خامنهای روز سهشنبه ۱۳آبان بهبهانهٔ میلاد پیامبر باز هم بهطور آنلاین و ویدیویی ظاهر شد و بجز روضهخوانی مقدماتی دجالگرانهاش راجع بهپیامبر، عمدتاً دربارهٔ درد بیدرمان رژیمش یعنی امنیت یا در واقع فقدان امنیت رژیمش صحبت کرد و از خطر قیام و از خطر مجاهدین بهطور مبسوطی آه و ناله سر داد.
سکوت در مورد کرونا و فغان و فریاد از قیام
در شرایطی که سراسر کشور در آتش کرونا میسوزد و طوفان بیماری و مرگ در هر شهر و روستا و در کوچه و خیابان تنوره میکشد، خلیفهٔ ارتجاع حتی یک کلمه دربارهٔ این فاجعهٔ بزرگ ملی حرف نزد، چرا که تمام فکر و ذکر و هم و غم او بر درد اصلیاش یعنی امنیت و قیام متمرکز است؛ البته کرونا برای او مهم بود، اگر میتوانست بهطور درازمدت از آن و از تل اجساد کشتگان سدی در برابر قیام بسازد و آن را مرهم درد بیدرمان امنیتش کند، ولی بهنظر میرسد که بیش از ۱۴۰هزار کشته نتوانسته امنیت مورد نظر شیطان عمامهدار ولایت را تأمین کند.
خامنهای در صحبتهایش تلاش کرد با دجالگری روی انتشار کاریکاتورها در فرانسه سوار شود و آن را محمل تاخت و تازش بهفرانسه کند و از آن علیه حضور و فعالیت مجاهدین و مقاومت ایران در این کشور بهرهبرداری کند. او در همین رابطه گفت: «این دولت فرانسه چه جور دولتی است، این سیاست چه سیاستی است؟ این سیاست همان سیاستی است که خشنترین و وحشیترین تروریستهای دنیا را در خودش جا داده و پناهگاه آنها شده».
ولیفقیه ارتجاع سپس روضهٔ ۱۷هزار کشته را خواند و افزود: «اینها (مجاهدین) تروریستهای معمولی نیستند، آن وقت اینها پناهگاهشان فرانسه است و پاریس است، آن وقت اینها ادعای حقوقبشر میکنند، ادعای آزادی میکنند».
خامنهای در صحبت خود همچنین بهگرانی هم اشاره کرد و ضمن بیدلیل خواندن گرانیها، اعتراف کرد که «خیلی از مشکلات کنونی ما ربطی هم بهتحریم ندارد». علت این اشاره و باز کردن این پرانتز در متن روضهٔ امنیت نیز، هراس از انفجار خشم مردم بود.
زنجیرهٔ بههم پیوستهٔ ابراز وحشت از دی۹۶ تاکنون
از قیام دیماه ۹۶ بهاین سو و بهخصوص پس از قیام آتشین آبان۹۸، خامنهای هیچ سخنرانی جدیای نکرده، مگر که در آن بهامنیت نظام پرداخته باشد و هیچگاه بهامنیت نپرداخته مگر آنکه وحشت خود از مجاهدین و خطر نفوذ آنها بهخصوص در میان جوانان را آشکار کرده باشد.
چرا که قیامهای دی۹۶ و آبان و دی۹۸، تمام رشتههای رژیم در زمینهٔ امنیت را پنبه کرد و رژیم احساس کرد بهرغم دستگاههای عریض و طویل امنیت و سرکوب، هیچکدام برای رژیم امنیت قابل تکیهیی بهوجود نیاورده و نظام ولایت بر لبهٔ پرتگاه سرنگونی قرار دارد.
پس از قیام دی۹۶، خامنهای طی سخنانی در ۱۹دی۹۶ با تأکید بر اینکه قیام توسط مجاهدین سازماندهی شده و از ماهها پیش برای آن برنامهریزی کرده بودند، تهدید کرد که «این کار بیتقاص نخواهد ماند». این تهدید چند ماه بعد در تیر۹۷ و در جریان تلاش نافرجام اسدالله اسدی دیپلمات تروریست رژیم برای بمبگذاری در گردهمایی بزرگ مقاومت ایران در ویلپنت پاریس بهمنصهٔ ظهور رسید و رسوایی بیسابقهیی برای رژیم بهبار آورد که همچنان ادامه دارد.
پس از قیام آبان نیز، خامنهای طی سخنانی در ۱۸دی۹۸ بهقیام آبان بههرزهدرایی و عقدهگشایی علیه مجاهدین، بهنقش آنها در این قیام اشاره کرد و گفت: «در میدان مسائل امنیتی، چند روز قبل از قضایای آبان ماه، این قضایای مربوط بهبنزین در یک کشور اروپایی، یک کشور کوچک اما شریر واقعاً خبیث در اروپا، یک عنصر آمریکایی با یک تعداد ایرانی مزدور، وطنفروش، جمع شدند دورهم علیه جمهوری اسلامی بنا کردند برنامهریزی کردن و نقشه درست کردن. نقشه هم همان چیزی بود که ما چند روز بعدش در قضایای بنزین دیدیم».
خامنهای سپس در ۲۸اردیبهشت۹۹ طی سخنانی برای دانشجویان بسیجی، بهسه تهدید اصلی برای حکومتش و در رأس آنها مجاهدین اشاره کرد و گفت: «همه بهاین توجّه داشته باشند که آنها روی جوان ما کار میکنند، سعی میکنند که از جوان ما سوءاستفاده کنند، آنها همه این را دنبال میکنند و برای این برنامهریزی میکنند».
معنی این همه ابراز وحشت؟
این ورد پایانناپذیر امنیت و این ابراز وحشت مکرر از مجاهدین بهدلیل آن است که هر چه در زمان پیش آمدهایم قیامها با فواصل کوتاهتر، گستردگی بیشتر و کوبندگی بسا عمیقتر رخ داده است. همچنین این ابراز وحشتها نشانهٔ آن است که رژیم و شخص خامنهای بهتر از هر کس میدانند، نه تنها آتش قیام خاموش نشده و آتشفشان قیام زیر پوست اختناق که هر روز شکنندهتر میشود در حال غلیان است، بلکه منحنی پیشروی قیامها همچنان اوج گیرنده است و نه کرونا و نه مانورهای مشمئزکنندهیی مانند خیابانگردانی یا قتلهای علنی قادر نیست این پتانسیل عظیم انفجاری را بهبند بکشد.