سال ۶۴میلادی نرون، امپراتور خونخوار و جنایتکار رم به سربازانش دستور داد تا شهر را آتش بزنند. آتش زدن شهر رم را به گردن مسیحیان انداخته و تعداد زیادی از آنان را دستگیر کردند. برخی را در سیرک ها در مقابل جانوران درنده رها کردند. تعدادی دیگر را بهصورت مشعل زنده درآوردند و هزاران نفر از مردم شهر را کشتند... از آن پس اقدامات وحشیانه نرون بیشتر شد و موجب نارضایتی مردم گردید. خزانه مملکت بهخاطر کارهای پر هزینهاش خالی شد. رم به آستانه قحطی رسیده بود. مخالفت با او در خیابانهای شهر شکل میگرفت و شورشهای بزرگ بر ضدامپراتور در شهرهای دیگر ادامه یافت. او که حامیانش را از دست داده بود، از شدت ناامیدی در سال۶۸میلادی خودکشی کرد. تاریخ دانان، عموماً نرون را بدترین امپراتور تاریخ امپراتوری رم میدانند (لژیونیکا- بخش چهارم).
هر بار که سرنوشت دیکتاتورهای جهان را میخوانیم این امید در دلمان زنده میگردد که فردای بهتری در انتظار مان است اما آن روی سکه نیز پایداری، مقاومت و شورش مردمانی است که از دژخیم نترسیدند و برای امیدهایشان به سختی تلاش کردند تا به پیروزی رسیدند.
با این همه آتش زدن شهری به عظمت رم پایتخت ابر قدرت آن روزگار به دست نرون دیکتاتور قسیالقلب معنایی تلخ دارد: از بین رفتن همه سرمایهها، داراییها و امکاناتی که متعلق به مردم و نسلهای آینده میباشد. نگاهی به آخرین آتش سوزیهای عامدانه نظام ولایت فقیه با سرمایههای مادی و جانی خلق اسیر ایران، گواه سرنوشت مشترک جوامع و کشورهایی است که در تاریخ مایه عبرت گردیدند.
هدر دادن ثروتهای مردم ایران
بهتازگی قالیباف رئیس دستنشانده خامنهای در مجلس آخوندی اعتراف کرد که سالیانه ۱۰۴میلیارد دلار هزینه مدیریت غلط از جیب مردم ایران پرداخت میشود. بگذریم که معلوم نیست این عدد بزرگ چگونه محاسبه شده است و هیچ منبع و مرجعی نیز ارائه نگردیده است؛ اما میتوان به این رقم، موارد حیرتانگیز دیگری افزود که از قضا قابل راستیآزمایی است.
روزنامه شرق (۱۸ خرداد۱۴۰۲) به چند مورد از این دست اشاره کرده است. بنا به گفته مراجع رسمی در ۱۰سال گذشته ۲۸۰میلیارد دلار (از فروش سکه و ارز توسط بانک مرکزی) خروج سرمایه صورت گرفته است. با فروش نفت با تخفیف ۲۰درصدی با روزی یک میلیون بشکه، سالی ۵میلیارد دلار هدر میرود. بهدلیل تحریمهای بانکی خرید کالاها با ۲۰درصد بالاتر صورت میگیرد و با ۵۰میلیارد دلار واردات، سالی ۱۰ میلیارددلار ضرر داده میشود. بهعلت فرسودگی نیروگاهها، میلیونها دلار سوخت اضافه مصرف میشود که بالغ بر سالی ۱۷میلیارد دلار میشود. روزی ۱۰۰میلیون لیتر بنزین به باک ماشینهای فرسوده و بیکیفیت ریخته میشود که حداقل ۵۰ درصدش هدر میرود که معادل ۱۵میلیارددلار است. [هزینه بیماریهای تنفسی و مرگ هموطنان حساب نشده است]. سالانه ۴۰۰هزار تصادف منجر به مرگ دست کم ۱۷هزار هموطن صورت میگیرد که حدود یک میلیارددلار قیمت خودروهای از بین رفته است. سالی ۱۰ میلیارددلار ضرر ارزان فروشی محصولات پتروشیمی در بازار سیاه است...
اینها که نوشته شد، حساب و کتابهای ساده در موضوعات پیش چشم مردمان است ولی قیمت میلیونها هکتار جنگل از بین رفته چقدر است؟ قیمت آبهای زیر زمینی ته کشیده چقدر است؟ خشک شدن تالابها، رودخانهها و دریاچه ارومیه چطور؟ ارزش زمینهای نشست کرده و بهخصوص آسیبهای وارده به آثار تاریخی چه میزان است؟...
فراتر از همهٔ اینها، ارزش هزاران مغز مهاجرت کرده که بهدلایل واهی حکومتی راهی دیار غربت گردیدهاند آیا قابل محاسبه است؟! بهای جانهای به بند کشیده شده، روانهای خراشیده و زندانهای مملو از بهترین فرزندان خلق و آرامگاههای پر از سنگ مزار گلهای نشکفته پر پر چطور؟!
از اینها هم که بگذریم باید پرسید کدام حکومتی در جهان ملت خود را چنین تحقیر کرده است که در روز روشن و در برنامه توسعهاش، کارگران را به برده تبدیل کرده است. اقتصاددان شناخته شدهای در این باره میگوید: «امروز نیروی کار و کارگران به بردههای جدیدی تبدیل شدهاند که همه اختیار آنها را به کارفرما سپردهاند و هیچگونه حمایتی از آنها وجود ندارد. امروزه نهتنها نخبگان کشور بلکه شاهد مهاجرت نیروی کار و تکنیسینها و حتی آرایشگران و مشاغل اینچنینی هستیم» (اقتصاد۲۴-۲۰خرداد۱۴۰۲)
فقط کف خیابون بهدست میاد حقمون
حال و روز مردم ایران بسیار شبیه وضعیت مردم در دوران نرون دیکتاتور مشهور تاریخ است. در آن زمان نیز مردم ستم دیده به خیابانهای شهر رم و سایر شهرهای امپراتوری آمدند تا در برابر دیکتاتور بایستند. امروز بازنشستگان و معلمان، کارگران و کشاورزان، پرستاران و زحمتکشان و حتی معلولان دردمند میهن برای گرفتن حقشان از حاکم ستمگر به خیابانهای عموم شهرها آمدهاند تا فریاد دادخواهیشان به گوش پیشوا برسد. این فریادها از زندانها و مزار شهدای به خون خفته خلق هم به آسمان بلند گردیده است.
نرونها و هیتلرها و خمینیها رفتند. قطعاً خامنهای و رژیم فاشیسم مذهبی هم با اراده جوانان آگاه و شورشگر به آنها ملحق خواهد شد.