روز جمعه ۹آذر ۹۷ بیستوسومین برنامهٔ همیاری هموطنان آزاده و مبارز با سیمای آزادی(تلویزیون ملی ایران) آغاز شد و در شرایطی که وضعیت مالی مردم ایران بهویژه معاش زحمتکشان در بدترین حالت خود قرار دارد در اولین ساعتهای پخش برنامه همیاری، سیل کمکهای مردمی به سوی سیمای آزادی سرازیر شد و همگان را غرق شعف و غرور میهنی کرد، امری که البته بر بار مسئولیت دستاندرکاران سیمای آزادی بسا بیشتر از پیش اضافه میکند.
از میان صدها پیام تنها به ذکر یکی اکتفا کرده که هر ناظری را تکان میدهد. کارگری از استان البرز پیام داد: «با درود به ملت عزیز ایران و خداقوت به کارکنان سیمای آزادی. با این بضاعت اندک کارگری که دارم اگر لایق بدانید مبلغ ۵۰هزار تومان را کمک میکنم به تلویزیون ملی ایران سیمای آزادی.
من چون میخواستم در این گلریزان شرکت کنم این مبلغ را از هزینه خوراکی بچهام زدم و امیدوارم از من پذیرا باشید. این مبلغ اصلاً گفتن نداشت.
درود درود درود بر شما عزیزان».
همزمان با برنامه همیاری مردم با سیمای آزادی، قیام کارگران خوزستان ادامه دارد، همزمان تظاهرات اعتراضی در بسیاری از شهرهای کشور در جریان است، دانشجویان، کارگران، بازنشستگان، کارکنان دولت، پرسنل بیمارستانی، کشاورزان و... همگی در جوشش و غلیان اجتماعی بهسر میبرند.
همزمان، در میانه تظاهرات و اعتصابها مردم، صدا و سیمای آخوندی را از شعارهایشان بی نصیب نمیگذارند و بانگ پرطنین «ننگ ما، ننگ ما، صدا و سیمای ما!» بهویژه در تظاهرات کارگران خوزستان فضای شهر را پر میکند، آن هم درست در لحظاتی که از همان شهر و دیگر شهرها، کارگران و زحمتکشان با آخرین سکههای جیب خود به حمایت از سیمای آزادی تلویزیون ملی ایران برخاسته و کمک میکنند تا این صدای آزاد و ممنوعه کماکان توان ادامه داشته باشد، و این، خود یکی از حماسههای ملتی است که فرزندانشان در صفوف مقاومت آزادیبخش مردم ایران میرزمند، کانونهای شورشی در جایجای میهن ایجاد میکنند، شوراهای مقاومت را در هر گوشه و کنار مملکت سازمان میدهند و با شیره جانشان، مایه استمرار حیات مقاومت برای آزادی مردم ایران را تأمین میکنند.
گرچه که در گوشه دیگری از همین مملکت، دستگاه غولپیکر تبلیغات و فریب حکومتی موسوم به رسانه ملی با بودجه میلیاردی و فوجی از آقازادهها و ژنهای خوب در تدارک افیون و مخدر ذهنی برای تودههایی است که اینک مدتهاست در مقابل این زهرها و سموم حکومتی واکسینه شدهاند.
کارزار دو رسانه
این یکی، یک رسانهٔ مقاومت است با تعداد معدودی کادر مقاومت در کنار یک سازماندهی مجازی از هموطنان داوطلبی که در ایران و سراسر جهان، پراکندهاند. انسانهایی که سالهاست خانهبهدوش و زیر ضربات تروریستی رژیم، از کوه و جنگل و کویرهای خشک کشورهای مختلف میگذرند و در همه حال جهت آنتن سیمایشان، رو به سوی ایران دارد. جمع کمشماری که تلاش میکنند تمام توان و بضاعت جسمی و فکریشان را فدیهٔ روشن نگهداشتن آتش مقدس مقاومت مردم ایران در برابر فاشیسم مذهبی حاکم بر میهن کنند.
آن یکی اما، یک سازمان عریض و طویل دولتی است با دهها هزار کارمند و حقوقبگیر و میلیاردها بودجهٔ دولتی و تمامی امکانات متصور و نامتصوری که همهٔ نهادهای آخوندی یا تحتامر آخوندها در اختیار دارند و همگان از کم و بیش آن آگاهند.
در همین روزها یک واقعه دیگر که بیربط به قیام و همیاری ملی با سیمای آزادی نیست، در خبرها خودنمایی میکرد و آن بازنشر خبر دیدار خامنهای با برخی از دستاندرکاران دستگاه تبلیغاتی و بهاصطلاح هنری مزدور نظام است. خامنهای در آبانماه ۹۷ دیداری با بهاصطلاح هنرمندان جیرهخوار نظام داشت و در کلامی با این مضمون به آنان گفته بود که کار شما مشابه جنگ نیست «خود جنگ» است!
خامنهای در نامهاش که به تاریخ ۶آذر ۹۷ در سایت خودش منتشر شده به عواملش در دستگاه هنرکش آخوندی نوشته است: « بسمه تعالی، آنچه در نظر بود در دیدار دیشب با حضرات بازیگران و کارگردانان و تهیّهکنندگان سیما گفته شود و بهخاطر تمام شدن وقت گفته نشد:
جنگ نرم همهجانبهٔ دشمن، امروز قابل انکار نیست.
با اینحال، برخی آن را انکار میکنند و این خود نیز بخشی از جنگ نرم است.
در این جنگ، هنرمندان و اهالی فکر و نظر، در حکم نیروهای مسلّح در جنگ سختند.
…برخی بیتفاوت از برابر این حادثهٔ ملی میگذرند، برخی هم با دشمن همراهی و به او کمک میکنند؛ آنها مسئولیتناپذیر و اینها دشمنشیفتهاند. در مقایسه با نیروهای مسلّح در جنگ سخت، میتوان گناه این دو دسته را تشخیص داد... جایگاه فیلم و سریال در این میان بسیار برجسته است».
سال گذشته در چنین روزهایی در مجلس آخوندی بحث بر سر بودجه صدا و سیمای آخوندی بود. یک نماینده آخوندها که صدایش از رادیو فرهنگ رژیم(صدای مجلس) به گوش میرسید گفت: « آقای دکتر لاریجانی میفرمودند که در زمان من ۴۰۰۰کارمند داشت صدا و سیما، امروز بیش از ۱۲۰۰۰کارمند داره این صدا و سیما با این عملکرد! من بنظرم میرسه که این هم با حقالناس مغایره، اینجور هزینه کردنها در حالی که هیچ نقشی برای زندگی مردم ما در عملکرد نمیبینیم، مغایر اقتصاد مقاومتی است...».
یکی دیگر گفت: «واقعاً ما بیتالمال رو چه جوری داریم هزینه میکنیم دوستان؟ این بیتالمالی که حقالناسه، صدا و سیما الآن در کجای زندگی مردم قرار داره؟ چه تاثیری بر زندگی مردم داره صدا و سیما؟ واقعاً در خصوص کاهش آسیبهای اجتماعی، در کاهش جرایم، در ارتقای سطح فرهنگی و آموزشهای مردم، صدا و سیما چه نقشی داره؟».
اینها بخشی از مذاکرات مجلس در بارهٔ افزایش بودجهٔ رسانهٔ ملی آخوندها درست در همان ساعتهایی بود که تصادفاً بیستوسومین گلریزان همیاری ملی با سیمای آزادی در جریان بود! یعنی در آذر ۹۷!
چند نکته هم در بارهٔ ضرورت این افزایش بودجه از همان جلسهٔ مجلس بشنویم.
آخوند سالک گفت: «ابعاد مختلف وسیع صدا و سیما که زبان انقلاب اسلامی است، در گسترهٔ کشور، در ۱۵کشور همسایه و در سطح جهان، نقش اساسی داره و انتقالدهنده فرهنگ انقلاب اسلامی و صدور انقلاب اسلامی است که خواسته حضرت امام بوده است و این مطلب قابل توجه است که باید بهش دقت کرد...
اولِ انقلاب، یک درصد بودجه کشور با ۲شبکه بوده، الآن ۱۲۰شبکه در سطح کشور و خارج کشور نقش اساسی داشتند.
نکته دوم، هزینه زیرساختی است. این مسأله دقیقاً در راستای سیاست اقتصاد مقاومتی است، نه اینکه با اقتصاد مقاومتی مغایر باشه، نکته دیگه، باید دقت کنیم کف نیاز صدا و سیما در شرایط کنونی برای مقابله با شبکههای سنگین دشمنان اسلام بالغ بر ۵۰۰۰هزار میلیارد است.
نکته بعد که باید بهش اشاره کنیم این است که صدا و سیما ۲۲۰۰میلیارد تومن حقوق و دستمزد این برادران و خواهران هستند که خدمتگزارند...».
سال ۱۳۹۲ علی اصغر محکی، مدیرمسئول سابق روزنامه همشهری، به «جوان» ارگان بسیج پاسداران گفته بود: «اگر چه تعداد شبکهها در سیمای جمهوری اسلامی ایران افزایش پیدا کرده اما به نسبت تعداد بینندهها بالا نرفته است».
این همه گسترش و ریختوپاش برای ننگینترین دستگاه تبلیغاتی جهان؟!
یک نمایندهٔ دیگر که خودش هم محصول همین نظام و نگهبان آن تلقی میشود، در ورشکستگی دستگاه تبلیغاتی آخوندها در همان جلسهٔ مجلس گفت: «بالاخره یک کشکولی است که ما تحویل جامعه داریم میدهیم، خدا آخر عاقبت این مردم و همه ما رو با این قانون برنامه ششم ختم به خیر بکنه... شیوع آنتنهای ماهواره در اقصی نقاط کشور متأسفأنه نشان میده که صدا و سیمای ما مخاطب مؤثر و قابل توجهی نداره، عملکرد بد و ضعیف صدا و سیما باعث میشه که متأسفانه مردم ما بروند سراغ شبکههای خبیث ماهوارهای، این معصیتاش، این گناهش، به گردن صدا و سیما است که متأسفانه نمیتوانه نقش خودش رو درست ایفا کنه، چه اشکالی داره ما بهجای توسعه کمی، بهجای اینکه ۴۰تا، ۵۰تا شبکه داشته باشیم، ۴تا، ۵تا شبکه مؤثر داشته باشیم، ۴تا، ۵تا شبکه قابل دفاع داشته باشیم که مردم رو، مخاطبین رو بتونه به سمت خودش جلب بکنه».
آخوند سالک البته صریحتر صحبت کرد و گفت: «نکته بعد، در مقابل شبکههای سنگینی که دشمنان اسلام برای ما راهاندازی کردند، بیش از ۲۵۰ماهواره معاند فارسی زبان علیه نظام برنامهریزی میکنه و تلاش میکنند مردم و جوانان رو از انقلاب و اندیشههای بلند مقام معظم رهبری جداسازی کنند».
طبعا اینهایی که خواندید تنها بخشی از حرفهای نمایندگان مجلسی است که بهقول خمینی پلید، خود عصارهٔ نظام ضدمردمی ولایت فقیهاند.
اما خوب است همینجا نگاهی هم به آمار مقایسهای مشتریان این صدا و سیمای پرخرج آخوندی با کانالهای ماهوارهای بیاندازیم:
”به نوشتهٔ ابتکار نیوز ۲۸دی ۹۵، عظیم دارایی فاضلی، عضو انجمن روانشناسان ایران، بهتازگی آماری را ارائه کرده است که اگر با واقعیت همراه باشد سیاستگذاری جدی در این باره را ضروری میکند. او در میزگرد تخصصی با موضوع ماهواره... به ایسنا گفت: بر اساس آمار، بیش از ۹۰درصد مردم ایران ماهواره دارند و در این بین نه تنها خانوادههای غیرمذهبی بلکه حتی خانوادههای مذهبی هم از ماهواره استفاده میکنند“.
این آمار با کمی تفاوت از سوی دیگر مراجع داخلی و بینالمللی تکرار شده، سال ۹۵ نیز یکی از دستاندرکاران تلویزیون رژیم در مصاحبه با یکی از شبکههای اینترنتی رژیم گفته بود این مایهٔ تأسف است که یک کانال ماهوارهای چند ده نفره میآید تمامی بینندگان تلویزیون نظام با آنهمه کادر و امکانات را با خود میبرد!
آن دستاندرکار البته توجه نداشته که: مردم به صدایی گوش میکنند که دوستش دارند و به آن نیاز و اطمینان دارند.(نه یک بلندگوی دروغپرداز مصیبتسرای خرافه رداز!)
این، همهٔ رمز و راز سیمای آزادی است، رمز و رازی که فقیرترین اقشار میهن با اشراف به آن و با زدن از نان شب خود، نور و نوایش را استمرار میدهند.
و اخیراً نیز یک سینماگر دیگر در جریان جنگ و دعواهای کاری سر درد دلش در یک برنامه تلویزیونی باز شد و گفت تمامی تهیهکنندگان دنیای هنر آخوندها عوامل وزارت اطلاعات و سپاه پاسداران هستند و بعد هم اسامی چند نفر از مزدوران معروف رژیم را ردیف کرد و پته آنها را روی آب ریخت تا برای همه روشن باشد که وقتی مردم میگویند: «ننگ ما، ننگ ما، صدا و سیمای ما!» یعنی چه؟!
«تمامی تهیهکنندگان دنیای هنر آخوندها عوامل وزارت اطلاعات و سپاه پاسداران هستند»
خامنهای با چنین بضاعتی، مزدورانش را با جیبهایی انباشته از پول به غارت رفته کارگران و زحمتکشان میهن روانه فیلمسازی بر ضد مجاهدین و مقاومت مردم ایران میکند و البته همانی را میدرود که شایستهاش است همان که مردم عصیانزده در خیابانها فریاد میکنند.
کما اینکه مقاومت مردم نیز با تمامی انواع و اقسام فشارهای سیاسی و امنیتی، تنها با اتکا به همین کمکهای مردمی است که با شرافت توان ادامه رویارویی تبلیغاتی با چنین دشمنی را پیدا کرده است.