بهمناسبت روز کارگر، خامنهای به روضهخوانی برای کارگران پرداخت. حواسش بود مانند خمینی دجال نگوید که «خدا هم کارگر است»! اما گویی که به عیادت بیمار محتضر میرود، به کارگزاران کارگرکش و سارقان دستمزد ناچیزشان گفت: «خوب شدن حال کارگر یعنی خوب شدن حال کشور»! پس بهطور مشخص و تا همین ساعت و پس از چهل سال گردهکشی و استثمار و پایمال کردن حقوق قانونی و دستمزد بینوایان، حال کارگران و خانوادههایشان که دست کم نیمی از جامعه ایران ستمزده را در بر میگیرند، خوب و سالم و آرامشبخش نیست. طبعاً حال و روز ملت تحت ستم فاشیسم دینی به سرکردگی خامنهای هم خوب و رضایتبخش نیست.
نیمی از روضهخوانیهایش شاخ و شانه کشیدن برای استکبار جهانی بود و اینکه در ینگه دنیا برای کارگر ارزش ذاتی قائل نیستند، اما نظام مطلقه فقیه «برای کار و عمل، ارزش و احترام ذاتی قائل است»! فقط میماند مشکلات قشر قانع و نجیب کارگر که آنهم مسئولان به آن میپردازند! تا حال همگی خوب شود! اما کارگران هم باید به نامگذاریهای سالیانه من اهمیت بدهند و در «جهش تولید» شرکت کنند و «مشارکت» داشته باشند تا... دستشان هم پر شود!
گوشهای از دردهای کارگران به زیر خط بقا کشیده شده
حال بپردازیم بهحال و روز کارگران استثمارشده ایران: «امنیت شغلی» یکی از مهمترین نگرانیهای جامعه کارگری ایران است و خامنهای هم به آن اعتراف کرد: «ایشان تضمین امنیت شغلی را از مهمترین مسائل دانستند... کارگر باید به آینده شغلی خود اطمینان داشته باشد» (تابناک۵اردیبهشت۱۴۰۳)
نداشتن امنیت شغلی کارگران
از سال ۱۳۶۹ و از زمانی که خامنهای بر کشور سلطه یافت، قانون ضدامنیت شغلی کارگران اجرا گردید که تا این ساعت خون به دل کارگران کرده است. «معاون وزارت کار با بیان اینکه امنیت شغلی مهمترین دغدغه جامعه کارگری است، گفت: ماده ۷ قانون کار در سال ۶۹ به تصویب رسید و بسیاری از قراردادها به موقت تبدیل شد... طبق لایحه پیشنهادی وزارت کار برای اصلاح ماده ۷ قانون کار، قراردادهای موقت بعد از ۵ سال کار مستمر باید به قرارداد دائم تبدیل شود» (ایران اکونومیست۵اردیبهشت۱۴۰۳)
بیش از ۳۰ سال از موقتی شدن قراردادها گذشته است، حالا قرار است از این به بعد (؟!) و پس از تصویب در دولت و مجلس، قراردادها دائمی شوند. چطور؟ «پیشنهاد دادیم کارهایی که ارزش مستمر دارند، بعد از پنج سال باید قراردادشان به دائم تبدیل شود»! (همان منبع) وعده سرخرمنی که تنها به درد خامنهای و استثمارکنندههای داخل بیت میخورد.
مسأله دیگر اخراج دلبخواهی کارگران است که قبل از اتمام قرار داد موقت صورت میگیرد. این یکی چطور در آینده حل و فصل میشود؟ «معاون وزیر کارگفت: طبق فرمایشات مقام معظم رهبری، برای ایجاد توازن میان کارگر و کارفرما در لایحه پیشنهادی اگر کارفرما قبل از اتمام قرارداد نیروی کار را اخراج کند، باید در مراجع حل اختلاف در ادارات کار مسأله را حل کند»! این راهحل هم لایق خامنهای و دیگر غاصبان حقوق کارگران دلخون شده میهن است.
تعطیلی واحدهای تولید
خامنهای گفت: «در یکی دو سال اخیر، هزاران کارگاه تعطیل شده یا نیمه تعطیل، احیا شده است» اما واقعیت چیست؟ «باز شدن درهای سولههای بسته کارخانهها و احیای صوری واحدهای راکد، بدون تأمین مواد اولیه و تجهیزات و فراهم کردن بازار فروش، بازگشت به چرخه تولید و حمایت از تولید نام میگیرد. شرکت پلیاکریل ایران بعد از نیم قرن فعالیت درخشان در صنعت نساجی کشور، با ۲۰۰۰کارگر، نفسهای آخر را میکشد. شرکت تهران بتن بعد از ۵۲ سال فعالیت، تعطیل میشود. شرکت داروگر تهران این برند قدیمی، در سراشیبی تند سقوط قرار میگیرد. فولاد خزر تعطیل میشود... واقعیت این است که این سیاههٔ دردناک را میتوان همینطور ادامه داد... . تعطیلی هر یک از این کارخانهها، معادل از بین رفتن سرمایههای ملی و بیکاری چند صد یا چند هزار کارگر است» (ایلنا، ۲اردیبهشت۱۴۰۳)
بیمه کارگران ساختمانی چه شد؟
خامنهای مسأله بیمهها را هم، برای جامعه کارگری مهم خواند و با انتقاد از اجرانشدن سیاستهای کلی تأمین اجتماعی، گفت: «این سیاستها، مدتها پیش ابلاغ شد و رئیسجمهور هم دستور تهیه آئیننامه را داد، اما در عمل، کارها جلو نرفته و سیاستها اجرا نشده است». خوب است که خودش هم اقرار میکند بیمه کارگران تأمین نشده است. با آن که کارگران ساختمانی تنها ۶ درصد شاغلان کشور را تشکیل میدهند، اما ۵۰ درصد حوادث ناشی از کار متعلق به کارگران بخش ساختمان است.
رئیس کانون انجمنهای صنفی کارگران ساختمانی درباره وضعیت بیمه کارگران ساختمانی گفت: «نه تنها کسی بیمه نشده بلکه بیمه ۳۰۰ تا ۴۰۰ هزار بیمه شده هم قطع شده است. متأسفانه برخی رویکردها باعث شده تا صنف کارگران ساختمانی بهطور کامل منحل و بیمه کارگران ساختمانی به مسألهیی لاینحل تبدیل شود» (اقتصادنیوز۴اردیبهشت۱۴۰۳)
اعتبارات بانکی کجا میروند؟
خامنهای «هدایت اعتبارات بانکی به سمت تولید را ضروری برشمرد و گفت: این کار به درستی انجام نمیشود که مسئولان بانکی باید توجه و اقدام کنند». این هم اقرار دیگری از غارت شدن منابع بانک و به جیب زدن وامها و اعتبارات بانکی توسط آقازادههای مقبول بیت است. «در حالی که بسیاری از مردم در صف دریافت وامهای خرد هستند، بانکها در ۶ ماه نخست سال ۱۴۰۱ به اشخاص مرتبط به خود ۲۲۰ هزار میلیارد تومان وام دادند. نکته جالب آن است که این رقم نجومی ۲۲۰ هزار میلیارد تومانی تقریباً برابر با کسری بودجه سال ۱۴۰۱ بوده است!» (تجارتنیوز۱۰اردیبهشت۱۴۰۲)
کشف استعدادهای کارگران!
خامنهای در زمانهای که دستمزد کارگران کفاف یک هفته هزینهها و تورم سرسامآور مواد خوراکی و اجاره سرپناه را نمیدهد، خواستار کشف استعداد کارگران شد: «کشف استعدادهای درخشان در میان کارگران و فراهمآوردن میدان و مجال نوآوری و خلاقیت برای آنها، توصیه دیگر خامنهای به مسئولان بود!» این خزعبلات و گزافهگوییها به همراه دیگر ترهاتی که خامنهای ایراد کرد جای پاسخگویی بیشتر و همهجانبهتری دارد.
به یاد داریم که با تعیین دستمزد ظالمانه سال جدید، چقدر دل کارگران و خانوادههایشان را سوزاندند. این ظلم تا آنجا ادامه یافت که حتی روزنامههای حکومتی مجبور به انعکاس بخشی از آن شدند.
کارگران گفتند: «کامتان تلخ شود وقتی کام کارگران و خانوادههایشان را در این عید تلخ نمودید. مزدی را که شما تعین نمودید پول یک دست کت شلوار معمولی اتان نیست. کدام سال حال دل کارگر خوب بود و قدرت خریدش بالا رفت که فردایی خوب در انتظار آن باشد. شما حال کارگران را سوزاندید، چه برسد به آینده آنها، مطمئن باشید آه و ناله میلیونها کارگر و خانوادههایشان در سراسر این ایران پهناور یقه و دامن شما را خواهد گرفت. شما همه چیز کارگران را گرفتید، عزت کارگر، کرامت کارگر، قامت کارگر، و زندگی ساده کارگر. سال گذشته کارگران زیادی بهدلیل همین مزد غیرمنصفانه و عدم تبادل هزینه با درآمد به آغوش و استقبال مرگ رفتند تا کمتر شرمنده خانواده باشند. آیا شما وجدان درد نمیگیرید؟ شما مگر تورم را حس میکنید تا ببیینید کارگر چه میکشد؟ زندگی فرزندان شما و کارگر یکی است؟ لباس تن بچههای خودتان، تفریح آنها پول ته جیب آنها برابر یک ماه حقوق سرپرست خانوار کارگری است آیا کارگران حق حیات ندارند؟...» (عصر ایران۴فروردین۱۴۰۳)