خمینی قبل از اینکه بیاد وعدهٔ آزادی و برابری داد و گفت:
خمینی: آزادی آرا در اسلام از اول بوده است
ما حجت داریم کسی که حجت دارد از آزادی بیان نمیترسد
اما درخت آزادی در همان بهمن خشکید و خون شد
خمینی: و ما تا زنده هستیم نمیگذاریم آزادیهایی که اونها میخوان. تا اون اندازهای که میتونیم اون آزادیها تحقق پیدا کنه
خمینی: اگر ما از اول که قلم تمام مطبوعات را شکسته بودیم و چوبههای دار را در میدانهای بزرگ برپا کرده بودیم این زحمتها پیش نمیآمد
خمینی: «جامعه آینده ما جامعه آزادی خواهد بود. همه نهادهای فشار و اختناق و همچنین استثمار از میان خواهد رفت». (مصاحبه خمینی با اشپیگل ـ۱۶ آبان۱۳۵۷)
خمینی: احکام احکام اسلام. حدود اسلام را جاری میکنیم.
خمینی: ادارات را باید با تمام قدرت تصفیه کنید
خمینی: «ممکن است دیروز من یک حرفی زده باشم و امروز حرف دیگری را و فردا حرف دیگری را. این معنا ندارد که من بگویم چون دیروز حرفی زدهام باید روی همان حرف باقی بمانم». (سخنرانی ۲۰آذر۱۳۶۲ ـ صحیفه نور، ج۱۸، ص ۱۷۸).
خمینی: سرتاسر ایران برای ضعفا مسکن میسازیم ما عمل میکنیم
اما چی شد؟
گزارشگر: اهواز هوا نداره، آبادان آب نداره، خرمشهر خرمی نداره، امیدیه امید نداره، شادگان شادی نداره، دشت آزادگان آزادی نداره، هندیجان جان نداره و استان خوزستان یکی از پرآبترین و ثروتمندترین استانهای کشور بیآبی دارد، بیماری دارد، بیکاری دارد و درد دارد.
یک شهروند: این بنده خدا که داره سهمش رو تو سفره انقلاب برمیداره. اینکه از این. حالا اینجارو نگاه کن. این مال کیه؟ این مال اون ولایتی پدرسوخته است و بچههاش.
دقیقاً تو یه قاب جمهوری اسلامی رو تشریح کردم