهوری اسلامی ایران در این باره به او داده شد»
روز شنبه ۲۵تیر خبرگزاری حکومتی فارس ضمن سوزوگداز از تصمیم انتقال دادگاه به آلبانی برای کشف حقیقت و برچیده شدن بساط دسیسه و نیرنگ نوشت: «انتقال دادگاه به «آلبانی» به مدت دو هفته با ادعای ضرورت استماع شهادت دیگر شهود در حالی رخ داد که این دادگاه زحمت چنین اقدامی را برای بررسی شواهد و مدارک «حمید نوری» و وکلای وی در ایران به خود نداد».
روز بعد همین رسانهٔ فاشیستی با آه و ناله از تظاهرات عظیم ایرانیان آزاده در سوئد نوشت: «مجید نوری، فرزند حمید نوری ضمن اشاره به ابهامات و تناقضهای دادگاه سوئد و فضای حاکم بر دادگاه استکهلم در روز صدور حکم درباره حمید نوری، گفت: «پنجشنبه گذشته ساعت ۱۳: ۳۰ به وقت سوئد حکم دادگاه اعلام شد این در حالی است که افرادی از گروهها و رسانههای معاند در اطراف دادگاه حضور داشتند» (فارس ـ۲۶تیر ۱۴۰۱).
در همین روز یک رسانهٔ دیگر با تلاشی احمقانه برای کتمان نقش دژخیم در کشتار وحشیانه زندانیان سیاسی در تابستان۶۷ نوشت: «حمید نوری که در سال۱۳۷۰از دستگاه قضایی منفک شده بود را در یک سفر خارجی به سوئد دستگیر کرده و یکسالونیم در انفرادی نگه میدارند و با اعمال شدیدترین شکنجههای روحی و روانی نهایتاً با حکم حبس ابد محکوم میکنند. وقتی جای جلاد و شهید عوض میشود، طبیعی است که باید منافقین جلاد مظلوم و یک کارمند مظلوم و نظام جمهوریاسلامی ظالم تلقی شود» (روزنامه همشهری ـ ۲۶تیر).
گاوگیجه ولایی
علی خامنهای در بیتالعنکبوت خودش بهخوبی میداند که نمیتواند موضوع محکومیت حمید نوری را بیسر و صدا و در سکوت و بیاعتنایی پشت سربگذارد. چرا که در انفعال بیواکنشی، نیروهایش در وحشت و ناامیدی ریزش میکنند و او ناگزیر به دفاع «ولو بیاثر» از امثال حمید نوری است تا به نیروهای سرکوبگرش دلگرمی بدهد. او مجبور است دود و دم کند چرا که جلاد سوگلی و محبوباش، آخوند ابراهیم رئیسی یکی از اعضای فعال هیأت مرگ را با هدف سرکوب و خط و نشان کشیدن به مردم به کرسی نشانده است و هر گونه نرمش و انفعال در این پرونده، هم زیر پای جلادش را خالی میکند؛ هم توان هر گونه مانور خارجی با سفرهای احتمالی ابراهیم رئیسی را به صفر نزدیک میکند. ضمن اینکه در چنین پروندهیی جای «نرمش قهرمانانه» برای خامنهای و نظامش وجود ندارد؛ زیرا باز شدن یک مسیر و تبدیل شدن این موضوع به یک «رویهٔ قضایی» در خاک اروپا، دست مجاهدین و مقاومت ایران را برای پیگیری پروندههای مشابه و دستگیری جنایتکاران آخوندی هر چه بازتر خواهد کرد.
در این میان اقدامات ارزشمند، شکوهمند و صد البته پرهزینه و انرژیبری مانند تظاهراتی از نوع استکهلم یا اعتراضات مقابل سفارتخانههای بلژیک در کشورهای مختلف جهان و سایر فعالیتهایی که در این راستا صورت گرفته و تداوم دارد، هم راه را بر دشمن کاملاً خواهد بست؛ و هم با افشای چهرهها و کارکرد نظام قتلعام هزینهٔ مماشات را بر مماشاتگران بالا میبرد و وجدانهای بیدار و آگاه در سراسر جهان به جبهه عدالت و دادخواهی افزوده میشوند.
این چنین است که شورشگران از درون خاک اسیرمان ایران، تا اشرفنشانان و ایرانیان آزاده در سراسر جهان پیروزی میسازند.