سایت حکومتی تابناک ۱۴خرداد ۹۸: «این روزها، معیشت دغدغه اصلی مردم شده و کسانی که حقوقبگیر هستند و تا دیروز میتوانستند مایحتاج ضروری خود را در یک ماه تأمین کنند، این روزها درآمدشان کفاف ده روز از ماه را هم نمیدهد. بالا رفتن قیمتها در بازار و افزایش قیمت اقلام مصرفی، فشارها را آنچنان زیاد کرده که حتی رژیمهای غذایی مردم نیز در حال تغییر است؛ حذف گوشت از وعدههای غذایی، حذف میوه و اقلام فرهنگی نقطه آغاز این فرایند است».
-سایت حکومتی جیرفت من ۵خرداد ۹۸: «قیمت ها سر به فلک کشیده است. گرانی به اوج خود رسیده است و مردم هر روز گرسنهتر میشوند و این گرانی جای نگرانی دارد. افزایش لحظه به لحظه قیمت ها و تورم افسارگسیخته و عدم مهار گرانی در کشور موجب شده تا قدرت خرید مردم بهطور غیرقابل باوری پایین بیاید و سفرههای مردم کوچک شود. قشر مرفه این روزها در عذاب است و قشر ضعیف که دیگر حسابش با کرام الکاتبین است. فشار گرانی و تأمین مایحتاج اولیه زندگی را به کام مردم تلخ کرده است».
هر چند بهصورت واقعی این اعترافها بیانی رقیق شده از گرانی افسار گسیخته کنونی در حاکمیت غارت و چپاول آخوندی است اما همین قدر هم بهخوبی نشان میدهد که افزایش بیسابقه فقر و نابرابری، و ریزش انبوهی از طبقات متوسط مردم به زیر خط فقر تا کجا و چگونه کمر اکثریت مردم را در شرایط کنونی خم کرده است.
فاصله عظیم طبقاتی و حذف طبقه متوسط
این در حالی است که پیش از این سایت حکومتی سلامت نیوز با عنوان بیداد شکاف طبقاتی در ایران از نابودی طبقه متوسط و رانده شدن آنان به ماورای فقر و تباهی خبر داده و فاش ساخته بود: «نابرابریهای اقتصادی در جامعه ایرانی که از آن با عنوان شکاف طبقاتی یاد میشود، مرز شکاف را هم پشت سرگذاشته، و بهگفته کارشناسان اقتصادی، جامعه ایرانی طبقه متوسط را از دست داده و به دو مرز دارا و ندار تقسیم شده است».
مجموعه چنین شرایط دردناک و طاقتفرسایی که با افزایش شدید قیمتها، وجود تورم افسار گسیخته، اجاره خانه، درمان و خدمات پزشکی، سوخت و انرژی و همچنین نبود خدمات درمانی و.... در شرایط کنونی همراه شده است تا آنجا به افزایش نرخ فلاکت راه برده است که رسانههای حکومتی خط فقر در تهران را نزدیک به ۱۰میلیون تومان اعلام میکنند.
سایت حکومتی خبر انلاین ۹آذر ۹۷با فاش کردن خط فقر ۱۰میلیون تومانی در تهران شرایط بهغایت بحرانی رژیم را اینگونه ترسیم میکند: «خط فقر را ۳میلیون تومان تعریف کردند که بهنظر من خط فقر الآن با این وضعیت گرانی باید تغییر پیدا کند و من فکر میکنم خط فقر به ۵میلیون در شهرستانها و در تهران به ۱۰میلیون نزدیک میشود و این واقعیت را باید بپذیریم. هر چند دولتمردان این خطوط را برای آرامش جامعه پایین تر میآورند، ولی آرامش جامعه را رفاه و جیب مردم تعیین میکند نه حرف و گفته مسئولان»
منظور از «آرامش جامعه» وحشت از خیزشهای اجتماعی و خشم و خروش گرسنگان و مردمی است که زیر خط فقرمطلق دیگر چیزی برای از دست دادن ندارند.
۵۰درصد زیر خط فقر مطلق
در یک اعتراف دیگر خبرگزاری مجلس ارتجاع موسوم به خانه ملت ۱۰مرداد ۹۷شرایط فوق انفجاری جامعه را اینچنین به تصویر کشیده است: «در یک سال اخیر فقر مطلق در کشور از ۱۲درصد به ۵۰درصد افزایش یافته است و نرخ خط فقر به نزدیک ۶میلیون تومان رسیده است...
در یک اعتراف دیگر سایت حکومتی سلامت نیوز ۲۹اردیبهشت ۹۸در ارتباط با ابعاد وخیم خط فقر و گسترش آن در ماههای اخیر فاش ساخت: «مرکز پژوهشهای مجلس چندی پیش اعلام کرد در حدود ۳۲تا ۴۰درصد از خانوادهها زیر خط فقر زندگی میکنند، اما روز گذشته یک عضو کمیسیون اقتصادی مجلس خبر داد، این رقم در حدود ۵۵درصد است».
این اعترافات بهوضوح بیانگر فشار طاقتفرسایی است که در حال حاضر نظام غارت و سرکوب ولایت بر تمام اقشار جامعه ایران و بهطور خاص بر عموم حقوق بگیران دولتی و خصوصی اعم از کارگران، کارمندان، بازنشستگان، معلمان و فرهنگیان، پرستاران تحمیل میکند چرا که حقوق کمتر از ۲میلیونی آنان کفاف یک پنجم هزینه یک خانوار چهار نفری را نیز نمیدهد.
خبرگزاری حکومتی ایسنا۲۶بهمن ۹۷با عنوان «دور باطل افزایش تورم و فقر طبقه متوسط» شرایط دردناک کنونی حقوق بگیران دولتی و خصوصی را اینچنین بازتاب میدهد: «افزایش موج تورم در ماههای گذشته باعث شده بسیاری از طبقات جامعه تحت تأثیر این پدیده قرار بگیرند. در این بین طبقات متوسط که عمدتاً از جمله اقشار حقوق بگیر جامعه هستند بهدلیل ثابت بودن درآمدهای خود بیش از همه تحت تأثیر تورم قرار گرفتهاند»
افزایش ۱۸درصدی حقوق و جهش ۱۲۰درصدی قیمتها
به گزارش مرکز آمار ایران قیمت انواع گوشت طی ماه گذشته نسبت به اردیبهشت پارسال بیش از دو برابر شده است، قیمت میوه و سبزیجات بیش از ۱۱۲تا ۱۳۶درصد افزایش داشته و قیمت قند و شکر نیز ۸۵درصد رشد داشته است.
طی ماههای گذشته گزارشهای زیادی از کمبود کالاهای ضروری در بازار منتشر شده است، از جمله گوشت قرمز و مرغ، پیاز، تنماهی، ماکارونی و کاغذ. (اول خرداد ۹۸ـ مرکز آمار ایران)
البته این آمار بسیار محتاطانه و غیردقیق تنظیم شده است. بهعنوان نمونه ماه گذشته ـ اردیبهشت ۹۸ـ رسانههای حکومتی در ایران نوشتند قیمت شکر در بازار سیاه به بالای ۱۰هزار تومان رسید، در حالی که سال گذشته در همین ایام قیمت شکر زیر ۳۰۰۰تومان بود. این آمار بیانگر آن است که قیمت شکر حداقل ۲۳۳درصد افزایش یافته، نه ۸۵درصدی که مرکز آمار گزارش کرده است.
نرخ تورم از ابتدای پارسال تا اردیبهشت ۹۸ـ منبع مرکز آمار ایران
مضحک این جاست که در چنین شرایط فاجعه باری و در حالی که تورم امسال بمراتب از سال گذشته افسار گسیختهتر است آخوند روحانی شیاد با لودگی و وقاحت خاص آخوندیاش مدعی میشود که حقوق کارکنان دولت و بازنشستگان در سال ۹۸نسبت به سال گذشته ۱۸درصد افزایش مییابد، بهطوری که افزایش حقوق و مستمری از ۴۴۰هزار تومان کمتر نباشد. همچنین حداقل حقوق کارکنان دولت یک میلیون و پانصد و ۶۳هزار تومان و حداقل حقوق بازنشستگان یک میلیون و پانصد و ۷۸هزار تومان تعیین گردید.
سایت حکومتی مشرق نیوز ۱۱خرداد ۹۸در ارتباط با شعبده بازیهای آخوند روحانی شیاد مینویسد: «تورم در حالیکه مرزهای ۵۰ درصدی را در نوردیده است، مجلس در اقدامی عجیب، افزایش حقوق سال ۹۸ را صرفاً ۴۰۰ هزار تومان مصوب کرد و البته برای اینکه خود را زیر سؤال نبرد، ده درصد نیز بهصورت اختیاری بر آن افزود. علت این اقدامشان جلوگیری از افزایش تصاعدی حقوق ردههای بالا و کمک به اقشار ضعیف عنوان کردند. این در حالی است که اکثر جامعه کارمندان متوسط حقوقی در حدود ۴میلیون دارند و این یعنی افزایش ده درصدی حقوق. ده درصد باقی مانده هم اختیاری است و دولت میتواند افزایش ندهد! این اقدام موجب کاهش قدرت خرید اکثر کارمندان شده و به سمت فقر نزدیکتر میکند».
روشن و واضح است که ریشه اصلی این شکاف عظیم طبقاتی و تحمیل فقر بر اکثریت مردم همانا در چپاول و فساد نهادینه شده سیاسی و اقتصادی رژیمی نهفته است که از قضا هر چه بیشتر به روزهای پایانیاش نزدیک میشویم این غارتگری شتاب سریعتر و پهنه وسیعتری به خود میگیرد.
در این باره روزنامه حکومتی موسوم به همدلی اول خرداد۹۸با عنوان اژدهای اختلاس هنوز هم سر دارد و هم دم اینگونه اعتراف میکند: «داستان اختلاس در ایران، بهدلیل تکرار مداوم در ۳۰سال اخیر و پیگیری آن از سوی مقامهای قضایی و در نهایت انتشار چند و چون آن در روزنامهها و رسانههای مختلف، انگار هم قبح خود را از دست داده است و هم آن که برای مردم به امری عادی تبدیل شده است. این در حالی است که بسیاری از مدیران و مسئولان یا وزیران و حتی رؤسای جمهور، اولین برنامه خود را قطع سر اژدهای اختلاس اعلام میکنند و گاه هم مدعی میشوند نام مفسدان اقتصادی در جیب آنهاست. اما عملاً این اژدها از جایی سر برمیآورد که باعث حیرت و تعجب قاطبه مردم میشود. یکی در قامت معاون اول رئیس جمهور، دیگری در قامت معاون وزیر و آن دیگر هم در قامت فامیل یا وابسته فلان مقام دولتی یا فلان سازمان و نهاد، در جرگه اخلالگران اقتصادی یا اختلاس مبلغ هنگفتی در برابر قانون قرار میگیرند».
در یک نمونه دیگر سایت روزیاتو ۷خرداد ۹۸با پردهبرداری از مدارس آقا زادههای حکومتی در تهران پرده دیگری از این فساد نهادینه شده را کنار زده و اضافه میکند: «در تهران، بهخصوص مناطق ۱تا ۳شهرداری، مدارسی وجود دارد که ورود به آن، بعضاً از ورود به دانشگاه سلطنتی است کهلم یا شینهووا چین که در فهرست ۱۰۰دانشگاه برتر جهان قرار دارند، سختتر است. در این مدارس، هزینههای ۴۰تا ۱۰۰میلیون تومانی برای یک سال تحصیل دانشآموزان اخذ میشود و آن هم پس از برگزاری آزمون کتبی و شفاهی و بررسیهای عقیدتی و روانی و انواع و اقسام تستهای مختلف! اردوهای اروپا، اکنون بخش جدایی ناپذیر از برنامههای مدارس لاکچری بالا شهر تهران است».
روی دیگر این فساد نهادینه شده را که به فقر خانمانسوز برای عموم مردم محروم میهن راه برده است را میتوان در اعتراف رسانههای حکومتی بهخوبی مشاهده کرد آنجا که مینویسند: «طبق آمارهای رسمی، ۷۵درصد کارگران بازنشسته ایرانی، حداقلبگیر هستند یعنی حدود ۱میلیون و ۲۰۰هزار تومان درآمدِ ماهانه دارند؛ سبد معاش حداقلی نیز که برای دستمزد ۹۸محاسبه شده، ۳میلیون و ۷۵۹هزار تومان است؛ بر این اساس ۷۵درصد از کارگران بازنشسته، مستمریشان تنها ۳۱درصد خط فقر است؛ یعنی دریافتی آنها فقط کفاف یکسوم هزینههای زندگی را میدهد». (خبرگزاری حکومتی ایلنا ۲۶فروردین ۹۸)
در یک نمونه دیگر روزنامه مردمسالاری با اذعان به اینکه طبق آمار، پنج درصد از جمعیت ایران یعنی، بیش از سه میلیون و ۷۵۰هزار تن از گرسنگی رنج میبرند به غیرواقعی بودن آمار داده شده اعتراف کرده و اضافه میکند: «با توجه به کاهش قدرت خرید مردم و افزایش روزافزون قیمت محصولات غذایی در ماههای اخیر، میتوان ادعا کرد که آمار واقعی، فراتر از ارقام مذکور است».
صدای شکستن استخوانها و طنین شورش...
شدت افزایش فقر و شکاف طبقاتی در نظام غارت و فساد سیستماتیک آخوندی به آنجا رسید که آخوند خدری عضو مجلس ارتجاع در وحشت از سرریز شدن صبر مردم و شورش ارتش گرسنگان در جلسه ۱۹خرداد ۹۸گفت:
«صبر بهسر آمده مردم و جان به لب رسیده آنها را مشورانید به حق خود قانع باشید و...
جناب آقای دکتر روحانی نمیدانم صدای شکسته شدن استخوان مردم زیر بار سنگین فقر را شنیده اید یا نه؟ نمیدانم اطلاع دارید که مردم محروم و مظلوم از فقر به فلاکت غلتیدهاند و آیا میدانید که از دامان نامبارک فقر چه باریده و مادر محرومیت چگونه فرزند نومیدی پرورده است و آیا میدانید که وضعیت معیشتی مردم بگونهای ست که خواست بر حق زندگی کردن و خوب زندگی کردن به دست و پا زدن برای زنده ماندن بدل شده است؟» (آخوند عبدالحمید خدری ـ ۱۹خرداد)
این صدای وحشت حاکمان و بانگ خروش مردمی است که جانشان در نظام غارت به لب رسیده و به اعتراف آخوند حکومتی کاسة صبرشان لبریز شده است. مردمی که دیگر چیزی برای از دست دادن ندارند و تنها راه نجات و ادامهٔ حیات و زندگی را در نابودی تمامیت نظام غارت و ولایت خونخوار میبینند.