خامنهای در روز پرستار به صحنه آمد و ضمن تعریف و تمجیدهای بیمایه، پز دروغین حمایت از پرستاران را گرفت و گفت: «شاید یکی از کارهای لازمالاجرا که به بنده گزارش دادند عبارت باشه از اجرای قانون تعرفه گذاری خدمات پرستاری. این قانون مدتها قبل تصویب شده. لیکن اجرا نشده. باید اجرا بشه.
البته کارهای دیگری هم وجود داره از جمله کارهای خیلی خوب استخدام پرستار است» (تلویزیون شبکه خبر ۳۰آذر۹۹).
علی خامنهای دروغ میگوید و مطلقاً به فکر پرستاران نیست، چگونه است که او بعد از ۱۴سال، قانون تعرفه گذاری خدمات پرستاری را یادآوری میکند؟ آیا او طی این ۱۴سال خبری از این قانون نداشته؟ آیا او صدای اعتراض پرستاران را که بارها و بارها تجمعات اعتراضی برگزار کردند نشنیده؟
پز دروغین خامنهای برای استخدام پرستاران، تنها نمکی بز زخمهای مزمن پرستاران ۸۹روزه است، پرستارانی که بعد از سه ماه از کار بیکار میشوند، و بدون هیچ حمایت و کمکی از طرف وزارت بهداشت آخوند حسن روحانی درگیر با فقر و نداری به امان خدا رها شده و یا میشوند.
روز یکشنبه ۳۰آذر میرزابیگی رئیس سازمان نظام پرستاری در جلسه با روحانی گفت ۱۰۰پرستار بهعلت کرونا جانباختهاند، ۶۰هزار پرستار دیگر به کرونا مبتلا شدهاند و هشت هزار پرستار بهعلت کرونا از چرخه کار خارج شدهاند.
علت این ابتلاءها چیست؟ پاسخ روشن است. نبود امکانات و تجهیزات لازم برای حفاظت از جان پرستارانی که بهطور مستقیم با بیماران کرونایی سر و کار دارند. علاوه بر نبود امکانات و تجهیزات لازم، فشار کار مضاعف را نیز باید اضافه کرد.
در این رابطه نیز میرزابیگی گفت: «و همین جا هم خواهش بکنم این دو موضوع استخدام که ما واقعاً الآن با کمبود نیرو بهصورت یک چالش جدی مواجه هستیم، کمبود نیرو مشکل مستقیم آن و تبعاتش بر میگردد به بیمار و افزایش مرگ و میر مخصوصاً در این دوران کرونایی و در مناطق محروم. ما باید بر اساس حداقل حداقل استانداردهای دنیا دو و نیم نفر پرستار، گروه پرستاری به ازای هر تخت بیمارستانی نیرو داشته باشیم که الآن هفت دهم تا هشت دهم در جاهایی که خیلی وضعمان خوب هست یک نفر به ازای هر تخت بیمارستانی در ۲۴ ساعت داریم، یعنی یک نفر به ازای هر تخت بیمارستانی در شیفت صبح، عصر، شب و شب مقابل که خودش باید تقسیم بر ۴بشود.
این موضوع باعث شده ما اضافه کار اجباری به پرستاران بدهیم، این موضوع باعث شده یک پرستار در طول ۲۰سال خدمت ۶۰سال خدمت بکند بهخاطر شیفتهای دوم و سوم که بهخاطر نیاز به نیرو بالاخره مجبور هستیم از پرستار خواهش بکنیم که کار را انجام بدهد» (تلویزیون شبکه خبر ۳۰ آذر۹۹)
آری فشار کار چند برابر پرستاران زحمتکش میهنمان را بیشتر در معرض ابتلاء به کرونا قرار داده است، این فشار کار بهلحاظ جسمی و بهلحاظ روحی و روانی، ضریب ابتلای پرستاران را چند برابر کرده است.
کو گوش شنوا؟!
در رابطه با مشکلات پرستاران و خانوادههای آنها در جریان بحران کرونا یک خانم پرستار گفت: «مشکلات ما این است که احتمال ناقل بودن خودمان را میدهیم، نمیتوانیم با بچههایمان در تماس باشیم».
یکی دیگر از خانمهای پرستار در رابطه با مشکلات پرستاران گفت: «از کجای مشکلات بگویم مگر مشکلات ما یکی دوتا است مگر مسؤلان نمیدانند چه بلایی بر سر پرستاران آمده و میآید مسأله ما تبعیض است. مسأله ما معیشتی است که با حقوقهای ۲میلیونی و ۳میلیونی هیچ جوری قابل مدیریت نیست مسأله ما نبودن امنیت شغلی است. مسأله ما اینها و خیلی بیشتر از اینها است. اما کو گوش شنوا» (روزنامه فرهیختگان۳۰آذر۹۹).
شریفی مقدم دبیرکل خانه پرستار در رابطه با این وضعیت بحرانی گفت: «در این سالها هیچ کاری برای پرستارها انجام نشده و همه حرفها و حمایتها درحد شعار است. ما قبل از کرونا هم از لحاظ تعداد پرستار در حد کشورهای عقبافتاده بودیم و در دوران کرونا این کمبود نیروی پرستاری تشدید شد» (روزنامه همدلی ۳۰آذر۹۹).
در نتیجه این مشکلات است که بسیاری از پرستاران مجبور شدهاند در دو و حتی سه بیمارستان کار کنند تا شاید بتوانند حداقل معیشت خود را تأمین کنند.
بسیاری از پرستارانی که در حال حاضر جزو کادر پرستاری محسوب میشوند، پرستاران غیر استخدامی و بهاصطلاح ۸۹روزه هستند.
بر اساس قوانین کار رژیم اگر کسی بیش از ۸۹روز مشغول به کار باشد، باید استخدام شود و از بیمه و خدمات تأمین اجتماعی برخوردار گردد.
اما کارگزاران حکومتی، با سوءاستفاده از این شکاف قانونی، به استثمار جامعه پرستاری ایران میپردازند و تنها برای ۸۹روز با آنها قرارداد میبندند تا آنها را استخدام نکنند. خبرگزاری نیروی تروریستی قدس (تسنیم) در مطلبی تحت عنوان جنگ ۸۹روزه با کرونا نوشت: «با گسترش کرونا در کشور، نیاز به نیروهای درمانی افزایش یافت؛ از ابتدای شیوع بیماری کووید۱۹ و از آنجایی که در موج اول تعداد اشغال تخت بسیار بالا رفت، دانشگاهها نسبت به جذب پرستاران ۸۹روزه اقدام کردند!
اقدامی که نشانگر کمبود نیروی انسانی و کندی روند جذب نیرو در حوزه پرستاری بود؛ بر اساس اعلام وزارت بهداشت در زمان حاضر حدود ۲۰۰۰نفر پرستار ۸۹روزه در سراسر کشور داریم که گروههای مختلف پرستاری را شامل میشوند» (تسنیم ۱دی۹۹).
خشم و اعتراض پرستاران
فشارهای اقتصادی و اجتماعی که حاکمیت به پرستاران وارد میکند، آنها را به سمت مهاجرت و خروج از ایران سوق میدهد، بهویژه در شرایط پاندمی کرونا، بسیاری کشورها به جذب این پرستاران پرداختهاند.
روزنامه فرهیختگان در این رابطه نوشت: «پرستارانی که رفتهاند هم راضی هستند، میگویند آنجا هم منزلت اجتماعی خوبی دارند و هم درآمدها این مقدار متفاوت و کم و زیاد نیست و پرستار به اندازه زحمت و خدماتی که ارائه میکند، حقوق دریافت میکند. آنقدر این تفاوتهای مالی در ایران زیاد شده که حرفه پرستاری کوچک شده و ارزشش را از دست داده است... خیلی از پرستاران شرکتی هستند. در این بخش در بیمارستانهای خصوصی اصلاً وضعیت مناسب نیست. با کوچکترین دلیلی عذر همکاران ما را میخواهند و اصلاً امنیت شغلی ندارند».
پرستاران میهنمان در اعتراض به این همه ظلم و بیعدالتی دست به اعتراض زدند. پرستارانی که پاسخ اعتراضشان را با چماق و زندان و اخراج از کار دادند اما دست از مطالباتشان برنداشتند. روزنامه فرهیختگان ۳۰آذر۹۹ نوشت: «سال۹۴-۹۳ جامعه پرستاری خیلی متشنج شد و این طرحها تنشهای زیادی را ایجاد کرد و منجر به برخوردهایی حتی قهری با پرستاران شد که حتی حکم اخراج و… برای آنها صادر شد، آن هم فقط و فقط برای اینکه پرستاران نسبت به این تبعیض و بیعدالتی معترض بودند.
به اعتراف رسانهها و بسیاری از کارشناسان حکومتی وضعیت جامعه پرستاری ایران، ملتهب و انفجاری است و هر آن ممکن است به جرقه و آتشی در کادر درمان منجر شود. بهویژه پس از فشارهای روزافزون دوران پاندمی کرونا و ستم مضاعفی که بر زحمت کشان راه سلامت میرود.
اشک تمساح خامنهای
در چنین شرایطی خامنهای یکباره وارد صحنه شد و بدون اینکه مانند برنامههای پخش زندهاش از روزها قبل اطلاعرسانی و تبلیغات شود، همان صبح روز ۳۰آذر تنها چند ساعت قبل با دستپاچگی خبر داده شد که خامنهای صحبت زنده تلویزیونی دارد.
در این نمایش مسخره بود که خامنهای تلاش کرد خود را دلسوز پرستاران نشان دهد، اگر خامنهای واقعاً در پی مهار کرونا و رسیدگی به وضعیت پرستاران بود، باید لااقل بخشی از اموال به سرقت رفته مردم در بنیادهای تحتامرش را به این کار اختصاص میداد. او آنقدر ضد پرستار و ضد سلامت مردم است که حاضر نشد معادل پاداشی که در همین ایام در سال گذشته به پاسداران جنایتکارش از صندوق توسعه بخشید خرج واکسناسیون و سلامت مردم کند.
اما تنها اقدامش اعلام اختصاص یک میلیارد یورو در ۹ماه پیش بود، آن هم با انبوهی تبلیغات و منتگذاری که البته در جریان جنگ باندی وزیر بهداشت گفت: «از یک میلیارد یورو که موافقت شده از صندوق توسعه برداریم ماهها است سهم کوچکی نگرفتهام نمیدانم برای کار مهمتری گذاشتهاند. یک میلیارد یورو کمک صندوق توسعه برای کرونا کجا است؟» (سایت اعتماد آنلاین۳ مهر۹۹).
ولیفقیه ارتجاع که معنی لبریز شدن کاسه صبر انبوه کوخنشینان و از جمله پرستاران محروم را میفهمد، به صحنه آمد تا از یکطرف اشک تمساح برای پرستاران بریزد و از طرف دیگر خودش را بیتقصیر نشان دهد. به همین علت گفت: «سه چهار سال پیش یک وقتی به مسؤلان محترم گفتم. من آنوقت گفتم بایدحدود۳۰هزار پرستار را استخدام کنید. مشکلاتی داشتند و متعذر شدند و مشکلات نشد»
ورود خامنهای به صحنه و ریختن اشک تمساح برای پرستاران زحتمکش نشانه هراس از پیآمد نفرت پرستاران و فوران خشم اجتماعی است. خشمی که تا انفجار آن زمان زیادی باقی نمانده و اکنون آمار قربانیان کرونا به تیک تاک آن تبدیل شده است.