728 x 90

دولت پزشکیان؛ فرافکنی به‌جای پاسخگویی

دولت پزشکیان؛ فرافکنی به‌جای پاسخگویی
دولت پزشکیان؛ فرافکنی به‌جای پاسخگویی

زخم زبان زدن به مردم و متهم کردن‌شان به زیاده‌روی در مصرف، به ادبیات دولت مسعود پزشکیان و برخی وزرای کابینه‌ی وی تبدیل شده است. پزشکیان به‌جای آن‌که بر اساس وظایف قانونی خود راهی برای بهبود ساختارهای فرسوده‌ی مدیریتی و توسعه پیدا کند، «در چنگ گروهی از مدیرانی گرفتار آمده که بی‌کفایتی خود را پشت اتهام‌زنی به مردم پنهان می‌کنند»[۱].

آن‌چه این روزها به‌ویژه از زبان شخص رئیس دولت و برخی وزرایش شنیده می‌شود، نه پاسخ به بحران‌های واقعی کشور، بلکه فرافکنی‌های توهین‌آمیزی‌ست که مسئولیت بحران‌ها را به دوش مردم می‌اندازد.

 

در هفته‌های گذشته، مسعود پزشکیان با لحنی آمرانه تکرار کرده که «ایرانیان چند برابر میانگین جهانی گاز و برق مصرف می‌کنند»[۲]. معنای ضمنی این گزاره آن است که مردم نه‌تنها قربانی سیاست‌های ناکارآمد انرژی در ایران هستند، بلکه خود نیز مقصرند. پزشکیان تلاش می‌کند صورت‌مسأله را وارونه کند؛ در حالی که وظیفه دولت، تراز کردن تولید و مصرف و اصلاح ساختارهای فرسوده‌ی زیرساختی و سیاست‌گذاری‌های کلان است. او مردم را نشانه می‌رود تا از ناکارآمدی تیم اقتصادی و فنی‌اش شانه خالی کند.

 

این شیوه‌ی تحقیر مردم، فقط محدود به رئیس دولت نیست؛ وزیر جهاد کشاورزی هم به‌تازگی مدعی شده که «مصرف شکر و روغن نباتی در ایران ۱.۵ برابر متوسط جهانی است»[۳]. اما او نگفت که چرا وزارتخانه‌ی عریض و طویلش، با بودجه‌های کلان و ساختار فربه، هنوز نتوانسته به مسائل حیاتی مانند «بحران آب، فرسایش خاک، نابودی مراتع و بهره‌وری کشاورزی»[۴] پاسخ دهد. آن‌چه در سخنان این وزیر برجسته است، نه اراده‌یی برای اصلاح نظام زراعت، دامداری، شیلات یا جنگل‌داری، بلکه گرایش بی‌شرمانه به مقصرسازی مردم است که دولت پیشه کرده است. وزارت جهاد کشاورزی که از «چاق‌ترین نهادهای دولتی است»[۵]، بیشتر به کالبدی بی‌جان می‌ماند که به‌جای کار، تنها کاغذبازی تولید می‌کند.

 

در همین مسیر، «وزارت اقتصاد نیز به‌تنهایی ۲۶۰۰ مدیر را در دل خود جای داده است»؛[۶] مدیرانی که هیچ نقش مؤثری در بهبود وضعیت اقتصادی ندارند، بلکه بحران به سفره و زندگی مردم صادر می‌کنند و صرفاً بار مالی سنگینی را بر دوش جامعه تحمیل می‌کنند. این مدیران، همان‌هایی هستند که به‌جای ذره‌یی بدهکاری به مردم، با فضاحت کم‌نظیر، مردم را دعوت به «صبر» و «قناعت» می‌کنند و هر نوع مطالبه‌گری را به «ولخرجی» متهم می‌سازند؟!

 

نکته‌ی دردناک این‌جاست که قربانی اصلی این چرخه‌ی فریب و تحقیر، نه طبقات سوگلی دولت یا صاحبان رانت دولتی، بلکه شهروندان تهیدست و اقشار آسیب‌پذیر هستند. مردمی که همزمان با افزایش قیمت کالاهای اساسی، قطعی آب و برق، و بی‌ثباتی اقتصادی، باید «زخم زبان مدیرانی را هم بشنوند»[۷] که نه درد را می‌شناسند و نه در پی درمان آن هستند. در این ساختار وارونه، «مردم هم بار بحران‌ها را به دوش می‌کشند، هم متهم اصلی جلوه داده می‌شوند».[۸]

 

آن‌چه از دولت پزشکیان تا کنون شنیده‌ایم، نه نشانه‌یی از اراده‌ی به‌قول خودش اصلاح‌طلبانه، که بیشتر بازتولید سیاست فرسوده‌ی انکار و انحراف است که لق‌لق زبان پزشکیان در هر محفلی شده است.. وقتی مدیران بی‌کفایت در مقام قاضی بر مردم بنگرند، نه‌تنها هیچ بهبودی در سیاست و اقتصاد رخ نخواهد داد، بلکه شکاف عمیق دولت-ملت ژرف‌تر خواهد شد؛ شکافی که عمق یافتن آن روزانه و در کف خیابان محقق می‌شود. شکافی که صدر تا ذیل نظام آخوندی از گسترش سیاسی و اجتماعی و فرهنگیِ آن میان جامعه‌ی ایران و حاکمیت، نمی‌توانند جلوگیری کنند.

پی‌نوشت:

[۱ تا ۸] روزنامه جهان صنعت، ۱۸ خرداد ۱۴۰۴

										
											<iframe style="border:none" width="100%" scrolling="no" src="https://www.mojahedin.org/if/d8ea3323-6da4-47de-ac41-4bf21b7d6120"></iframe>
										
									

گزیده ها

تازه‌ترین اخبار و مقالات