وضعیت نمایش انتخابات ریاستجمهوری رژیم نمایش کاملی از افلاس و درهم پاشیدگی آن است.
خامنهای میخواهد با مهندسی آخوند رئیسی را از صندوق بیرون بیاورد، اما در جریان جنگ باندها بر سر کرسی ریاستجمهوری چون بحث کسب قدرت و غارت است کسی کوتاه نمیآید.
کارشناسان سیاسی میگویند بهنظر میرسد با این حجم از جنگ باندی مسیر همواری که خامنهای در نظر داشت، نه تنها هموار نیست بلکه مسیری است پر پیچوخم که همه سردمداران نظام نیز از آن وحشت کردهاند.
با تشدید شقه و سرباز کردن تناقض در نظام ولایت فقیه خامنهای گفت: «بنده البته در مورد انتخاب اشخاص هیچ دخالتی نمیکنم» (سایت خامنهای ۲۱اردیبهشت ۱۴۰۰).
سؤال این است چه کسی آدرس جلاد ۶۷ را داد و چه کسی مانع حسن خمینی برای نامزدی شد؟
اکنون سینهچاکان همین رژیم هم برای ولیفقیه تره خورد نمیکنند، مصطفی تاجزاده بعد از ثبت نام در وزارت کشور گفت: «مخالف راهی هستم که حاکمیت در حال پیمودن است. من با قرائت انسدادی از قانون اساسی و تقلیل دادن آن به اصل ولایت مطلقه فقیه مخالم» (سایت خبرآنلاین ۲۴اردیبهشت ۱۴۰۰).
البته تاجزاده ۴۰سال عقبتر از مردم با سوءاستفاده از نفرت عمومی میخواهد به این وسیله جنایاتش را بپوشاند. این در شرایطی است که مردم در قیامهای گذشته به هر دو باند حکومتی نه گفتند و پایان ماجرای آنها را در چپاول و غارت و شیادی اعلام کردند.
شدت نفرت عمومی مردم به حدی است که احمدینژاد گماشته سابق آن هم ژست تحریم گرفت: «یا بهصورت کاندیدا در انتخابات حضور خواهم داشت یا در صورت رد صلاحیت ضمن رأی ندادن به هیچکس از هیچکس حتی افرادی که سابقه دوستی و همکاری نزدیک با بنده داشتند حمایت نخواهم کرد» (خبرگزاری ایمنا ۲۲اردیبهشت ۱۴۰۰).
با زیر سؤال بردن ولایت فقیه از سوی مزدوران و پاسداران دیگر پشمی به عمامه خامنهای نمانده است.
به همین دلیل آخوند احمد خاتمی امام جمعه او در تهران به صحنه آمد و در رابطه با عناصری که رد صلاحیت میشوند خصوصاً احمدینژاد گفت: «قانون ردشان کرد بگویند تحریم میکنیم. تحریم میکنیم یعنی نظام را قبول نداریم» (تلویزیون حکومتی شبکه قرآن ۲۳اردیبهشت ۱۴۰۰).
آخوند حسن روحانی شیخ شیادی که در حقه بازی و دروغ و افترا هیچ مرزی را نمیشناسد کاندیداهای نمایش انتخابات را از جنگوجدال نهی کرد و گفت: «تهمت زدن افترا زدن دروغ گفتن برای اینکه آدم گدایی رأی بکند بدترین کار است» (سایت روحانی ۲۳اردیبهشت ۱۴۰۰).
علی لاریجانی هم با کنایه زدن به سپاه و آخوند رئیسی گفت: «حوزه اقتصاد نه پادگان است و نه دادگاه که با تشر و دستور اداره شود» (سایت خبرآنلاین ۲۵اردیبهشت ۱۴۰۰).
در روز آخر ثبت نام نمایش انتخاب ریاستجمهوری همانطور که پیشبینی میشد آخوند رئیسی عضو هیات مرگ و یکی از عاملان اصلی قتلعام ۶۷ که بهعنوان کاندید خامنهای از او نام برده میشود ثبت نام کرد.
در کنار این آخوند که مردم ایران به او صفت جلاد دادهاند، پاسدار علی لاریجانی رئیس سابق مجلس هم ثبت نام کرد و با گفتن نه به کلید و نه به چکش به روحانی و آخوند جلاد رئیسی حمله کرد.
اما همه گمانی زنیهای داخلی رژیم بر این دلالت دارد که خامنهای آخوند رئیسی را از صندوق بیرون بیاورد، البته ورود پاسدار لاریجانی یک دوقطبی در درون باند خامنهای ایجاد کرده که این هدف خامنهای را مشکل میکند.
ثبت نام لاریجانی نشان داد که حرف خامنهای در باند خودش هم خیلی خریدار ندارد، و او که میخواست انتخابات دوقطبی نشود، عملاً دوقطبی به او تحمیل شده است.
این دوقطبی بسیار زودتر از آنچه تصور میشد خودش را نمایان کرد و کشمکش میان رئیسی و لاریجانی درگرفت، و عدهیی از عناصر باند خامنهای و حتی کاندیداهای این باند از رئیسی حمایت کردند و به علی لاریجانی حمله کردند.
از جمله پاسدار سعید محمد که خود یکی از کاندیداهای باند خامنهای است خطاب به لاریجانی در توئیتر نوشت: «به کسانی که هویت خودشان را مدیون پادگان و دادگاه هستند به صراحت میگویم به حول و قوه الهی، امروز آغازی بر پایان اشرافیت خانوادگی است» (خبرگزاری مهر ۲۵اردیبهشت ۱۴۰۰).
احمد امیرآبادی فراهانی، عضو هیات رئیسه مجلس نیز خطاب به لاریجانی در صفحه توئیتر خود نوشت: «آقای لاریجانی نمیخواستم چیزی بنویسم اما خودت خواستی. شما که هر چی داری از حضور در پادگانهای پشت جبهه و مدیون دادگاههای اخوی است، شما دیگه چرا؟» (خبرگزاری مهر۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۰).
نگرانی این مهرهها از این است که مهندسی خامنهای در زمینه بیرون آوردن رئیسی از صندوقهای قلابی رأی به هم بخورد. .
اما با وجود تحمیل دوقطبی شدن نمایش انتخابات بر خامنهای مردم ایران مطلقاً ذرهیی مشروعیت برای این انتخابات و کاندیداهای آن قایل نیستند، و میدانند که این خیمهشببازی خامنهای و عناصر شرکتکننده در آن ضدمردمی و در جهت اختناق بیشتر مردم و انقباض درونی است.
در این رابطه روزنامه آفتاب یزد ضمن اشاره به اینکه «خیل عظیمی از تکراریترین نامها» و شعارهایشان نیز «نخنماشدهترین شعارها» است، نوشت: «اگر نامزدی ذرهیی روی ناآگاهی سیاسی مردم در انتخابات ریاست جمهوری۱۴۰۰ حساب باز کند با تمام حسهای پنج گانه خود شکست را خواهد فهمید! عبور از سدّ «باورمردم» بسی سختتر از عبور از فیلترهای «شورای نگهبان» ارزیابی است. مردم سالها است از دوقطبی چپ و راست سیاسی عبور کردهاند. زیرا به درستی دریافتهاند از تنور دعواهای سیاسی، دودش مال مردم است و «نان برشته» اش برای بازیگران عرصهٔ قدرت!» و «مردم هر چه نگاه میکنند با آدمهای تکراری، شعارهای همیشگی و ادعاهای بیپشتوانه مواجه میشوند و این برای جامعهٔ سیاسی و اجتماعی ایران (بخوانید برای حکومت آخوندی) در آغاز قرن جدید میتواند خطرناک باشد!» (آفتاب یزد۲۶اردیبهشت ۱۴۰۰).
اشاره مقالهنویس این روزنامه حکومتی به عبور مردم از «دوقطبی چپ و راست» درونی حاکمیت، ناظر بر شعار مردم در قیام ۹۶ است که فریاد زدند «اصلاح طلب اصولگرا دیگه تمام شد ماجرا» و در قیام آبان ۹۸ با شعار «مرگ بر خامنهای»، «مرگ بر روحانی» نشان دادند که از تمامیت رژیم عبور کرده و خواهان سرنگونی آن هستند.
نگرانی از نه بزرگ مردم ایران به حاکمیت است که پاسدار قالیباف رئیس مجلس ارتجاع را نگران واداشته که بگوید: «مشارکت پایین (مردم) هیچ برندهای ندارد» (تلویزیون شبکه خبر۲۶ اردیبهشت ۱۴۰۰).
بسیاری از نظرخواهیها که توسط رسانههای حکومتی صورت گرفته بیانگر این است که مردم در این انتخابات شرکت نمیکنند.
از جمله روزنامه حکومتی شرق نوشت: «نظرسنجی اخیر ایسپا نشان میدهد هنوز بیش از نیمی از شهروندان واجد رأی تمایلی به شرکت در انتخابات ندارند و درصد قابل توجهی از شهروندان اخبار انتخاباتی را دنبال نمیکنند... بیش از نیمی از پرسششوندگان نظرسنجی ایسپا گفتهاند تحت هیچ شرایطی در انتخابات ریاستجمهوری شرکت نمیکنند». (شرق ۲۶اردیبهشت ۱۴۰۰). .
در همین رابطه روزنامه حکومتی آرمان ۲۶اردیبهشت نیز نوشت: «حکایت سعدی علیه الرحمه مؤید حال و روز انتخابات ٢٨ خردادماه است که: خانه از پای بست ویران است؛ خواجه در بند نقش ایوان است. در حالی که دلسوزان نظام مرتب یادآور شدهاند که انگیزه مشارکت در انتخابات بسیار پایین است و نشانهها حاکی از آن است که خیلیها و مخصوصاً جوانان از اوضاع معیشت، معضل بیکاری، فضای سرد و کم روح حاکم بر خانوادهها و اجتماع، رواج فساد و بیاعتمادی و یاس و وضعیت ناشی از این شرایط، موجب نارضایتی آنان و تمایلی جهت شرکت در انتخابات ندارند و این مسأله توسط نظرسنجیهای علمی و بیطرفانه نیز تأیید میگردد».
عدم مشارکت مردم در انتخابات و نه قاطع آنها باعث شده تا رسانهها و مهرههای نظام نسبت به خیزش اجتماعی به جد هشدار بدهند. چنانچه روزنامه حکومتی آرمان به ناگزیر اعتراف کرده است که بحرانهای متعدد باعث شده تا: «آستانه تحمل مردم بهشدت کاهش یابد و آنها مانند یک باروت متحرک در شهر پرسه بزنند که هر لحظه امکان انفجارشان وجود دارد» (آرمان ۲۶اردیبهشت ۱۴۰۰).