در غوغای مباحث داغ سیاست خارجی و شلوغ بازار برجام و تله اتمیای که خامنهای و نظامش در آن گرفتار شدهاند، صدای حرکتهای اعتراضی کمتر شنیده میشود اما این تفاوت «ولوم» صداهای مختلف دلیل این نیست که حرکتهای اعتراضی کم شدهاند، کمتر شنیده شدن صدای اعتراضها دو علت دارد:
اول، تلاش رژیم در پوشاندن و مسکوت گذاشتن هر چه بیشتر اعتراضهای مردمی
امری که باطلالسحر بسیاری شعبدهبازیهای سیاسی رژیم بویژه در عرصه سیاست خارجی است. چرا که طرفحسابهای خارجی رژیم وقتی ببینند زمین زیر پای رژیم در داخل کشور و در منطقه حاکمیت و حوزه اقتدار خودش هم سفت نیست و مستمراً از سوی مردم مورد تهاجم قرار دارد، طبعاً در معامله کردن با چنین رژیمی دست به عصاتر حرکت میکنند. این یک اصل در مناسبات بینالمللی است و حسن روحانی هم پیشتر گفته و تکرار کرده است که: آمریکاییها وقتی دیدند حاکمیت فعلی از سوی مردم در قیام دیماه نفی میشود، سیاستشان در قبال رژیم را تندتر کردند و بهقول معروف خارجیها دریافتند این رژیم پایگاه مردمی نداشته و تعامل هم با آن عاقبت خوشی ندارد!
دوم، برجسته کردن تضاد خارجی برای سرپوش گذاشتن به تضادهای داخلی
عمده کردن تضاد خارجی برای پوشاندن تضاد داخلی با به زبان سادهتر، «جنگ و درگیری خارجی و صدور بحران را پوش سرکوب داخلی کردن« بخشی از استراتژی دیرین دیکتاتوری مذهبی حاکم بر ایران است که از زمان خمینی پایهگذاری شد و تاکنون هم استمرار و هم کارآیی داشته است.
با این روش، سرکوب داخلی برای رژیم آسانتر و کمهزینهتر میگردد. کما اینکه با همین سیاست بود که خمینی با آویختن به جنگ ضدمیهنی، انقلاب و مطالبات انقلابی مردم را درهم کوبید و انقلاب ایران را مصادره و مسخ کرد.
نگاهی به برخی حرکتهای اعتراضی روزها اخیر
بهرغم آنچه گفته شد، و با تمامی تمهیداتی که رژیم برای خفهکردن صدای اعتراضهای اجتماعی بهکار بسته است، این روزها حرکتهای اعتراضی مردم با سرعتی دمافزا رو به گسترش است.
چند خبر در این مورد میتوانند واقعیت فضای اجتماعی موجود را تصویر کنند:
- کارگران رینگسازی مشهد روز سهشنبه ۱۸تیر۹۸در اعتراض به پرداخت نشدن مطالبات معوقه خود دست به تحصن در محوطه کارخانه زدند. این تجمع اعتراضی که شمار بالایی از کارگران معترض در آن حضور داشتند بازتاب گستردهیی در شبکههای اجتماعی یافت.
- روز سهشنبه ۱۸تیر ۹۸جمعی از کارگران خط و ابنیه فنی راهآهن تبریز در اعتراض به تبعید شماری از کارگران معترض حوزه تبریز به دیگر نقاط، در برابر ساختمان ناحیه راهآهن استان آذربایجان شرقی دست به تجمع اعتراضی زدند.
- چند روز پیش از کارگران تبریزی، کارگران راهآهن لرستان حرکت مشابهی داشتند و همزمان شماری از میهمانداران خطوط راهآهن جنوب در اندیمشک در اعتراض به مسکوت ماندن معوقات دستمزدی خود خط راهآهن تهران جنوب را در همان ایستگاه راهآهن اندیمشک مسدود کردند.
- در یک حرکت دیگر شماری از کارگران معترض راهآهن لرستان روز سهشنبه ۱۸برای پیگیری مطالبات خود به تهران رفتند.
- شماری از معلمان قهرمان و آزاده کرمانشاهی روز دوشنبه ۱۷تیر به بازداشت و شلاق خوردن یکی از همکارانشان یک تجمع اعتراضی برپا کردند.
- روز یکشنبه ۱۶تیرماه ۹۸هم گروهی از رانندگان خودروهای اجارهای شرکت بهرهبرداری نفت و گاز گچساران تجمع اعتراضی برپا کردند، رانندگان در اعتراض به پرداخت نشدن حقوق مصوب خود و همچنین عدم افزایش دستمزدهایشان دست به برپایی این حرکت اعتراضی زدند.
این رانندگان نه افزایش حقوق مصوب سالجاری را دریافت کردهاند و نه هیچیک از خواستهها و مطالبات پیشینشان محقق شده است. تنگی معیشت و تعویق دستمزدها مهمترین مشکلات این رانندگان است.
از دیگر حرکات اعتراضی برگزار شده در روزهای اخیر میتوان از این خبرها یاد کرد:
- تجمع مالباختگان مؤسسههای کاسپین، البرز ایرانیان و ثامنالحجج
- اعتراض رانندگان اخراجی شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه
- تجمع کارکنان تعاونی اعتباری وحدت (آرمان) در اعتراض به انسداد سپردههای مالی خود و نداشتن امنیت شغلی، در برابر ساختمان این مؤسسه در خرمآباد، دست به یک تجمع اعتراضی زدند.
- کارگران شرکت باختر بیوشیمی نیز در مقابل ساختمان دیوان عدالت و وزارت بهداشت در تهران، تجمع کردند.
- ساکنان بخش بوستان از توابع شهرستان باشت در اعتراض به قطع شدن دو روزه آب و مختل شدن زندگی اهالی این منطقه دست به تجمع زدند.
مشت، نمونه خروار
روشن است با توجه به سانسوری که رژیم در انتشار اخبار حرکتهای اعتراضی کارگران و دیگر زحمتکشان میهنمان اعمال میکند، خبرهای فوقالذکر تنها میتوانند بخشی از واقعیت اعتراضهای انجام شده در همین دو سه روز اخیر باشند.
چرا که بهعنوان نمونه در همین روزها حتی خبرهایی از بروز تنش و اعتراض و اعتصاب در زندانهای رژیم نیز منتشر شده است، کما اینکه خبرهایی از ضرب و شتم زندانیان سیاسی هم بهگوش میرسد و برخی خبرها با اسم و رسم زندانیان نیز در شبکههای اجتماعی منتشر شده اما هیچ اثری از آن خبرها در رسانههای رسمی و غیررسمی رژیم و باندهایش وجود ندارد و در شبکههای اجتماعی نزدیک به رژیم هم بازتابی نیافتهاند، امری که از یکسو حکایت از گستردگی حرکتهای اعتراضی و ایستادگی در برابر دیکتاتور و عوامل سرکوبگرش دارند و از سوی دیگر حاکی از تشدید سانسور خبری حکومت بر رسانهها است.
خبرهایی که میتوانند تنها بهعنوان «نمونه»ای از بیشمار خبرهای مشابه تلقی شوند.
خبرهایی که نشان میدهند دیگ جوشان جامعه کماکان در غلیان است و میتواند برای دیکتاتور و عواملش دردسرساز باشند.