مسعود کرباسیان، دومین وزیر کابینه حسن روحانی است که طی یک ماه گذشته توسط مجلس کنار گذاشته میشود. مجلس حدود ۳هفته پیش نیز علی ربیعی، وزیر کار را استیضاح و برکنار کرده بود. همچین قرار است وزرای صنایع و آموزش و پرورش تا ۲۰شهریور به مجلس احضار و مورد استیضاح قرار بگیرند. همچنین بهدنبال ماهها مجادله و جنگ قدرت در درون حاکمیت، روز سهشنبه ۶شهریور آخوند روحانی جهت پاسخ به سؤالات اقتصادی نمایندگان به مجلس رفت.
از میان پاسخهای روحانی به یکی که میتوان نمره قبولی داد این بود که گفت: «مشکلات اقتصادی تعیینکننده هستند، ولی مهمتر از آن این است که بسیاری از مردم اعتمادشان را به آینده جمهوری اسلامی از دست دادهاند و در مورد قدرت آن شک دارند».
تحریم ۴۰ساله ولیفقیه بر مردم ایران
اکنون این مهرههای حکومتی هستند که اعتراف میکنند ریشه مشکلات مردم نه تحریم امروز آمریکا، بلکه ۴۰سال چپاول و دزدی است که سراپای این رژیم را درنوریده است. بهعنوان یک نمونه میتوان به اظهارات نماینده مجلس آخوندی قاسم میرزایی نیکو در جلسه ۶شهریور مجلس اشاره کرد که گفت: «دست ناپاک و پول کثیف لابلای همه ارکان نظام ریشه دوانده است. فساد، اژدهای هفتسری شده است که هر روز از یکجا سر در میآورد و...».
مردم ایران سالهاست که با یک تحریم روبهرو هستند و آن تحریمی است که نظام ولایت فقیه بر مردم ایران تحمیل کرده است.
اکنون شرایط اقتصادی کشور بیش از آن که متأثر از سیاستگذاریهای اقتصادی این وزیر و یا آن دولت باشد، اقتصادی پر از فساد و رشوه و رانتخواری است که با دومینوی استیضاح چیزی از آن حل نمیشود. نمایندگان باندهای مختلف میدانند که تغییرات در مهرهای دولت، حتی اگر تمام کابینه را هم در بر بگیرد تاثیری بر وضعیت اقتصادی نخواهد داشت.
الیاس حضرتی، نماینده مجلس آخوندی، در جلسه ۴شهریور مجلس گفت: «الآن در شهریور هستیم. تورم بالای ۱۹درصد هم گذشته و پیشبینی میشود تا آخر سال به نزدیک ۴۰درصد برسد، ما چهکار کردیم؟ چه کار کردیم با این ملت... آمریکا هیچکاری نکرده هنوز، آبانماه نیمه آبانماه باید تحریمها شروع بشه. تازه ۶ الی ۱۲ماه طول میکشه که اثراتش مشخص بشه. هنوز کاری نشده ما داریم میلرزیم...».
بادامچی، رئیس فراکسیون کارآفرینی مجلس، گفت: «اکنون در جامعه ایران از هر ۶نفر یک نفر کار میکنند. قریب به ٢٠میلیون نفر از جوانان ١۵ الی ٢٩ساله کشور بیکار هستند».(ایسنا۷/۶/۹۷) روشن است که هیچکدام از این مشکلات که مشتی نمونه خروار هستند؛ با جابهجایی وزیران قابلحل نیست.
از سوی دیگر همه میدانند که در خوشبینانهترین شکل، دولت ۵۰درصد از جریان اقتصاد کشور را در کنترل دارد. بخش اعظم اقتصاد کشور دست بنگاهها و بانکها و مؤسسات وابسته به بیت رهبری و نهادهای اقتصادی وابسته به سپاه پاسداران میباشد.
محمود بهمنی، رئیس اسبق بانک مرکزی و عضو کمیسیون اقتصاد مجلس، در تیرماه گذشته گفت: «۲سال ارز ناشی از صادرات به کشور ما بازنگشته است. موجودی حساب آقازادهها بیش از ذخایر ارزی در خارج از کشور است. در پایان سال ۹۱ میزان نقدینگی ۴۳۵هزار میلیارد تومان بوده، اما امروز بیش از هزار و ۷۰۰هزار میلیارد تومان رسیده است...».
مردم چه میخواهند؟
همه سردمداران رژیم سعی میکنند در این روزها از مشکلات مردم سخن گفته و گناه را به گردن رقیب بیاندازند. دلواپسان دولت روحانی را شلاقکش کرده و آن را برای این وضعیت مقصر معرفی میکنند. حتی خامنهای هم که خواست برکناری دولت روحانی را حرکت در مسیر دشمن توصیف میکند، وقتی میخواهد این وضعیت بحرانی را توجیه کند، توپ را در زمین دولت روحانی میاندازد.
باند روحانی نیز متقابلاً باند رقیب را متهم میکند که علت بحران اقتصای آن است که آنها مانع پیشرفت سیاست تعامل روحانی با غرب شدهاند.
اما در ورای ادعاهای باندهای حاکمیت، مردم ایران در کف خیابان مشخص کردهاند که چه کسی را مقصر این وضعیت میدانند. همه مردم از تمام طیفهای جامعه به خیابانها آمدند و شعار ”مرگ بر خامنهای“ و ”خامنهای حیا کن“ سردادند و خواهان سرنگونی عامل اصلی بدبختی و سیهروزی خود هستند و این شعار را بهثبت دادهاند که «اصلاحطلب، اصولگرا، دیگه تمام ماجرا».
مشکل امروز رژیم با استیضاح این و آن وزیر حل نمیشود. مشکل اصلی رژیم رویارویی با قیام مردم است. چنانچه روحانی در مجلس گفت: «چه شد یکمرتبه فضای کشور تغییر کرد؟ تاریخ این تغییر ۵دیماه سال ۹۶ است... هر کس تاریخ دیگری بدهد به اعتقاد من آدرس غلط به مردم داده است...».
آدرس درست، ترس از قیام و سرنگونی است و دومینوی استیضاح هم مبین تعمیق بنبست و تشدید بحران و جنگ قدرت در فاز پایانی نظام فاسد ولیفقیه است؛ نظامی که راه برونرفتی از خشم و نفرت عموم مردم و قیام سراسری آنان نداشته و از سرنگونی محتوم گریزی ندارد.