بازیهای تاکتیکی و زبانی با واکسن کرونا از جانب نظام آخوندها و مطالبهٔ فوری واکسن از طرف مردم ایران تبدیل به یک جنگ مستمر سیاسی ـ سلامتی شده است. این جنگ، روزانه میلیونها بار انعکاس اجتماعی در فضای مجازی مییابد.
این انعکاسات که خصلت تکثیر خوشهیی یافتهاند، فتوای خامنهای مبنی بر نخریدن واکسن و وعدههای توخالی و مقامات وزارت بهداشت دولت روحانی برای خریدن واکسن از اینور و آنور دنیا را استمرار آگاهانهٔ یک خیانت و جنایت علیه سلامتی مردم ایران بیان میکنند.
خیانت عجین با دجالیت مذهبی برای نخریدن واکسن، از دیوار نظام سرریز کرده و به درون آن سرایت نموده است. رسانههای حکومتی هر روز میدان بگومگو و داد و هوار عناصر باندهای حکومتی علیه همدیگر شدهاند. واضح است که هر چه فشار اجتماعی بر حاکمیت و دولت آخوندی بر سر فوریت خرید واکسن بیشتر میشود، زبانههای این دعواها و کشوواکشهای باندی بالا و بالاتر میرود.
جنایت خامنهای در دستور نخریدن واکسن آنقدر در درون نظامش تناقض و اما و اگر بهوجود آورده که تقریباً چنین فشاری از پایین نظام به بالای آن کمنظیر بوده است. شمهای از این فشارها و تناقضات که بهاجبار سر از رسانهها درمیآورند، در روزنامه حکومتی آفتاب یزد انعکاس یافته است. این روزنامه در شماره ۱۶بهمن۹۹ در یک مقالهاش که پیداست بازتابی از فضا و فشار اجتماعی علیه فتوای خامنهای است، مینویسد:
«یک درخواست، یک خواهش: در شرایطی که تقریباً تمام کشورهای همردیف ایران و منطقه در حال واکسیناسیون هستند، چرا هنوز تکلیف کشور ما و سیستم بهداشتی در این زمینه مشخص نیست؟».
آیا کسی جز خامنهای مخاطب این عبارت است؟ چه کسی خریدن واکسن را بلاتکلیف گذاشته و به کر هماهنگ کارگزاران دولتیاش دستور چنین بازیای را با جان مردم داده است؟ آیا برجسته کردن «کشورهای همردیف ایران و منطقه» که «در حال واکسیناسیون هستند»، علم کردن خفت و خواریِ نظام آخوندی از جانب درونیهای خودش نیست؟ آیا این میزان از تناقضها و درگیریهای درونی نظام که رسانهیی شده، گویای ریختن باروت تضادهای اجتماعی و نفرت مردم ایران نسبت به خامنهای در آتشباری باندها علیه هم نیست؟ آری، اینها مکافات سریال جنایات خامنهای در امر کرونا هستند که بیش از همیشه دامن کل نظامش را در بر گرفته است.
وجهی دیگر از این مکافات را که پایداریِ اجتماعی مردم ایران به درون نظام سرازیر کرده، همین رسانهٔ حکومتی تصویر و توصیف میکند. در این تصویر و توصیف، برگی دیگر از چپاولهای نجومی تحت عنوان «بیتالمال» نیز برملا میگردد. دقت کنید:
«واکسن ساخت هر کشوری حق این مردم است. سیاسیکاری و حاشیهسازی کافی است. آقایان مسئول! حقوقهای ۴۰، ۳۰، ۲۰ و... میلیون تومانی وقتی سر هر ماه به حساب بانکیتان از بیتالمال واریز میشود، یعنی باید در قبال آن خدماتی ارائه دهید نه اینکه از پشت تریبونها وعدههای صد من یک غاز دهید! جامعه چشمانتظار یک تدبیر واقعی و روشن در مورد واکسن است».
«چشم انتظاری جامعه» بهمثابه تمرکز بر تعیینتکلیف واکسن کرونا، معادلات اجتماعی و هوشیاری ایرانیان را در فضای مجازی علیه رژیم آخوندی و مشخصاً شخص ولیفقیه سمتوسو داده است. اکنون فتوای خیانتآمیز خامنهای سیبل مطالبهٔ جامعه و اما و اگر و تناقض رسانهها و سنگربندی خودیهای نظام شده است.
اکنون تأمین واکسن کرونا تبدیل به یک مطالبهٔ فوری و ملی شده است. این مطالبه را باید به صحنهٔ نبرد برای تأمین عاجل سلامتی مردم ایران و نیز روشنگری حقوقی و افشاگری سیاسی علیه فتوای خیانت خامنهای جنایتکار تبدیل نمود.