مقاومت ایران برای سرنگونی فاشیسم دینی حاکم بر ایران از یک استراتژی کارآمد و امتحان پس‌داده و منطبق بر شناخت عمیق و همه‌جانبهٔ نظام ولایت فقیه پیروی می‌کند. صحت‌وسقم این استراتژی پیروزمند در مراحل و بازه‌های زمانی مختلف در نبرد بی‌امان با دیکتاتوری دینی به اثبات رسیده است. در این بررسی شتاب‌زده ما فقط روی چند موضوع انگشت می‌گذاریم.
دوران آماده‌باش سرنگونی
در تداوم استراتژی هزار کانون شورشی، هنگامی که رهبری مقاومت در ۱۲آبان ۹۷ دوران آماده‌باش سرنگونی را اعلام کرد، شاید برای اذهان ناباور و خوکرده به عادت و مقهور در هیمنهٔ پوشالی آخوندها، این «آماده‌باش» بی‌مسما به‌نظر می‌رسید.
مسعود رجوی یک‌سال پیش گفته بود:
«با گسستن بندهای مماشات و استمالت که آخوندهای ضدبشر را ۳دهه در ناز و نعمت فروبرده بود، وارد دوران آماده‌باش می‌شویم. هر چند طول بکشد و هر چند نشیب و فراز داشته باشد، سرنگونی دشمن ضدبشری محتوم است».
اکنون پس از گذشت یک‌سال که غبارهای شبهه‌افکن و لایه‌های غلیظ مه فرونشسته است، می‌توان گفت آنچه مجاهدین و رهبری آنان در خشت خام می‌دیدند، دیگران و دیگرتران حتی در شفافیت آینه و در زیر نور خورشید قادر به دیدن آن نبودند.
یک سال پس از اعلام دوران آماده‌باش سرنگونی، تحریم از هدف قرار دادن مهره‌های اجرایی نظام به رأس حاکمیت تسری پیدا کرده و اینک نزدیکترین حلقه‌های وابسته به بیت‌النعکبوت خامنه‌ای را هدف قرار داده است. حاکمیت آخوندی اکنون با اقتصادی درهم‌شکسته و طناب‌پیچ و در آستانهٔ خفگی، بر روی سینه می‌خزد و در یک تنزل گام‌به‌گام درست در سالگرد نمایش گروگانگیری، دو اتفاق همزمان، صحت‌وسقم تحلیل‌های مجاهدین را به‌اثبات رساند:
یکم ـ رسیدن تحریم‌ها به درونی‌ترین لایه‌های بیت خامنه‌ای
دوم ـ بالارفتن نیروهای انقلابی و جوانان قیام‌کننده از سفارت آخوندی در قلب حیاط‌خلوت او در عراق یعنی کربلا
معنای دوران آماده‌باش
دوران آماده‌باش یعنی تمرکز همهٔ قوا برای سرنگون کردن نظام ولایت فقیه، دوران آماده‌باش یعنی وضعیت جامعهٔ ایران در یک حالت انفجاری و آماده با قیام قرار دارد و حاکمیت به‌دلیل بحران‌هایی که با آن دست به‌گریبان است، نمی‌تواند از وقوع قیام جلوگیری کند. شکنندگی حاکمیت، خود را در تعارض درونی و بیرونی آن نشان می‌دهد.
خطر دخالت آخوندها در عراق صدبار بیشتر از خطر اتمی
اکنون که قیام مردم عراق مراحل سرنوشت‌سازی را می‌پیماید، باید خاطرنشان کرد که مقاومت ایران در این زمینه نیز با فاصله‌ای کیفی از سایر مدعیان اپوزیسیون قرار دارد. رئیس‌جمهور برگزیدهٔ مقاومت در سال ۹۲ گفت:
«۱۰سال پیش من هشدار دادم که خطر دخالت آخوندها در عراق صدبار بیشتر از خطر اتمی ملاهاست. و اکنون می‌بینید که چگونه پیشروی آنها در عراق، کشورهای دیگر منطقه را دربرمی‌گیرد».
او هم‌چنین گفته بود:
«به عراق مصیبت‌زده نگاه کنید. از ۳۳سال پیش خمینی با شعار فتح قدس از طریق کربلا، درصدد اشغال این کشور بود. و حالا بعد از خروج قوای آمریکا، اشغال عراق توسط آخوندها به‌طور کامل انجام شده است. در واقع اکنون باید گفت که عراق، با یک دولت دست‌نشاندهٔ خامنه‌ای و نهادهای امنیتی که تحت کنترل نیروی تروریستی قدس به‌طور تمام‌عیار کار می‌کنند، تحت اشغال حکومت ملاهاست.
به لبنان نگاه کنید که چگونه آخوندها سرنوشت آن را از طریق حزب‌الشیطان به گروگان گرفته و آتش جنگ را به درون این کشور هم کشیده‌اند».
مریم رجوی ۱۸سال پیش از امروز تصریح کرد: «خطر دخالت آخوندها در عراق صدبار بیشتر از خطر اتمی ملاهاست». آن هنگام به‌دلیل حاکمیت سیاست مماشات، گوش شنوایی برای این هشدار وجود نداشت. امروز این جوانان قیام‌کنندهٔ عراقی هستند که با پشت‌سر گذاشتن سیاستمداران اسقاطی و تاریخ مصرف سپری‌شده و از فراز همهٔ احزاب و تمایلات سیاسی حاکم و وابسته به نظام آخوندی، به این حقیقت اذعان می‌کنند. آنها انگشت روی اشغالگر واقعی سرزمین‌شان گذاشته و به طرد و بیرون راندن آن فراخوان می‌دهند.
روشن شدن موتور ژئوپلیتیک در منطقه و عراق از بینات و نشانه‌های پیروزی و روسفیدی تاریخی یک استراتژی کارآمد و اعلام شده از سوی مقاومت ایران است. نسل‌های آینده به یقین در این باب بیشتر خواهند گفت و نوشت و به نقش تاریخی سازمان مجاهدین خلق ایران در سمت و سو دادن به تحولات اذعان خواهند کرد.
