728 x 90

رئیسی، برگ برنده یا آخرین برگ خامنه‌ای؟

تظاهرات ایرانیان آزاده علیه رئیسی جلاد
تظاهرات ایرانیان آزاده علیه رئیسی جلاد

با جلوس رئیسی بر صندلی ریاست جمهوری، نظام تک‌پایه دستاویزها و گریزگاههای قبلی خود را از دست داد. وقتی دولت روحانی بر سر کار بود، خامنه‌ای و باند او می‌توانستند پز اپوزیسیون به خود بگیرند و برای سفره‌های خالی شدهٔ مردم در حاکمیت خودشان اشک تمساح بریزند، اکنون تمام آن حائل‌ها و بهانه‌ها از بین رفته است. موج‌های عظیم اعتراضات اجتماعی بدون برخورد با موج‌شکن، مستقیم به پایه‌های کاخ خامنه‌ای می‌خورند و آن را به لرزه درمی‌آورند.

/p>

جلاد دست‌بوس!

رئیسی در مراسم تنفیذ از کرونا گله کرد، نه به‌خاطر این‌که روزانه بین ۷۰۰ تا ۸۰۰ جان گرامی و شریف از مردم ایران می‌گیرد، به این دلیل که به او توفیق دست‌بوسی خامنه‌ای را نداده است.

او با این مجیزگویی مهوع نشان داد که برای دست‌بوسی و کرنش آمده است و یک مأموریت بیشتر ندارد: گسترش سرکوب و دادن پاسخ نارضایتی‌های با گلوله و گاز اشک‌آور و شکنجه و زندان. در نقطهٔ مقابل جامعهٔ ایران پاسخ تک‌پایگی حکومت و انتصاب رئیسی را با قیام خوزستان و خیزش‌های متأثر از آن داد. اینک رئیسی بر منصبی تکیه زده است که پایه‌های آن بر روی انبار نیترات قرار دارد.

 

نداشتن اجازه و فرصت اشتباه

رئیسی فرصت نیست، ضد فرصت است. برگ برنده نیست، آخرین برگی است که خامنه‌ای به زمین کوبیده است. به‌تعبیر فریدون مجلسی دیپلمات سابق رژیم، حاکمیت با رئیسی فرصت اشتباه ندارد. او این حرف را قبل از به قدرت رسیدن رئیسی گفته بود.

«سینرژی بحرانهای داخلی این هشدار و نهیب را به حاکمیت داده است که جامعه تاب و توانی برای تحمل این وضعیت ندارد و آستانه صبر مردم به شکننده‌ترین حالت خود رسیده است. لذا دیگر اجازه و فرصت ماجراجویی وجود ندارد. قطعاً این نگاه به دولت سیزدهم هم دیکته خواهد شد. چرا که دولت سیزدهم حتی اگر به افرادی مانند سید ابراهیم رئیسی هم برسد دیگر اجازه و فرصت اشتباه ندارد» (دیپلماسی ایرانی. ۱خرداد ۱۴۰۰).

 

تنها نسخهٔ موجود بین بدتر و بدترین

بنابراین رئیسی نسخهٔ نجات‌بخش نیست، تنها نسخهٔ موجود بین بدتر و بدترین است. جامعه با تحریم نمایش انتخابات و سلسله خیزش‌های خود نشان داد که به‌دنبال راه‌کار در درون حاکمیت نیست و بارها آن را آزموده است. علاوه بر آن تجربه شد که قدرت خشم مردم در شرایط انفجاری از توان حاکمیت برای مهار و سرکوب بیشتر است. افراختن «مشت‌های آسمان‌کوب قوی»! و چنگ و دندان نشان دادن و نیز رونمایی از ماکت‌های موشک و پهپاد دیگر اقتدارآفرین نیست، یک ضعف ماهوی را باز می‌تاباند. این را نان‌خورهای حاکمیت نیز فهمیده‌اند.

«نمی‌توان تنها با تکیه بر توانمندی‌های نظامی و دل‌گرمی‌های نه چندان واقعی پوتینی و جین‌پینگی، صحنه جامعه را آزمون شبه‌طرح‌های صیانتی قرار داد و هر روزه، راه ارتباط کشور با جهان را تنگ‌تر کرد» (همدلی. ۱۶مرداد۱۴۰۰).

 

از دست رفتن قدرتهای چهارگانه

ماحصل این‌که رئیسی بر حاکمیتی تکیه زده است که از هر حیث پایه‌های آن پوسیده و دیوارهایش پوک و تو خالی است. نه به‌لحاظ نظامی، نه ایدئولوژیک، نه اقتصادی و نه سیاسی، حاکمیت اکنون دارای اقتدار و قدرت نیست.

این حرف ما نیست، روزنامهٔ شرق ۱۶مرداد ۱۴۰۰ نوشته است:

«با دو اقدام مرسوم تنفیذ و تحلیف، ریاست ابراهیم رئیسی رسمیت پیدا کرد. او در شرایطی در این جایگاه قرار گرفته است که چهار منبع قدرت به تعبیر مایکل مان؛ قدرت نظامی، ایدئولوژیک، اقتصادی و سیاسی، هر یک در وضعیت خاصی قرار دارند. قدرت نظامی زیر ذره‌بین مخالفان خارجی است و درصدد تحدید آن هستند، و قدرت ایدئولوژیک نفوذ سابق خود در عرصه عمومی را از دست داده است و قدرت اقتصادیِ وابسته به نفت، حال و روز خوشی ندارد و در گرو برجام است، قدرت سیاسی نیز هژمونی خود را از دست داده است»

 

«وضعیت خاص»!‌

«وضعیت خاص»! بیان شرمگینانه و غیرمستقیم همان وضعیت شکنندهٔ نظام در دوران سرنگونی است. خامنه‌ای با ترتیب دادن مراسم پر خرج تحلیف برای رئیسی درصدد بود تا قدرت‌نمایی کند ولی اوضاع و احوال حاکمیت چنان پتال است که این مراسم نیز به محلی برای انعکاس بحرانها تبدیل شد. فضاحت روی فضاحت.

«سخنان رؤسای محترم مجلس و قوه قضاییه در مراسم تحلیف و در حضور نمایندگان بیش از هفتاد کشور دنیا، ضعیف بود. در شأن انقلاب و جمهوری اسلامی ایران نبود. محور اصلی سخنان آنان موضوعاتی مثل فساد و مشکلات متراکم معیشتی و بیکاری و تأثیرگذاری تحریم‌ها و امثال آن بود» (تازه نیوز. ۱۵مردد ۱۴۰۰).

اگر همهٔ آنچه را که گفتیم در یک کفهٴ ترازو بگذاریم، در کفهٴ دیگر فاصلهٔ عظیم بین حاکمیت و مردم قرار می‌گیرد. این کفه مدام در حال سنگین و سنگین‌تر شدن است.

«فشار نگران‌کننده اقتصادی در کنار فراوانی مرگ و میر به‌دلیل شیوع بیماری و ناکارآمدی نهادهای تصمیم‌گیرنده، مردم به ستوه آمده را در نهایت به مرحله‌ای می‌رساند که دیگر چیزی برای از دست دادن نخواهند داشت. و این فرایند خطرناکی است که از سوی دلسوزان به این کشور بارها و بارها با وجود تمام ممیزی‌ها هشدار داده شده است» (مستقل. ۱۶مرداد ۱۴۰۰).

بنا بر علتهایی که گفتیم اگر رئیسی برگ برندهٔ خامنه‌ای نیست و برای حفظ نظام و ولایت خامنه‌ای بر سر کار آمده است، باید او را آخرین برگ محسوب کرد؛ برگی چرکین، خون‌آلود و مورد تنفر. برگی که بر روی آن پایان استبداد دینی نوشته و امضا شده است.

										
											<iframe style="border:none" width="100%" scrolling="no" src="https://www.mojahedin.org/if/514621ad-2532-4629-9811-56ed56641953"></iframe>
										
									

گزیده ها

تازه‌ترین اخبار و مقالات