ملی کردن صنعت نفت در ۲۹ اسفند۱۳۲۹ توسط دکتر محمد مصدق پیشوای نهضت ضداستعماری ملت ایران، از رویدادهای ماندگار و سند افتخار مبارزات تاریخی ملت ما در برابر وطنفروشی و دیکتاتوری سلطنتی است. از همان رویدادهایی که هرگز در گردباد حوادث و زیر آوار دسیسه و سانسور ساییده و خاموش و فراموش نخواهد شد.
از همین روست که جوانان غیور میهن در سلسله قیامهای اخیر با شعار «نه آخوند، نه قزاق ـ مصدق روحت شاد» مرزشان را با هر نوع استبداد و دیکتاتوری و وابستگی روشن کردهاند و ۷۴سال پس از آن رویداد و حماسهٔ تاریخی، روز سهشنبه ۲۸اسفند ۱۴۰۳، کانونهای قهرمان شورشی، با نصب پلاکارد و پراتیکهای انقلابی در تهران، کرج، مشهد و بندرعباس، یاد و خاطرهٔ پیشوای آزادی، دکتر محمد مصدق را گرامی داشتند.
موفقیت دکتر مصدق در ملی کردن صنعت نفت بهرغم تمامی دسیسهها، شیطانسازیها و توطئههای شاه و شیخ و پیروزی او در دادگاه لاهه در دفاع از حقوقِ ملت ایران، نشان داد که برقراری یک دولت دموکراتیک در ایران متکی بهآرای مردم و عاری از فساد و استبداد، در دسترس و امری ممکن است. او میدانست آتشی که علیه وطنفروشی و دیکتاتوری شاه برافروخته هرگز خاموش نمیشود و فرزندان مجاهد و مبارزش آن را تا محو استبداد روشن نگه میدارند. او در این باره به صراحت گفته بود: «چه زنده باشم و چه نباشم امیدوارم و بلکه یقین دارم که این آتش خاموش نخواهد شد و مردان بیدار کشور، این مبارزه ملی را آنقدر دنبال میکنند تا بهنتیجه برسد....
۲۱سال پس از ملی شدن صنعت نفت (بهمن ۱۳۵۰)، در شرایطی که ۵سال از درگذشت دکتر مصدق گذشته بود و شاه خائن، سرمست از پایان نهضت ملی، مرکزیت مجاهدین را محاکمه میکرد، مسعود رجوی در بیدادگاه نظامی شاه، با یاد پیشوای کبیر نهضت ملی ایران خروشید و گفت: «بعد از شهریور ۲۰ مصدق نفت را تبدیل به یک شعار و انگیزه ملی کرد، صفوف مردم را متشکل و شعلهها را فروزانتر ساخت. بعد از مجلس پانزدهم نمایندگان واقعاً مجاهدت کردند. شرکت غاصب نفت ایران و انگلیس که در واقع نماینده دولت انگلیس بود، از تطمیع نمایندگان گرفته تا حبس آزادیخواهان، از هیچ چیز فروگذار نکرد. حتی طرح آنچه که امروز ”اصلاحات ارضی“ است در آنزمان بهوسیله تقسیم املاک سلطنتی ریخته شد. مسأله ظاهر فریبِ تقسیم املاک سلطنتی برای خاموش کردن مسأله نفت و تحتالشعاع قرار دادن آن در اذهان، طرح شده بود. با اینهمه نفت همچنان در مرکز افکار مردم بود. در این اثناء یکبار هم بهناگهان نان در تهران قحط شد تا بلکه سرِ مردم به آن گرم شود و کسی حال و حوصله حمایت از مصدق نداشته باشد... اما سر انجام اراده خلق پیروز شد و مردم و ملت ایران راه خود را پیش برد و در آخرین روز سال ۱۳۲۹، نفت ملی اعلام شد. مردم ایران در آن روز طعم پیروزی را چشیدند».
درود بر پیشوای فقید نهضت ملی ایران که از زندان و تبعید و تنهایی در احمدآباد نهراسید، شیطانسازی شیخ و شاه و انواع برچسبها و تهمتها را تحمل کرد و گناهش این بود که با ملی کردن صنعت نفت ایران، بساط استعمار و اعمال نفوذ سیاسی و اقتصادی عظیمترین امپراطوری جهان را از خاک ایران برچید و در آخرین پیامش در آذر ۱۳۷۷ از احمد آباد به ملت رشید ایران گفت: «در راه پرافتخاری که قدم برداشتهاند از هیچ حادثهیی نهراسند و نهضت مقدس خود را ادامه دهند».
و خوشا مقاومتی که امروز در ادامهٔ تاریخی مصدق بساط دیکتاتوری وابستهٔ شاه و استبداد دینی شیخ را برچیده و ارتجاع هار و غدار را چنان در بنبست خودکشی و مرگ گرفتار کرده که از هر طرف بچرخد، جز سرنگونی به دست توانای ملت و مقاومت سازمانیافته فرجامی ندارد. پیروز باد آرمان و آروزی مصدق یعنی آزادی و استقلال ایران با انقلاب و جمهور دموکراتیک.