در قیام آبانماه سال گذشته که با جرقه افزایش قیمت بنزین شعلهور گردید، خامنهای و روحانی و بقیه سران رژیم آخوندی هر یک به زبانی از خود سلب مسئولیت کردند؛ و گران کردن قیمت بنزین را به گردن دیگری انداختند .
بیش از ۱۵۰۰نفر از مردم تحت ستم ایران به خاک و خون کشیده شدند و هزاران نفر دستگیر گردیدند. خامنهای که استاد نپذیرفتن شکستهای نظام ولایت فقیه در پروندههای گوناگون است، در شروع قیام آبان، پنج بار اذعان کرد که در حوزه اقتصاد تخصص و سررشته ندارد، و تأکید کرد که به حضرات گفته است: «در این قضایا صاحبنظر نیستم... لکن مسئولان تصمیم گرفتند». از آن وقیحتر موضع روحانی شیاد رئیس دولت رژیم است که گفته بود: «صبح جمعه متوجه تغییر قیمت بنزین شدم!»
او در توجیه تصمیمی که به قیمت خون جوانان مردم ایران تمام شد گفت:
«از حدود یک ماه تا ۴۰روز پیش اجرای طرح سهمیهبندی و تعدیل نرخ بنزین را به وزیر کشور و شورای امنیت کشور واگذار کردم، من هم مثل همه مردم صبح روز جمعه دیدم که قیمت بنزین تغییر کرده است!... وقتی این موضوع در هیأت دولت مطرح شد، اعضای کابینه با آن مخالفت کردند و من هم گفتم که وقتی همه وزرا مخالف این موضوع هستند از اجرای این طرح هم عقبنشینی میکنم». (جوان. ۶آذر۱۳۹۸)
بورس؛ دارویی که میکشد و شفا نمیدهد
با بههم ریختن اوضاع اقتصادی رژیم آخوندی (ناشی از پروندههای اف.ای.تی.اف، سقوط قیمت نقت، تحریمهای آمریکا، نقض تعهدات برجام، ورود کرونا، کسری بودجه دولت و هزینههای کمرشکن ماجراجوییهای اتمی و موشکی رژیم در منطقه) روحانی بهمنظور تأمین بودجهٔ مورد نیاز دولت خود مجبور شد به بازار بورس روی بیاورد. این اقدام با تبلیغات گسترده رسانهها آغاز شد و سیلاب نقدینگی را به سوی بورس روانه کرد. اما این دارویی نبود که بیماری نظام ولایت فقیه را معالجه کند؛ بلکه خود تبدیل به یک بحران جدید شد. اکنون روحانی با پیچیدن نسخههای بیخاصیت به زدن چسب و دواگلی به بدن بیمار مشغول شده است. بیمار صعبالعلاجی که خودش باعث بهوجود آوردن زخمهای چرکین و خونین آن گشتهاست.
روحانی: اجازه شیطنت داده نشود
آخوند روحانی با مشاهده تلاطمهای بورس و افت و ریزش ارزش سهام و برقراری صفهای فروش، به تهدید شیطان روی آورده است که مبادا وارد تالار بورس شود!
حسن روحانی در جلسه هیأت دولت با تأکید بر لزوم مراقبت از سرمایه مردم در بازار سرمایه تصریح کرد:
«البته بورس ویژگیهای خود را دارد و نباید نگاه کوتاهمدت به آن داشت. فضای بورس را برای حضور مردم آماده کردیم؛ اما در عینحال هر کسی وارد بورس میشود باید میانمدت و بلندمدت به این بازار نگاه کند... تریبونداران از جمله صدا و سیما، خبرگزاریها و روزنامهها نباید اجازه شیطنت به کسانی دهند که میخواهند فضا را بر مردم سخت کنند. (ایسنا. ۲۰شهریور۹۹)
دستدرازی به صندوق توسعه ملی
رئیسجمهور ارتجاع که از پشت شیشه ماشین ضدگلولهٔ خود متوجه نابسامانی بازار سرمایه و هجوم مجدد نقدینگی به بازار ارز و سکه و خودرو شده، چاره را در این دید که برای چندمین بار به قلکی که صندوق توسعه ملی نامیده میشود دست ببرد و کم و کسریهای هزینههایش را تأمین کند و «برای خالی نبودن عریضه» تعدادی مسکن و لوازم پانسمان هم به مردم اهدا کند.
علی ربیعی سخنگوی روحانی «از برنامه حمایتی جدید دولت از بورس و برگزاری جلسه فوقالعاده شورای عالی بورس خبر داد» و گفت:
«در حالی سپردهگذاری یک درصد از دارایی صندوق توسعه ملی در صندوق تثبیت بازار سرمایه از سال۹۴ بهدلیل ابهاماتی، امکانپذیر نبود که مقرر شد از اول هفته آینده این تصمیم عملی و صرف پایداری بورس شود. همچنین در این جلسه تصمیماتی اتخاذ شد که پشتوانههای مناسبی برای بازار سرمایه بهشمار میروند. بخشی از گلایهها در مورد عملکرد سهامداران حقوقیها بود. بنابراین مقرر شد حقوقیها طبق ضوابط شورای عالی بورس، حداکثر همکاری را انجام دهند». (سنا. ۲۰شهریور۹۹)
ربیعی نگرانی خود را از اقدامات شرکای دیروز و رقبای امروز هم نشان داد:
«در این میان برخی رقبا برای زمین زدن دیگران فضای روانی ایجاد میکنند که نباید به آنها توجه شود. تفاوت بورس با بانک هم در ثبات بلندمدت بورس است». (فراسو. ۲۰شهریور۹۹)
۱۵۰۰ میلیارد تومان تولید روزانه نقدینگی
سیل هجوم نقدینگی به بازار سهام و وعدههای فریبنده رژیم در کسب سودهای چشمگیر باعث شد هزاران نفر داراییها و اندوختههای روز مبادای خود را وارد تالار بورس کنند؛ و حتی خانه و ماشین و مایملک خود را بفروشند و به بورس ببرند. اما با ریزش قیمت سهام، همه سرمایهٔ آنها به باد فنا رفت. در عوض شرکتهای دولتی و شبهدولتی پولهای آنها را به کیسه خود ریخته و بردند. این در حالی است که بنا بهگفته رئیس کمیسیون اقتصادی مجلس رژیم «فروش دارایی برای ورود به بازار سرمایه اشتباه است». معنی حرف او این است که هزاران نفر هست و نیست خود را از دست دادهاند.
«رئیس کمیسیون اقتصادی مجلس، فروش مسکن و خودرو و دیگر داراییها را برای ورود به بازار سرمایه اشتباه خواند. حضور در بازار سرمایه تهدیدی است که اگر مدیریت نشود میتواند عواقبی داشته و در فضای اقتصادی کشور اثرگذار باشد. پورابراهیمی با اشاره به اینکه ۱۰۰۰میلیارد تومان روزانه به سمت بازار سرمایه آمده است افزود: ۱۵۰۰میلیارد تومان روزانه تولید نقدینگی در بازار ایران است که باید از این ظرفیت نهایت استفاده را کرد. (اما) نباید انتظار داشت سهام شرکتها همیشه رشد و سودآوری داشته باشند». (بازار سرمایه. ۱۵شهریور۹۹)
کارگزاران دولت بهدنبال سود از فعل و انفعالات بازار
در این حال کارگزاران رژیم آخوندی بهجای اینکه چارهای بیندیشند و مردم مستاصل را از این وضعیت نجات دهند، خود در فکر کسب و سود هنگفت از این اوضاع بیدر و پیکرند. یک کارشناس اقتصادی در حکومت میگوید:
«حقیقت تلخ این است که بسیاری از کارشناسان در دولت هم بهدنبال سود بردن از این فرصت اقتصادی رخ داده افتادهاند و بهجای ایجاد نگاه منطقی به مسئولان ارشد کشور راه ساختن فرصت سودجویی از این قبیل راهها را اتخاذ کردهاند و آدرس غلط میدهند». (آفتاب یزد. ۱۹شهریور۹۹)
وی با بیان اینکه جهش قیمت زمین و مسکن و خودرو ناشی از این بوده که جمعی از سهامداران بزرگ بهمحض اشباع بهسرعت صف فروش ایجاد کردند و سهام فروخته شده را به بازار دیگری انتقال دادند تا حال از این طریق کسب سودهای درشت کنند میافزاید:
«کما اینکه برخی از این سهامداران هم برای خرید ملک حتی در کشور همسایه ترکیه جهت اخذ شهروندی آن کشور اقدام کردهاند!» (همان منبع)
عاقبت «اقتصاد دلالی»
بورسی که قرار بود اقتصاد بیمار نظام ولایت فقیه را از سرطان نجات دهد، حالا خود باعث وخامت آن شده است و مرتب در حال خونریزی است. بورس افت و ریزش خود را آغاز کرده است و خودرو و ارز و سکه و مسکن به قلههای صعود نزدیکتر میشوند. در چند ماه گذشته دولت آخوند روحانی هر چه وعده و وعید درباره بورس بلد بود، داد و حالا به مصیبت ریزش شاخص دچار شده است. از قله دومیلیون واحدی خرداد به پایین پرتاب شده است در حالیکه دلار به ۲۶هزار تومان هم رسید. طی ۳۷روز حدود ۲۵درصد از شاخص بورس کم شده و روز گذشته نیز عدد شاخص با کاهش ۳۳هزار واحدی به ۱میلیون ۵۷۴هزار واحد رسید.
ارزش پول ملی چنان تضعیف شد که دیگر هیچکس نمیخواهد اسکناس منقوش به عکس خمینی دجال را در دست داشته باشد بلکه میخواهد آن را هرچه زودتر به کالا و ارزی معتبر تبدیل کند و این داستان یک اقتصاد بیبنیان و دلالی است که منعکسکننده ماهیت نظام ولایت فقیه در این بخش از جامعه است.
پیرزن ۹۰ساله هم میداند باید ریال را تبدیل به یورو کند
اقتصاددانانی که از منظر علم اقتصاد به اوضاع بحرانی رژیم آخوندی مینگرند عموماً یک اقتصاد دلالی که تا عمق جامعه رسوخ کرده است را مشاهده میکنند.
پیمان مولوی، دبیر و عضو هیات اجرایی انجمن اقتصاددانان ایران در مورد اقتصاد دلالی شکلگرفته در یک ماه اخیر میگوید:
«اقتصاد دلالی زمانی بهوجود میآید که چشمانداز روشنی برای فعالیتهای اقتصادی در آینده وجود ندارد. در این نوع از اقتصاد همه تولیدکنندگان، واردکنندگان و صادرکنندگان و کلیه شبکههای فروش و کسب و کارهای متوسط و خرد درگیر میشوند از یک چلوکبابی کوچک گرفته تا فروشنده لوازمالتحریر بهدلیل عدم چشمانداز روشن و عدم تصمیمگیری درست و فقدان برنامهریزی وارد این اقتصاد میشوند.در حال حاضر پیرزن ۹۰ساله هم میداند باید ریال را تبدیل به یورو کند تا ارزش سرمایهاش حفظ شود و تقریباً مردم به تجربه این موضوع را متوجه شدهاند برای اینکه بتوانند قدرت خریدشان را حفظ کنند باید وارد بازارهای موازی شوند. هر چند از گذشته واسطهگری و دلالی در اقتصاد کشور وجود داشته و دلالها در بازار فعالیت داشتهاند و این موضوع جزو ذات بازار است اما اینکه کل جامعه درگیر فعالیت دلالی شوند بسیار عجیب است». (اعتماد. ۱۹شهریور۹۹)
رژیم آخوندی؛ بیآیندهتر از همیشه
آری؛ در نظام استبداد مذهبی نمیتوان صحبت از برنامهریزی کرد چه برسه به برنامهریزی صحیح. وقتی آینده سیاسی رژیم تاریک است، لاجرم اقتصادش بسوی دلالی و واسطهگری کشیده میشود. بورس و سهام عدالت و گشایش اقتصادی و دهها دکان دونبش دیگر هم، جز برای غارتگری و سرقت اموال و داراییهای یک خلق محروم و اسیر، رونمایی نمیشود. این بیمار در بستر احتضار است.