این سرنوشت دستفروشیست که در آستانهٔ نوروز، همه سرمایهاش توسط مأموران خامنهای در خیابان دود شد.
و این مردمی که زیر بار گرانی کمرشان خم شده و آجیلهای دستفروش را از کف خیابان جمع میکنند
چرا دستفروشی؟
گزارشگر: الآن تو این کرونا خطرناک نیست شما اومدین؟
دستفروش: دیگه خطر هم باشه مجبوریم دیگه چیکار کنیم پس؟ دزدی کنیم؟
گزارشگر: آخه جونتون در خطره!
دستفروش: جونمونرو ول کن دیگه! جونمونرو گذشتیم دیگه
گزارشگر: الآن کرونا خطر نداره اینجا وایستادید؟
دستفروش دوم: اگر گشنگی بمیریم چی؟!
میلیاردها دلار ثروت مردم کجاست؟ چرا بعد از ۴۲سال مردم ناگزیر به سوختبری و کولبری و دستفروشی میشوند؟
تهیدستانی که سهمشان از زمین زرخیز آتش است و دستفروشان در خیابان کتک میخورند.
اعتراض یک هموطن به مأمور جنایتکاری که دستفروش را کتک زد:
تو کتکش زدی از اون موقع تا حالا دارم میبینم. تو اصلاً حق زدن نداری
مأمور شهرداری: آقا فحش میده
هموطن: تو اصلاً حق زدن نداری. ماموری اما مأمور نیستی که کتک بزنی.
مأمور شهرداری: چیکار میخوای بکنی مثلا؟ فیلمبرداری میکنی برای چی؟
هموطن: هیچی همینجوری دوست دارم فیلمبرداری کنم.
مأمور شهرداری: اصلاً نمیتونی فیلمبرداری کنی. برای چی فیلمبرداری میکنی؟
هموطن: تو برای چی اون رو میزنی؟
مأمور شهرداری: من دوست دارم بزنم
در تبریز کلیه دستفروشان پاساژ مولانا را در آستانهٔ نوروز جمع کردند
یک هموطن دستفروش در تبریز: اعتصاب اهل پاساژ مولانا بهخاطر جمعآوری دستفروشان جلو دم در پاساژ
گزارشگر: جونتون در خطره
دستفروش: خب چیکار کنم مجبورم. ندارم!
دستفروش دوم: خب نیایم دیگه از این بدتر میشه. از کرونا بدتر میشه چیکار کنم. ما اجاره میدیم خرج خونه میدیم. زن و بچه دارم
چه باید کرد؟
تهاجم یک خانم دستفروش به مأمور انتظامی: اینجوری تهدید نکن. منو تهدید نکن. از لباست هم نمیترسم.
یک هموطن: قیام گرسنگان از بلوچستان شروع شده. خامنهای ضحاک و همه دارودستهاش به زودی سرنگون میشوند. همه ما بلوچ هستیم تمام ایران سیستان و بلوچستانه. مرگ بر خامنهای