زیرپوست شهر چه خبر است؟
کدام جنایتکار و دشمن خارجی در تاریخ ایران این همه بلا و مصیبت بر مردم نازل کرده است؟
چهل سال با سرکوب و سانسور و گرانی، پوست مردم را کندند و حالا در هراس از آتش خشم و نفرت گرسنگان، به ناگزیر به بخشی از جنایت اعتراف می‌کنند.
حسین محمد صالحی دارانی در مجلس آخوندی:
«وضعیت اسفبار و افسار گسیخته بازار پوست مردم را کنده و اوضاع را وخیم کرده است».
یک شهروند بیکار: «با این همه درآمدی که داخل این مملکته که هر نفر اگه ۵میلیون تومن باز هم بدن به ما باز هم پول هست داخل ایران این پول کجا میره؟ پول نفت پول آب برق گاز فلان فلان کجا میره؟ تو جیب کی رفت؟».
نیازی به پول نفت و گاز هم نیست. اگر فقط یک قلم دزدی شش و نیم میلیارد یوریی نورچشمی خامنه‌ای از پتروشیمی را بین مردم تقسیم کنیم به هر خانواده نزدیک به ۹میلیون تومان می‌رسد.
مردم در زیر چرخ‌دنده‌های گرانی و تورم و بیکاری خرد می‌شوند و کسی صدای آنها را نمی‌شنود.
یک روزنامه حکومتی در وحشت از فرجام نفرت عمومی نوشت:
«ناگفته پیداست که حساسیت جامعه ایران در قبال انتخابات آمریکا می‌تواند ناشی از یک تحول عمیق زیرپوستی باشد که البته اگر از بار اضافی روی دوش آن خسته شود ممکن است دست به هر اقدام ناخوشایندی هم بزند.
توان مردم زیر بار فقر، نداری گرانی کالاهای اساسی تعطیلی کارگاهها اشتغالزا و کولبری تمام شده است».
هشدار لبریز شدن کاسهٔ صبر مردم و هراس از اقدامات ناخوشایند، نشانهٔ وحشت کارگزاران از خشم گرسنگان در زیرپوست شهر است. آتشی که می‌سوزد و می‌سوزاند.
