«انتخابات» باید همراه و توأم با «آزادی» باشد؛ چه «آزادی انتخاب کردن» و چه «آزادی برای انتخاب شدن». این اساسیترین مفهوم را اگر از پروسهٔ یک انتخابات بگیرید، تنها جسدی بیجان باقی میماند که حتی نام خودش را هم به زحمت میتواند برخودش نگهدارد.
این همان اتفاقی است که از فردای پیروزی انقلاب ضدسلطنتی در ایران خمینی زده افتاد و پس از آن بهرغم نام خالی از محتوای «جمهوری» بر حکومت پلشت آخوندی، هیچ اثری از یک نظام مبتنی بر «جمهور» و رأی مردم باقی نماند.
مجاهدین، اولین قربانی «نظارت استصوابی»
با دخالت مستقیم پیرکفتار جماران برای «رد صلاحیت» نامزدهای انتخابات اولین ریاستجمهوری تاریخ ایران، بدعت پلیدی بنیان گذاشته شد. خمینی در هراس از محبوبیت اجتماعی رو به گسترش مجاهدین، شخصاً وارد گود شد و خارج از هر قانونی، حکم به حذف برادر مجاهد مسعود رجوی از انتخابات داد. این راهکار دجالگرانه را بعدها خامنهای لباس رسمیتری پوشاند که «نظارت استصوابی» نام گرفت.
طبق این بلبشوی آخوندی که نام «قانون» هم بر آن نهادند، شورای نگهبانی که اساساً مستقیم و غیرمستقیم توسط شخص ولیفقیه گمارده میشوند، وظیفه دارند «منویات رهبری» را در حذف و تأیید نامزدهای انتخاباتی اجرا کنند. نتیجه آنکه مردم تنها کسانی را میتوانند انتخاب کنند که پیشتر توسط عنکبوت پیر ولایت انتخاب شده باشند!
مدعی پس از چهل سال حکومت!
تا این جای کار هیچ مشکلی درون نظام وجود نداشت، اما کم کم قافیه بر نظام ولایت تنگ آمد و جنگ بر سر قدرت طلبی و سهمخواهی از سرمایه ملت به اوج رسید.
در نتیجه این عملکرد جنایتکارانه حاکمیت آخوندی در طول سالیان گذشته، جامعه ایران و مردم آن در وضعیت و فشار اقتصادی و معیشتی بیسابقهیی قرار گرفتند که محصول آن نفرت و خشم انفجاری مردمی است که اکثریت قابل توجهشان زیر خط فقر به سر میبرند. قیامهای سالیان اخیر و اعتراضات سراسری اقشار مختلف مردم مبین این واقعیت است.
خامنهای که مدتی با کرونا و سیاست کلان تلفات آن تلاش کرد سدی برابر خیزشهای مردمی ایجاد کند، حالا که این حربه کارآیی خود را دارد از دست میدهد به زعم خود برای مقابله با شرایط انفجاری جامعه بهدنبال بستن شکافها در حاکمیت آخوندی و پیش برده هر چه جدیتر خط انقباض است. او برای این کار همان اهرم پیشین را علیه باند مخالف درونی نظام با تمام شدت به کار گرفته و با رویکرد حذف حداکثری، با فضاحتی بیمانند راه را بر شرکای قدرت دیروز خودش هم بسته است. تازه اینجا بود که «جاماندهها» ی وامانده که دستشان را از سفرهٔ چپاول و غارت و دزدی کوتاه دیدند، ناگهان لب به اعتراض گشودند و یادشان آمد که اینجوری دیگر «جمهوریت» باقی نمیماند! روزنامهٔ شرق روز ۱۹اردیبهشت از قول اکبر ترکان، مشاور ارشد شیخ بنفش نوشت: «این مردم هستند که باید رئیسجمهوری را انتخاب کنند، آن وقت ما نهاد شورای نگهبان را در وسط راه قرار میدهیم و میگوییم اول شورای نگهبان افراد مورد نظرش را انتخاب کند و بعد مردم. این روش بهمعنای حذف جمهوریت است».
عجبا! دیر آمدی ای غارتگر بزدل! پس از دو دوره وزارت دفاع و راه و ترابری، یک دوره مشاور عالی ریاست جمهوری، یک دوره معاونت وزارت نفت، دو دوره استانداری در ایلام و هرمزگان، پس از سرپرستی معاونت امور بینالملل ریاست جمهوری، سرپرستی دبیرخانهٔ جنبش عدم تعهد، سرپرستی سازمان فضایی کشور، دبیری شورای هماهنگی مناطق آزاد و چندین ریاست و لفت و لیسهای بسیار در این «ناجمهوری»، ناگهان چگونه به این انکشاف رسیدی؟!
تحریم انتخابات؛ مجاهدین اولین «نه» را گفتند!
از فردای بازی دجالانهٔ خمینی و قبضه کردن یکسویهٔ تمامیت قدرت، مجاهدین پرچم «تحریم» انتخابات را برافراشتند و در هر مرحله سرافرازانه بر آن پای فشردند. حتی در موج کور دود و دم اصلاحات کذایی خاتمی شیاد یا در گذر گاه لجنزار سبز و همین کلید بازی شیخ بنفش، همواره موضع مقاومت ایران بر «تحریم انتخابات دروغین آخوندی» استوار بوده است. اکنون مردم در کوچه و خیابان به صراحت و روشنی همان را میگویند که مجاهدین و مقاومت ایران از دیرباز گفته و بر آن ایستاده و هزینهٔ این ایستادگی را با خون و جان و عمرشان پرداختند.
پاسخ یک عمر ایستادگی بر اصول و قانونمندیها
امروز اما پاسخ قاطبهٔ مردم ایران به سیرک مهوع انتخاباتی رژیم یک «نه» بزرگ است. تا جایی که در ادبیات سیاسی درون نظام، برای هشدار دادن به عنکبوت پیر ولایت و دعوت به بازی دادن آنان در قدرت، گاهی به آن «رفراندوم نه» هم میگویند. اما این تحریم بزرگ در واقع مقدمهٔ سرنگونی تام و تمام حکومت آخوندی است!
دیگر عناصر درونی نظام هم رک و بیپرده از «ناکارآمدی تمام دولتها» ی نظام سخن میگویند و وضعیت اسفناک امروز مردم ایران را ناشی از «محصول مشترک هر دو جناح سیاسی» نظام میدانند (روزنامهٔ حکومتی مستقل ۱۸ اردیبهشت۱۴۰۰).
به این ترتیب است که روزینامهٔ آرمان ملی از «زندگی روزمره مردم و صحبتهایی که درباره آینده مطرح میکنند» ابراز وحشت کرده و هشدار میدهد که مردم انتخابات و در حقیقت کل نظام را «تحریم» کردهاند (۱۸ اردیبهشت۱۴۰۰).
بیدلیل نیست که سپاه پاسداران به ناگزیر در سایت بولتن نیوز ۱۵ اردیبهشت۱۴۰۰ مینویسد: «هر حادثه و هر تحول نامطلوبی در جامعه را ابتدا باید امنیتی دید؛ مگر اینکه عکس آن ثابت شود!» زیرا این «تحول نامطلوب» قطعاً به «امنیت نظام»، بخوانید سرنگونی آن راه خواهد برد.