خامنهای روز چهارشنبه (۸شهریور) در دیدار با اعضای دولت درگلماندهٔ جلاد۶۷ با اذعان بهشرایط انفجاری جامعه و تحت اجبار شرایطی که راه را بر هر گونه انکار و پردهپوشی بسته، به «تورم نامطلوب دو رقمی» و «گرانی شدید برخی مواد غذایی و گرانی مستأصلکننده در بخش مسکن» و امثالهم اعتراف کرد، اما برای توجیه آن، دست بهکار اختراع یک توجیه دجالگرانه و محیرالعقول شد و گفت: «مشکلات معیشتی مانند غبار مانع دیدن کارهای اساسی دولت است».
خلیفهٔ ارتجاع افزود: «وقتی که مشکلاتی در باب معیشت بهوجود میآید مثل همین گرانی خانه و اجارهخانه و اینها که خب یک عدهیی را واقعاً مستأصل میکند همه کارهای خوبی که شما میکنید تحتالشعاع قرار میگیرد».
وی البته توضیح نداد که این چگونه غباری است که آن کارهای خوب دولت جلادان را تحتالشعاع قرار میدهد و آن کارهای خوب و مشعشع چیست و در چه زمینهای است که بهگفتهٔ امام جمعههایش نه «دیده میشود» و نه «میشود بهمردم گفت».
خامنهای که یک روز پس از نشست خبری رئیسی و آمارسازیهای مفتضح و دروغگوییهای بیدنده و ترمز او دربارهٔ رشد و پیشرفت، حرف میزد، بهتمجید از کارنامهٔ ننگین رئیسی و دولت او پرداخت و گفت: «عملکرد دو ساله این دولت، موجب تقدیر و تمجید است اما متأسفانه بهعلت نارسایی در زبان رسانهیی دولت، فعالیتهای خوب آن، بهاندازه لازم و شایسته بهاذهان مردم منعکس نشده است».
بهاین ترتیب معلوم میشود که دولت جلادان فقط یک نقص و کمبود دارد و آن هم «نارسایی در زبان رسانهیی» است که نتوانسته «فعالیتهای خوب» خود را «بهاندازه لازم بهاذهان مردم منعکس» و فرو کند تا مردم باور کنند که فقر روزافزون و خرد شدن استخوانهایشان زیر فشار گرانی و تورم واقعیت ندارد، آنچه واقعیت دارد همان اباطیلی است که تبلیغاتچیهای حکومت، از بام تا شام در تمامی منابر و صدا و سیمای ننگین ولایت نعره میزنند.
اما بهرغم این تمجید مفتضح از دولتی که در درون رژیم هم فریاد از فساد و ناکارایی آن بهآسمان رسیده، خامنهای نتوانست فضیحت آمارهای دروغین و متناقضی را که رئیسی ارائه میکند، رفع و رجوع نماید. وی در همین رابطه گفت: «آمارها و وعدههای مسئولان دولتی باید انسجام داشته باشد نه اینکه دستگاهها آمارها و وعدههای یکدیگر را رد کنند یا غیرعملی بدانند».
ولیفقیه ارتجاع برای توجیه وضعیت انفجاری جامعه و شرایط «مستأصل کنندهٔ مردم»، پای تحریمها را بهمیان کشید و گفت: «تحریمهایی که تحمیل شده عمده هدفش همین معیشت مردم است یعنی خواستند معیشت مردم را گروگان بگیرند، باید برای خنثی کردن تحریمها تلاش کرد».
دجال مفلوک خود را بهنفهمی میزند که گویا مردم نمیدانند که باعث و بانی تحریمها خود اوست. وی همچنین فراموش کرده که ادعا میکرد نظامش در برابر تحریمها واکسینه شده و از قضا تحریمها موجب رشد و شکوفایی گردیده است.
خامنهای در تقلا برای یافتن عواملی که موجب انهدام اقتصاد کشور شده، همچنین فراموش کرد بهپروژهٔ ضدملی بمبسازی اشاره کند؛ چاه ویلی که بهاعتراف سردمداران رژیم بیش از ۲هزار میلیارد دلار را بهکام کشیده است. خود خامنهای چندی پیش ضمن اشاره به «عقبماندگی و تعطیل نسبی مسائل اقتصادی» اعتراف کرد: «تمرکز کشور بر روی مسأله هستهیی که اقتصاد را شرطی کرد مؤثر بود... نتیجه این شد که ما یک دهه عقبماندگی داریم و شاخصهای منفی زیاد داریم» (۱۰بهمن ۱۴۰۱).
معلوم نیست خامنهای تا کی میخواهد در توجیه وضعیت انفجاری موجود، آن را بهعواملی مانند ضعف تبلیغات و «نارسایی در زبان رسانهیی دولت»، یا تحریمها و غیره نسبت دهد، اما روشن است که این دجالگریها قادر نیست روی یک واقعیت را بپوشاند؛ اینکه عامل اول و آخر همهٔ این عوامل خود او و استبداد قرونوسطایی ولایت فقیه است و مردم ایران در بلوغ آگاهیهای خود، بهاین حقیقت رسیدهاند که «دشمن ما همین جاست» و همه جا مرگ این دشمن را فریاد میزنند: «مرگ بر اصل ولایت فقیه!».