728 x 90

«دغدغه سیاست‌گذار مسائل اقتصادی نیست»

بحران اقتصاد ایران
بحران اقتصاد ایران

نظام ولایت فقیه نفرت و عناد خود با دمکراسی سیاسی و توسعه اقتصادی را به تمام وجه نشان داده است و برای حفظ موجودیت خود، در حراج منابع و سرمایه‌های ملی، تردیدی نکرده است.

واقعیت این است که رشد اقتصادی محصول یک نظام علمی و سیاست‌گذاری اصولی است که به ساز و کارهای اقتصاد پای بند است و با علم و تجربه بشر سر و کار دارد. توسعه چین و کشورهای پیرامونی آن، این درس بزرگ را به همه داد که با خودکامگی رشد و موفقیت اقتصادی تأمین نمی‌شود.

 

راز سردرگمی اقتصادی

بنا بر بررسیها و تحقیقات کارشناسان اقتصادی که در رژیم آخوندی کار می‌کنند، اقتصاد ایران در تعیین مسیر و مقصد خود دچار یک سرگشتگی مزمن و طولانی شده است. مسیر توسعه اقتصادی، در کشورهای پیشرفته بر محور رشد اقتصادی تعریف می‌شود. این در حالی است که مدتها است بحث رشد اقتصادی از اولویتهای چندم سیاست‌گذاران رژیم آخوندی خارج شده است.

در بررسی موقعیت اقتصاد یک کشور سه متغیر تورم، اشتغال و به‌ویژه رشد اقتصادی، شاخصهایی هستند که وضعیت حال و آینده این واحد کلان را مورد سنجش قرار می‌دهند. فرهاد نیلی اقتصاددان حکومتی که با نهادهای اقتصادی بین‌المللی نیز همکاری داشته می‌گوید: «رشد اقتصادی اولویت اول سیاستمداران نبوده است. در نتیجه به تدریج از رفاه مردم کاسته شده است. مسألهٔ رشد اقتصادی در سطوح تصمیم‌گیری و سیاست‌گذاری نه مشاهده‌پذیر است، نه تعیین‌کننده؛ در حالی‌که رشد باید تبدیل به هدف اصلی تصمیمات بلندمدت کشور می‌شد. اما مشاهده نمی‌شود که رشد اقتصادی به‌عنوان محدودیت الزام‌آور در تصمیمات بلندمدت کشور مطرح شده باشد؛ همان‌طور که تورم نیز یک الزام کوتاه‌مدت در سیاست‌گذاری نیست» (دنیای اقتصاد.۶ دی۹۹).

 

آمار رشدهای سطحی که نوعی قیافه گرفتن است!

نیلی در اعترافی بیشتر، بی‌اعتنایی سردمداران حکومتی نسبت به رشد واقعی اقتصادی که محصول آن رفاه و برخورداری از مواهب زندگی برای مردم است، مشخصه‌های یک اقتصاد علمی را بازگو می‌کند.

به‌طور خلاصه این‌که رشد اقتصادی یک مفهوم بلندمدت است؛ بنابراین این‌که آمار بانک مرکزی یا مرکز آمار در حال حاضر چه ارقامی را نشان می‌دهند یا فصل قبل چه بوده است، نوسانات کوتاه‌مدت درآمد ملی است و مسألهٔ رشد نیست. رشد پدیده‌یی نیست که با منتشر شدن آمار فصلی، از قبیل رشد ۵/ ۱درصدی این فصل یا رشد منفی سال قبل، در ارزیابی نسبت به آن غافلگیر شویم.

«اگر امروز می‌بینید که رشد ۵/ ۱درصدی باعث خوشحالی سیاست‌گذار است، علتش این نیست که نگران رفاه مردم بودند و حالا می‌گویند چه خوب که رشد داشته‌ایم و سفره مردم ممکن است بزرگ‌تر شود؛ خیر، این رشد را صرفاً به این دلیل می‌خواهند که نشان دهند تحریم اثر نکرده و تصمیمات غیراقتصادی، زیان زیادی به منافع اقتصادی مردم وارد نکرده است. بنابراین نشان دادن اعدادی برای رشد مثبت احتمالاً نوعی قیافه گرفتن است» (تجارت فردا۶ دی۹۹).

 

اقتصاد اولویت سیاست‌گذار نیست

با این‌که همگان می‌دانند که علاوه بر رشد اقتصادی، نرخ تورم یک کشور و میزان اشتغال در آن نیز اهمیت به‌سزایی دارد، اما کارگزاران رژیم آخوندی نه در سیاست‌ گذاریهایشان و نه در برنامه‌های کلانشان توجهی به این امور حیاتی نشان نداده‌اند. داوود سوری دیگر کارشناس حکومتی در همین باره می‌گوید: «اگر چه رشد در کنار تورم و بیکاری جزو مهم‌ترین متغیرهای اقتصاد است اما به‌طور کلی دغدغه سیاست گذار در کشور مسائل اقتصادی نیست. در این شرایط سیاست‌گذاری اقتصادی به سیاست‌گذاری کاملاً روزمره تبدیل شده است. سیاستمداران ما اساساً هیچ دلیلی نمی‌بینند که نسبت به اقتصاد عکس‌العملی نشان دهند و دغدغه‌ای واقعی برای آن داشته باشند» (دنیای اقتصاد.۶دی۹۹).

 

استبداد سیاسی؛ ام المصائب فقر و رشد نیافتگی

رژیم آخوندی ناتوان و عاجز از اندکی بهبودی در حال و روز معیشتی مردم و بالا کشیدن آنها از چاه ویلی که خود حفر کرده است، چاره را در الگو برداریهای باسمه‌ای از کشورهای شرقی یافت. اما حتی در این مسیر نیز نخواست و نتوانست تا فهم درستی از این شکل از توسعه را دریابد. بنابراین از آنجا که غارت و فساد ذاتی این نظام است، تنها خودرایی و استبداد سیاسی را آن هم در پرده دین راهنمای عمل خویش قرار داد و حوزه اقتصاد کشور هم سردرگمی و بی‌برنامگیها را بهترین زمینه برای چپاول و غارت مردم ایران یافت. همگان دریافتند که یکی از شروط ضروری احیای رشد اقتصادی در کشور، ایجاد حس اطمینان و اعتماد مردم نسبت به حاکمیت است؛ امری که دیگر شدنی نیست.

بنا به تجربه دیگر کشورها، رشد اقتصادی در شرایط امیدواری به آینده رخ خواهد داد. هیچ حکومتی نمی‌تواند منشاء یک رشد اقتصادی با ثبات باشد جز این‌که مردم بپذیرند در آن حکومت فردایی بهتر از امروز خواهند داشت. مردم هم آینده بهتر را در عملکرد امروز حاکمان می‌بینند نه با سخنرانی، وعظ و خطابه و فساد سیستمی و توجیه استبداد و تاراج منابع ملی به‌دست نالایق‌ترین عناصر یک رژیم ارتجاعی. تخریب آینده در نظام ولایت فقیه، پیشینه‌ای ۴۰ساله دارد که جوانان شورشی و مردم محروم این نظام را در خرابه‌هایی که ایجاد کرده‌اند دفنشان خواهند کرد.

										
											<iframe style="border:none" width="100%" scrolling="no" src="https://www.mojahedin.org/if/c31ff403-9c3c-4d67-a7ab-b029f79f1ce7"></iframe>
										
									

گزیده ها

تازه‌ترین اخبار و مقالات