آخوند حسن روحانی که بهمناسبت آغاز تحصیلی جدید حاضر نشد برای بازگشایی مدارس به یک مدرسه برود و زنگ مدرسه را بهصورت آنلاین به صدا درآورد، برای بازگشایی دانشگاهها نیز حاضر نشد در دانشگاهی حاضر شده و سخنرانی کند.
او مراعات پروتکلهای بهداشتی را بهانه قرار داد و گفت: «ای کاش پروتکلهای بهداشتی و دستورالعملها به من اجازه میداد که مثل سالهای گذشته! امروز از نزدیک در میان جمع شما فرهیختگان، اساتید، مسئولان عالیرتبه بخش فرهنگ و دانشجویان عزیز باشم. اما چه کنیم که اجرای دستورالعملهای ستاد ملی برای همه ما لازمالاجرا است و من از روز اول مواجه ما با کرونا خودم را موظف میدیدم که در شرکتم در مجامع، سفر و برنامهها و فعالیت هایم پروتکلها را مراعات کنم» (تلویزیون شبکه خبر ۲۳اردیبهشت۹۹).
آیا مشکل رعایت پروتکلهاست؟ پروتکلهایی که روحانی بهعنوان رئیس ستاد حکومتی کرونا وضع کرده عبارت است از زدن ماسک و حفظ فاصله فیزیکی. آیا آخوند روحانی قادر به رعایت این پروتکلها نیست یا اینکه موضوع چیز دیگری است؟
علی یزدیخواه یکی از اعضای مجلس ارتجاع در این رابطه چنین گفت: «اما نمیدانیم رئیس دولت چرا قصر نشینی خود را ترک نمیکند! به خود تحرک نمیدهد؟! در حالی که مسئول اول اجرایی کشور هست احتمالاً دارای ژن برتر هست!» (خبرگزاری مجلس ۲۳شهریور۹۹).
روحانی در حالی به یک مدرسه و دانشگاه نرفت که میتوانست پروتکلهای بهداشتی را رعایت کند، ضمنا رؤسای دیگر دولتها در سفرهای خارجی شرکت میکنند و حتی بعضاً در میان مردم کشور میزبان حاضر میشوند.
واقعیت را میتوان در لقبی که یکی از روزنامههای حکومتی به او داد خلاصه کرد، «جان دوست» (جهان صنعت ۱۶شهریور۹۹).
رعایت حفظ جان توسط روحانی در شرایطی است که در اثر بازگشایی مدارس جان میلیونها دانشآموزان و معلمان در خطر است .
روزنامه رسالت ۲۷شهریور۹۹ در رابطه با آمار دانشآموزان و معلمان مبتلا به کرونا نوشت: «مقامات حوزه بهداشت و درمان اعلام کرده که تنها در دو هفته گذشته، ۱۶۳ دانشآموز و ۴۸ معلم به ویروس کرونا مبتلا شدهاند».
آخوند حسن روحانی بهعنوان رئیس ستاد کرونا بهخوبی میدانست که بهدلیل بازگشایی مدارس، عزاداریها و دیگر بازگشاییهای فلهای، موج سوم کرونا با سرعت تمام در راه است، اما در حالی که خودش از حضور در یک مدرسه و دانشگاه به مدت چند ساعت خودداری کرد، با بازگشایی مدارس و دانشگاهها، کودکان، نوجوانان و جوانان کشور را به دام کرونا انداخت.
مجموعه اقدامات ضدمردمی این دولت باعث شیوع موج جدید کرونا و افزایش آمار مبتلایان به این بیماری شد.
در مورد وضعیت در استان تهران زالی رئیس ستاد حکومتی کرونا گفت: «کماکان شهر و استان تهران بهعنوان شهر قرمز یعنی وضعیت کاملاً پرخطر تلقی میشود و با توجه به اینکه ما در هفتهها و روزهای اخیر بهصورت تکراری رشد رو به تزاید آمار را در زمینه ابتلا و بستری و میزان مرگ و میر داشتیم پیشبینی ما این است که با ادامه مسیر ما باید در آستانه موج سوم باشیم همانجور که قبلاً هم اعلام کردیم ما پیشبینی میکنیم در شهر و استان تهران زودتر از سایر استانها موج سوم یا پیکهای جدید بیماری و فرازهای آماری جدید شروع خواهد شد که از نظر ما زمانبندی و یافتههای اپیدمولوژیک بهنظر میرسه این اتفاق در حال وقوع هست» (تلویزیون شبکه خبر۲۵شهریور۹۹).
آری پس از بازگشاییها و عزاداریهایی که آخوند حسن روحانی و علی خامنهای پرچمدار راهاندازی آن بودند، موج سوم کرونا به تهران رسیده است.
سؤال این است آیا فقط تهران به چنین وضعیتی دچار شده است؟
پاسخ روشن است که هیچ جای سفیدی در ایران وجود ندارد، وضعیت آنقدر خطرناک است که حریرچی، معاون کل وزیر بهداشت رژیم از تهران بهعنوان چهار راه پخش و انتشار بیماری نام برد و از شیب تند کرونا پرده برداشت: «ببینید متأسفانه ما شرایط خوبی نداریم در بعضی از استانها از جمله استان تهران بهعنوان چهار راهی که محل پخش و انتشار بیماری میتواند باشد و هست وضعیت مناسبی نداریم این هفته و هفته گذشته با شیب ملایم قربان افزایش پیدا نکرده با شیب بسیار شدید افزایش پیدا کرده میزان موارد بستری الآن حالا من در اسلاید ها نشان خواهم داد دو برابر شده» (تلویزیون شبکه خبر ۲۵شهریور۹۹).
مراجعه مردم مبتلا به کرونا به بیمارستان به حدی زیاد است که رسانههای حکومتی مدیران بیمارستانی از خستگی کادر درمانی بهعلت افزایش چشمگیر کرونا ابراز نگرانی میکنند.
در این زمینه روزنامه آرمان ۲۷شهریور۹۹ نوشت: «مسئولان دو بیمارستان پذیرنده بیماران کرونا در تهران از افزایش شمار مراجعان در روزهای اخیر خبر دادهاند. علیرضا رئیسی، معاون بهداشت وزارت بهداشت اعلام کرد: «شمار بیماران ناشی از ویروس کرونا در تهران از ۹۰۰نفر در روز به ۱۸۰۰نفر افزایش یافته است. پیام طبرسی، معاون بیمارستان مسیح دانشوری به این موضوع اشاره نمود که «در اوایل شهریورماه بیماری کاهش یافت، اما بهدلیل توجه نکردن مجدد در مدت یک هفته اخیر بیماری کرونا افزایش یافته است و میزان مراجعات در دو روز گذشته دو تا سه برابر شده است. سعیدرضا مهرپور، رئیس بیمارستان شریعتی، هم افزایش دو برابری موارد ابتلا در ۱۵روز اخیر را تأیید کرد. ایرج حریرچی، معاون کل این وزارتخانه، نیز تأیید کرده که موج سوم کرونا در حال اتفاق افتادن است».
در قم نیز رئیس دانشگاه علوم پزشکی وضعیت قم را فوق قرمز اعلام کرد و سرپرست دانشگاه علوم پزشکی جندی شاپور اهواز با اشاره به افزایش تعداد شهرهای قرمز استان به شش شهر، از قرار گرفتن اهواز و شوشتر در وضعیت قرمز کرونا خبر داد.
معاون علوم پزشکی گیلان نیز اعلام کرد: «مراجعه بیماران مبتلا به کرونا به مراکز درمانی ۱۰برابر بستریشدگان روزانه است» (روزنامه آرمان ۲۷شهریور۹۹).
تعداد مبتلایان به کرونا آنچنان به مرزهای نگران کنندهای رسیده که مقامات و رؤسای دانشگاههای علوم پزشکی در استانهای کشور پیاپی ابراز نگرانی میکنند.
روزنامه رسالت ۲۷شهریور۹۹ در رابطه با بحران شیوع کرونا در کشور نوشت: «از منظر تعداد فوتیها در یک روز، یکی از پنج کشور بحرانی دنیاست. این در حالی است که از منظر جمعیت ایران در پله نوزدهم ایستاده و این یعنی نرخ ابتلا و تلفات کرونا در ایران، از میانگین جهانی بالاتر است».
بسیار واضح است که برآورد این رسانه حکومتی بر اساس آماری است که وزرات بهداشت رژیم با کوچکنمایی روزانه ارایه میدهد.
اما بر اساس برآورد کارشناسان و رسانههای مستقل، آمار واقعی بسیار فراتر از آمارهای رسمی برآورد میشود.
آنچه را که نباید از نظر دور داشت این است که سردمداران رژیم با راهاندازی عزاداری، بازگشایی مدارش و دانشگاهها و برگزاری کنکور خط کلان تلفات انسانی را پیش بردند.
این سیاستی است که رژیم از روز اول با پنهانکاری پیش برد و زمانی هم که کرونا در کشور گسترش پیدا کرد، خامنهای آنرا امری عادی و کوچک جلوه داد و آنرا دستآورد و نعمت دانست: «این بلا آنچنان بزرگ و فوقالعاده نیست و مسألهای گذار است. خیلی بزرگ نکنیم این بلا بهنظر ما بلای آنچنان بزرگی نیست، از این بلاها بزرگتر هم وجود داشته و داره، خودمان هم در کشور مواردی را مشاهده کردیم… این میتواند یک دستاورد باشد. اگر این دستآوردهای را داشته باشیم، بلا برای ما تبدیل میشود بهنعمت، تهدید تبدیل میشود بهفرصت» (تلویزیون شبکه یک رژیم ۱۳ اسفند۹۸).
واقعیت این است که کرونا بلایی است که توسط این حاکمیت بر مردم نازل شد، اما حاصل آن نفرتی است که روزانه توسط اکثریت مردم نثار نظام میشود، طوری که کارشناسان و مهرههای حکومتی دایما به خیزش مردم به جان آمده هشدار میدهند و اعتراف میکنند که طاقت مردم به سرآمده است و تنشهای اجتماعی در حال افزایش است، و این تنشها سرانجام خوبی برای نظام ندارد.
صرفنظر از نگرانی آنها وقوع قیامی که منجر به سقوط این حاکمیت ضدمردمی و فاسد شود قطعی و ناگزیر است. این همان واقعیتی است که خامنهای و سران نظامش بهخوبی دریافتهاند و تلاش میکنند از جمله با فاجعه کرونا و کلان تلفات مانع آن شوند ولی همچنان که رهبر مقاومت مسعود رجوی در پیام ۱۷شهریور خود گفت: ارتش گرسنگان آمادهٔ انفجار و شورش و قیام، طومار حسابهای ولایت منحوس بر روی کرونا را درهم خواهدپیجید. آتشفشان خشم خلق فوران میکند. شورشگران پیروزی میسازند».