خامنهای روزی از «دشمن» گفت که «اگر جلویش گرفته» نشود «میآید داخل کشور» و «ما باید اینجا در کرمانشاه و همدان و بقیهٔ استانها با اینها بجنگیم و جلوی اینها را بگیریم!» (۵بهمن۱۳۹۴).
البته خامنهای نگفت که آن دشمن در ایران است و تنها منتظر فرصت است تا بهخیابانهای شهرها بیاید و برای پس گرفتن ایران از دیکتاتوری آخوندی، با آن بجنگد. این دشمن همان مردم ایران و کانونهای شورشی هستند. دشمنی که از روز ۱۸اردیبهشت که شعلههای سلسله خیزشهای اخیر زبانه کشید، هر روز در شهری و استانی بهپا میخیزد.
یک روز در سوسنگرد و ایذه، روز دیگر در دورود و مسجدسلیمان، یک روز در اندیمشک و ماهشهر، روز دیگر در شهرکرد و هفشجان، یک روز در سورشجان جونقان و فردایش در فارسان و حیدر آباد. یک شب در خرمآباد و ایلام، فردایش در آنسوی ایران در نیشابور و قوچان، یک روز در یاسوج و ماسور، روز دیگر در ایرانشهر در سیستان و بلوچستان، یک شب در اردبیل، شبی دیگر در بروجن، بجنورد و شهرک رضویهٔ تهران و روزی دیگر در گلپایگان.
اوضاع برای نظام فرتوت آنقدر بحرانی است که خودشان میگویند «کش کار از دست همه در رفته» (حداد عادل-۲۳ اردیبهشت) و هشدار میدهند که «شاهد اعتراضات در شهرهای کشور هستیم که قابل چشمپوشی نیست». یکی کابوس نظام را یادآوری میکند که «احتمال دارد اتفاقات بدی بیفتد که در سال۹۸ تجربه کردیم!» (جهان صنعت-۲۸ اردیبهشت). آن یکی میگوید وضعیت طوری است که «احتمال شکلگیری اتفاقات خطرناکتر از (قیامهای) سال۹۶ و ۹۸ وجود دارد» و از دشمنی میگوید که «مترصد چنین جوهایی» است (ساعدی-عضو مجلس ارتجاع) که وارد شده و «ماجراهای ۹۸ و ۸۸ را دوباره در کوچه و خیابان» راه بیندازد (آخوند شاهرخی-امام جمعهٔ خامنهای-۲۳ اردیبهشت).
این کابوسها و هشدارها بهاین خاطر است که میبینند عصیان اجتماعی و خشم و نفرت متکاثف، در حال عبور از سرکوب است. وقتی نیروهای سرکوبگرشان را بهخوزستان گسیل میکنند، فردا خراسان شلوغ میشود؛ به خراسان میفرستند، شعلههای قیام از اردبیل و سیستان و بلوچستان زبانه میکشد؛ میخواهند آنجا را مهار کنند، لرستان و چهارمحال و بختیاری بهپا میخیزد و «در پایتخت نیز شاهد فضای غیرعادی و نشانههای (آغاز) اعتراض» هستند (جهان صنعت-۲۸ اردیبهشت).
از این نمودها میتوان وضعیت قیامی را که از ۱۸اردیبهشت آغاز شد اینگونه محوربندی کرد:
۱-خیزش و قیام در حال گسترش است.
۲- طبیعت این خیزش و قیام فراگیر و سراسری است. چرا که رژیم روی نان و جان تمام اقشار چنگ انداخته است
۳- منحنی خیزش و قیام بهرغم افت و خیزهای مقطعی که طبیعی است، رو به صعود است
۴- در مقابل، منحنی رژیم و نیروهای سرکوبگر آن نزولی است
نتیجه این که: دو مؤلفهٔ صعود قیام و نزول نیروهای سرکوبگر وقتی با هم تلاقی میکنند، چشمانداز فراگیر شدن آتش قیام در سراسر شهرهای کشور، برپایی شهرهای شورشی و غلبهٔ محتوم قیام مردم بر رژیم را نمایان میکند.