واژه «پراتیک» از ریشه فرانسوی «pratique» گرفته شده که به معنای «تمرین» است. در فرهنگ عمید، پراتیک به معانی «عمل، تجربهی عملی و آزمایش» آمده است.
در تعریف فلسفی آن را «مداخله انسان در واقعیت در تمام حیطههای جامعهی بشری و طبیعت» دانستهاند.
در فرهنگ مبارزاتی، «تئوری و پراتیک» همچون «علم و عمل» دو بال شناخت و تغییر جامعه و جهان هستند. یک تئوریسین بر مبانی نظری تسلط دارد و یک پراتیسین اهل عمل است.
جایگاه پراتیک انقلابی
اما برای شناخت جایگاه واقعی و ارزش «پراتیک» انقلابی باید از بالاتر به جامعه و انقلاب و تکامل اجتماعی نگریست:
برای ایجاد یک انقلاب بنیادین و سراسری به حزب یا سازمان انقلابی نیاز است.
برای ایجاد یک سازمان انقلابی به تئوری انقلابی نیاز است.
برای عملی کردن تئوری انقلابی به کادرهای انقلابی نیاز است.
سازمان مجاهدین خلق در شرایط اختناق مطلق که امکان تشکیل کوچکترین تشکل مخالف رژیم در خاک میهن اشغالشده وجود ندارد این الزامات مهم برای پیروزی انقلاب دموکراتیک را در ظرف «کانونهای شورشی» فراهم کرده است.
کانونهای شورشی بهعنوان واحدهای سازنده این سازمان انقلابی، برای عملی کردن تئوری انقلابی به پراتیک انقلابی نیاز دارند؛ چرا که معیار سنجش و صحت و سقم همه تئوریها و نظریهها صحنهی «عمل» است. تئوری انقلاب نیز در صحنه تغییر اجتماعی و با گامهای مادی برای در هم کوبیدن نظام کهنه است که محک میخورد و درستی خود را اثبات میکند. در تاثیر متقابل اندیشه و عمل، برای تغییر بسیاری از «عینیت»ها که به ظاهر سفت و سخت و تغییرناپذیر بهنظر میرسند هر واحد آموزش نظری باید در صحنه و کف خیابان از سوی کادرهای انقلابی تمرین و تجربه شود.
مفاهیم تئوریک همچون نداشتن پایگاه اجتماعی، بیآیندگی، ضعف و شکنندگی رژیم، بیانگیزگی و وحشت مزدوران، نفرت عمومی مردم از رژیم، ضربهپذیری پایگاههای سرکوب، لزوم ایجاد انگیزش قیام و انقلاب در تودهها، حمایت عمومی مردم از پیشتازان و... باید در پراتیک و عمل انقلابی شکل عینی به خود بگیرند و اثبات شوند. مثلا:
ضربهپذیری پایگاههای سرکوب را میتوان در «۱۸۰۰پراتيك انقلابي در ۱۰۶شهر و ۴۳منطقه در تهران در كارزار چهارشنبه سوری» دید که طی آنها دهها مرکز سرکوب سپاه و بسیج و نهاد قضایی رژیم منفجر شد.
نفرت عمومی مردم از رژیم را میتوان در آینهی «۱۱۷۰ پراتیک انقلابی در ۸۷ شهر در کارزار علیه انتخابات قلابی» محک زد که طی آنها جوانان آزادیخواه با حمایت مردم بهجانآمده تمام زیب و زیور تبلیغاتی خامنهای برای انتخابات را ویران کردند.
از دست رفتن آخرین پایگاههای اجتماعی رژیم را میتوان در «آمارگيري از ۲۴۳شهر در مورد شعبدهٔ انتخابات و سرقت حاكميت مردم ايران» تجربه کرد که با دهها و صدها کلیپ از حوزههای سوت و کور خامنهای به همه جهان مخابره شد.
ویژگیهای پراتیک انقلابی
در همین بیلان کوتاه اما با شکوه از پراتیک کانونهای شورشی ملاحظه میشود که این سلسله عملیات و تجارب انقلابی و مبارزاتی طیفی از اقدامات مختلف (از اطلاعرسانی و تهیه کلیپ گرفته تا دیوارنویسی و تصویرنگاری و عملیات آتشین با شعله و آتش و...) را شامل میشود که:
عقبتر از مرحله کنونی انقلاب و وضعیت انفجاری جامعه نیست بلکه یک گام - و نه یک فرسخ - جلوتر است.
در راستای تقویت خط سرنگونی و خواست نهایی مردم و نه راههای انحرافی همچون خشونتپرهیزی است.
کارهایی ساده و قابل انجام توسط همه اقشار و لایههای مختلف سنی، جنسی و اجتماعی است.
حداکثر تاثیر را روی جامعه دارد و پیام و نوید سرنگونی را به بیشترین تعداد از مردم منتقل میکند.
این چنین سازمان پیشتازی که انواع و اقسام عملیات محیرالعقول همچون پرواز بزرگ از قلب پایگاه یکم شکاری، دهها و صدها عملیات نظامی چریک شهری، عملیات پارتیزانی علیه واحدهای نظامی ارتش و سپاه، فروغ جاویدان و... را در کارنامه درخشان خود دارد، بهجای توقع بیش از حد و جدا بودن از تودهها، همپای آنها حرکت میکند و گام به گام تئوری انقلابی و استراتژی سرنگونی را در پراتیکهای مستمر ولی ساده، ترویج و تکثیر و تکمیل میکند و غنا میبخشد.
اینچنین پیشتازان خلق در مهیبترین ارتجاع تاریخ ایران دیوارهای ناباوری و نشد و نمیتوان را در هم میکوبند، کوه سرنگونی را با سوزن همت و شرف خود میکنند و راه رسیدن مردم ایران به آزادی را هموار میکنند.