بنبست همهجانبه رژیم خصوصاً شکاف عمیق و به هم نیامدنی بین مردم و نظام، باعث شد تا خامنهای با این تصور باطل که با یکدست کردن حاکمیت و روی کارآوردن دولت موسوم به «دولت جوان حزباللهی»، میتواند آنرا از بنبست بیرون بیاورد آخوند ابراهیم رئیسی جلاد را از خمره انتخابات قلابی بیرون آورد.
با انتصاب رئیسی جلاد قتلعام زندانیان سیاسی مجاهد و مبارز در سال۱۳۶۷ منطور خامنهای از دولت جوان حزباللهی کاملاً مشخص شد، اگر چه قبلاً او قاسم سلیمانی خونریز را بهعنوان مصداق و چهره شاخص دولت جوان حزباللهی معرفی کرده بود.
او فکر میکرد به این وسیله میتواند بحرانهای گریبانگیرش را علاج کند و بقای حکومتش را تضمین کند.
اما در همان زمان بهوضوح روشن بود که این ایده خامنهای که میتواند با یک دست کردن نظام مسایل و مشکلات را حل کند سرابی بیش نیست و خواب و خیالی پنبهدانهای است.
اکنون که هنوز چند روز از تنفیذ و تحلیف آخوند جلاد نگذشته، مشخص شد که کرسی ریاستجمهوری برای این جلاد نه تنها نمیتواند گرهی از مشکلات را حل کند، بلکه بهدلیل سهمخواهی سردمداران و چهرههای شاخص باند خامنهای برای گرفتن مناصب وزارتی و سایر پستهای حساس، شقه وشکاف در درون باند خامنهای شدت گرفته است.
بنا بر روایت بعضی از اعضای مجلس ارتجاع، قرار بود ابراهیم رئیسی اسامی اعضای کابینه خود را در همان جلسه تحلیف به مجلس ارتجاع ارائه دهد اما این کار انجام نشد. چرا که بنا به گزارشات رسانههای خود رژیم اختلاف او با مخبر دزفولی معاون اولش یکی از این علل بوده است.
سایت فرارو در مورد این اختلاف نوشت: «بهعلت مقاومت مخبر خصوصاً در مخالفت با وزیر اقتصاد پیشنهادی یعنی زاهدی وفا و رئیس سازمان برنامه و بانک مرکزی که نیاز به تأیید مجلس ندارند، ارسال لیست کابینه به تأخیر افتاده است.
اخبار موثق رسیده نشان میدهد پس از تغییرات دقیقه ۹۰ رئیسی در لیست وزرای اقتصادی که بدون هماهنگی مخبر انجام شده بود، قرار بود ۱۰صبح امروز لیست کابینه به مجلس ارائه شود. گزینه مخبر برای وزارت اقتصاد، محمدرضا فرزین بود اما اطرافیان آقای رئیسی با بهانههای واهی فرزین را از لیست کنار گذاشتند. این در حالیست که برنامه اقتصادی دولت رئیسی را هم محمدرضا فرزین نوشته بود!» (فرارو ۱۷مرداد ۱۴۰۰).
کانال تلگرامی چند ثانیه نوشت: «اختلاف در رأس موجب شد تشکیل تیم اقتصادی ابراهیم رئیسی چند بار جابهجا شود قرار بود ترکیب اولیه تیم اقتصادی از میان چهرههایی چون عادل آذر، محمدرضا فرزین و محمد طالبی تشکیل شود اما روز جمعه خبر رسید ترکیب کابینه را چهرههایی همانند محمد هادی زاهدی وفا، علی صالح آبادی و مسعود میرکاظمی با محوریت فرهاد رهبر تشکیل میدهند.
این ترکیب مدنظر محمد مخبر معاون اول تازه منصوب شده رئیسی نبود زیرا او علاقه داشت که تیم اقتصادی مدنظر خود را از ستاد اجرایی به دولت بیاورد. ». (تلگرام چند ثانیه ۱۸مرداد ۱۴۰۰). .
عباس سلیمی نمین از باند خامنهای نیز در گفتگو با سایت خبرآنلاین دولت آخوند رئیسی را دارای «مجموعه کاستیها» و مخبر دزفولی معاون او را فردی مبتدی و آزمایش پس نداده دانست: «ما آقای مخبر را در مسائل حاکمیتی، چندان نیازمودهایم. مخبر قبلاً چندان که باید با مشکلات مواجه نبوده است، بدین گونه که امکاناتی در اختیار وی بوده که از آن استفاده میکرد» (خبرآنلاین ۱۷مرداد ۱۴۰۰).
روزنامه همدلی در مورد «گرفت و گیرهای کابینه رئیسی» نوشت: «بسیاری معتقدند که رئیسی از سوی اصولگرایان و گروههایی که حامی او در انتخابات بودند تحت فشار است. هر کسی و هر گروهی تلاش میکند که نیروی نزدیک به خود را در دفتر رئیسی جا دهد. مخبر در سطوح مختلف مدیریتی کشور حضور نداشته و آنچنان سابقهای در امور دولتی ندارد. از طرف دیگر سخنان اصولگرایان نشان میدهد که در بین این طیف سیاسی هم مخالفان مختلفی دارد.
اختلاف و کشمکش بین اصولگرایان برای رسیدن به پاستور زیاد است و با وجود اینکه انتظار میرفت رئیسی خیلی زود اعضای کابینه خود را معرفی کند هنوز این اتفاق رخ نداده است. زیر سایه این تأخیر گمانهزنیهای زیادی هم انجام میشود» (همدلی ۱۸مرداد ۱۴۰۰).
روزنامه آفتاب یزد ضمن اشاره به اختلاف در میان باند خامنهای در مورد اینکه علیرضا زاکانی شهردار تهران شود نوشت: «مثل روز روشن بود که اصول این اصولگرایان تا وقتی اصول است که نیروهای مخالف شان در قدرت باشد و بهمحض اینکه چرخش قدرت رخ دهد از آن اصول چیزی باقی نمیماند. اصولگرایان تا وقتی که همینگونه رفتار متناقض دارند و استانداردهایشان متغیر است امکان نزدیک شدن به جامعه را ندارند. حال خود دانید» (آفتاب یزد ۱۸مرداد ۱۴۰۰).
روزنامه جهان صنعت در مورد «زور آزمایی قالیباف و رئیسی» نوشت: «برای درک مطلب باید توجه داشت که رقابت اصلی بین دو طیف اصولگرا است. یکسو قالیباف که چون لیست مورد حمایت وی در انتخابات شورا برده، انتخاب شهردار را سهم خود میداند و گزینه مطلوبش نیز مازیار حسینی است. سوی دیگر اما رئیسی و دولت جدید که قصد دارد زاکانی را شهردار پایتخت کند. برای این کار اما دلایل متعددی دارد. اول از همه اینکه با این کار مزد پوشش در جریان مناظرات انتخاباتی را خواهد داد، بدون اینکه از وی در دولت استفاده کرده باشد. دوم آنکه این تسویهحساب را از جیب قالیباف انجام داده و کرسی مورد نظر وی را از آن جریان خود خواهد کرد» (جهان صنعت ۱۷مرداد ۱۴۰۰).
پاسدار لمپن محمد باقر قالیباف به دزدیهای گذشته از املاک و اموال شهرداری بسنده نکرده، و اکنون که زمان تقسیم پستها و مناصب حکومتی میان سردمداران باند خامنهای رسیده باز هم طمع سلطه بر شهرداری از طریق یکی از عوامل خود را دارد، تا تتمه منابع و دارایی مردم محروم در شهرداری تهران را بچابد.
قطعاً آنچه که در مورد جدال بین سردمداران و عناصر شاخص باند خامنهای در زمینه سهمخواهی از دولت رئیسی جلاد رسانهیی شده و میشود، بخش ناچیزی از جدال و جنگ قدرت و غارت در پشت صحنه است.
واقعیت این است برخلاف اینکه آنها با ظاهرنمایی و ریاکاری مختص آخوندها و عواملشان وانمود میکنند که به قصد خدمت به کشور و به قصد بیرون آوردن آن و مردم از دام معضلات به صحنه آمدهاند، هدف آنها چیزی نیست جز چپاول بیشتر اموال مردم و منابع کشور.
بنابراین خامنهای با آوردن جلاد ۶۷ ویک مشت لمپن پاسدار نظیر قالیباف، علیرضا زاکانی، مخبر دزفولی ویک دوجین دیگر از اراذل و اوباش که تخصص آنها سرکوب و غارت مردم است، میخواهد در برابر قیام خط ببندد ولی کاری از پیش نخواهد برد و پیشاپیش مشخص است که در آیندهای نزدیک تضادها و تنشهای درونی نظام و درون باند ولیفقیه تشدید خواهد شد.